انگیزه همان عاملی است که شما را به سوی انجام کارهای مختلف سوق میدهد، باعث تحریک و اشتیاق شما شده و ذوق و انرژی شروع فعالیتی را در شما بیدار میسازد.
در واقع انگیزه همان نیروی درونی در وجود ماست که ما را تشویق میکند بهترین عملکرد خود را ارائه دهیم و در راه رسیدن به اهدافمان قدم برداریم.
ین نیروی برانگیزانندهی درونی، هم ما را به سمت پاسخگویی به اهداف خرد و کوچک نظیر درست کردن غذا برای رفع گرسنگی و هم به سوی اهدافی بزرگ همچون پیشرفتهای شغلی و دستاورردهای علمی رهنمون میشود.
میتوان گفت همهی ما در زمانهای مختلف نیازهای ارضا نشدهی متفاوتی را در خود حس کرده که تعادل ما را بر هم میزند. انگیزه آن تمایل درونی است که انرژی لازم را برای پاسخگویی به نیازهایمان فراهم کرده تا تعادل لازم دوباره برقرار شود.
انگیزه به دو دستهی بیرونی و درونی تقسیم میشود. انگیزه بیرونی زمانی است که ما برای کسب یک پاداش یا اجتناب از یک تنبیه به سوی یک رفتار سوق داده میشویم یا از کاری اجتناب میکنیم.
در حالیکه انگیزه درونی زمانی است که شما یک رفتاری را انجام میدهید، زیرا خود آن رفتار برای شما لذتبخش و پاداشدهنده است. در واقع در این نوع انگیزه خود اعمال برای شما اررزشمند بوده و شما منتظر دریافت هیچ پاداش و مشوقی از بیرون نیستید. به عنوان مثال:
آنچه که مطالعات نشان دادهاند، وقتی رفتاری از یک انگیزه درونی نشاًت گرفته است، هر گونه محرک و انگیزهی بیرونی سبب تضعیف آن رفتار در آینده میشود.
با این حال محرک بیرونی در برخی شرایط نیز میتواند بسیار مفید باشد. برای مثال برانگیختن انگیزه و مشارکت افراد برای فعالیتهایی که به آن علاقه نشان نمیدهند.
یا زمانی که یک کارفرما برای تقویت انگیزه و تلاش افراد تیم خود، با ارائهی جایزه و تشویق به آنها نشان میدهد که عملکردشان شایستهی تقدیر است. او با این پاداش بیرونی سبب تقویت انگیزهی آنها برای اهداف بعدی سازمان میشود.
در واقع هم انگیزهی درونی و هم انگیزهی بیرونی هر دو مهم هستند. زمانی که انگیزه بیرونی به درستی و در زمان مناسب خود ارائه شود، عاملی برای رشد و شکوفایی افراد در آینده میباشد و سبب تقویت انگیزهی درونی نیز میشود.
حالا که با کارکرد انگیزه و انواع آن آشنا شدیم، میخواهیم بررسی کنیم که چگونه میتوانیم انگیزهی خود را تا پایان یک فعالیت حفظ کنیم؟
در زیر ۸ راهکار برای حفظ و تقویت انگیزه آورده شده است. با مطالعه و بکاربستن آنها امید است که بتوانید نیروی محرکهی درونی خود را به راه بیاندازید و در مسیر اهدافتان قدم بردارید.
داشتن اهداف بزرگ بسیار ایدهال است، اما باید آنها را خرد کرده تا به راحتی به آنها دست پیدا کنید. هر چه که اهداف، کوچکتر تعریف شده باشند، ذهن ما آنها را قابل دستیابیتر ارزیابی کرده و انگیزهی لازم برای رفتن به سمت آنها را فراهم میکند.
به عنوان مثال، هدف بزرگ شما ممکن است انتشار یک رمان باشد. شما می توانید با داشتن یک طرح و نقشهی کلی، برای خود چشماندازی را ترسیم کنید. در این نقشه زمان به اتمام رساندن هر فصل کتاب را مشخص کنید و طبق آن شروع به نوشتن کنید.
ترسها مانعی جدی و یا شاید بزرگترین مانع بر سر راه رسیدن به اهداف شما هستند. ترس ها در اشکال و اندازه های مختلفی هستند، همچون ترس از ارتفاع، ترس از شکست و یا ترس از سخنرانی در جمع.
مهم نیست که چه ترسی دارید، ترس یکی از بزرگترین دلایلی است که افراد از اهداف و رویاهای خود دست می کشند.
اما آنچه که مهم است این است که وقتی افراد با ترسهای خود روبرو میشوند و از پس انجام کاری برمیآیند، اعتمادبنفس فوقالعادهای در آنها شکل میگیرد.
در واقع مواجه شدن با ترس ها به شما احساس موفقیت می دهد و به شما امکان می دهد افق های پیش روی خود را گسترش دهید.
اگر بتوانید با یک ترس کوچک مقابله کنید، بهمرور اراده و انگیزهتان برای رویارویی با ترسهای بزرگ نیز نیرومندتر میشود.
صدای درونیای که در ذهن شما تکرار میشود، چگونه است؟ فقط برای یک لحظه به صدایی که در سرتان است فکر کنید. آیا همان طور که با خودتان صحبت می کنید، با شخص دیگری صحبت می کنید؟
معمولاً شما با دیگران به هنگام شکست ها و ناراحتیهایشان، همدلانهتر برخورد میکنید. در حالیکه وقتی اشتباهی کوچک از خودتان سر بزند، به شدت از خود انتقاد کرده و از درون توانایی هایتان را مورد سرزنش قرار می دهید.
در واقع خودگویی مثبت در مدیریت افسردگی یا اضطراب و افزایش انگیزه موثر است. به جای گفتن “نمی توانم”، بگویید “می توانم تلاش کنم”. به جای گفتن “من تنبل هستم” میتوان گفت “من امروز نیاز به استراحت بیشتری داشتم” و مواردی نظیر اینها.
همه ما این ضرب المثل را شنیدهایم که “شما مجموع پنج دوست صمیمی خود هستید.” میتوان گفت این سخن درستی است، زیرا ما به شدت تحتتاثیر محیط اجتماعی خود هستیم.
اگر از اعضای خانواده یا همسالان بهدلیل روحیهی سرزنشگر یا منفیشان رنج می برید، در ارتباط با آنها حد و مرزهایی را ترسیم کنید. زمان بیشتری را با افرادی بگذرانید که با رفتار و حرفهایشان مایهی قوتقلب و اقزایش انگیزهی شما هستند.
اگر چنین کسی را در جامعهی اطراف خود ندارید، در یک جلسه مجازی از افراد همفکر عضو شوید. اهمیت حلقه ارتباطی خود را نادیده نگیرید، زیرا محیط اجتماعی به شدت برانگیزه و اقدامات ما اثرگذار هستند.
همه چیز را می توان در واحدهای ۱۵ دقیقه ای کوچک انجام داد. شما فقط باید به مدت ۱۵ دقیقه متعهد شوید که کاری را انجام دهید، نه بیشتر.
سپس می توانید پس از ۱۵ دقیقه آن کار را متوقف کرده یا اگر برایتان لذتبخش بود، ادامه دهید.
اینگونه انگیزهی بسیاری از کارهایی که در لیست اهدافمان فراموش شده و یا بهعنوان کار ناتمام باقی مانده، فراهم میشود. چرا که برای بسیاری از ما شروع یک عمل بسیار سختتر از تداوم آن است.
حتی انجام دادن طولانی مدت کاری که به آن علاقهمند هستید نیز می تواند بسیار طاقت فرسا باشد، بنابراین برای خودتان وقت بگذارید.
هر روز حداقل چند دقیقه را به چیزی که دوست دارید اختصاص دهید، خواه اپیزودی از برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما باشد، یا یک نوشیدنی مورد علاقه شما یا قهوه با یک دوست. این به شما کمک میکند در زمانهای سخت انگیزه خود را حفظ کنید.
مقایسه کردن خود با دیگران یک اشتباه بزرگ است. چرا که هر قدر هم عملکرد خوبی داشته باشید، در این مقایسه همیشه خود را در رتبهی دوم قرار خواهید داد.
بهتر است خودتان را با گذشتهی خودتان مقایسه کنید. در نظر بگیرید که در گذشته کجا بودید و اکنون کجا هستید. وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنید، به خود یادآوری کنید که شما بهترین حالت آنها را میبینید – نه آنچه که هر روز در واقعیت برای آنها اتفاق میافتد.
آنچه که به شما کمک میکند تهیهی فهرستی از ویژگی ها و دستاوردهای مثبت شماست تا آنها را فراموش نکرده و همواره پیش چشمتان باشد.
زمانی که فردی درخواستی را با شما مطرح کرده و این با اهداف و برنامههای شما در تضاد است، نه گفتن بدون احساس گناه را تجربه کنید.
برای محافظت از زمان خود حد و مرزی تعیین کنید و “نه” گفتن را تمرین کنید. لازم نیست توضیح دهید که چرا جوابتان منفی است، بنابراین برای توجیه تصمیم خود تحت فشار نباشید.
باید بدانید که عقبنشینی کردن و بیانگیزه شدن در دورههایی از زندگی طبیعی هستند. حتی افراد سرشناس و بسیار موفق نیز گاهی دچار رکود میشوند.
اما با داشتن انعطافپذیری بیشتر میتوانید ادامه دهید و از جایی که متوقف کردهاید دوباره شروع کنید.
در واقع گاهی اوقات لازم است کمی استراحت کرده و به خود فرصت دهید و مجدداً از نو شروع کنید.