بی شک برای شما در طی سالیان زندگیتان و برقراری روابط مختلف اجتماعی، اتفاق افتاده است که راحتی و شفافیت کافی در رابطه را تجربه نکرده باشید. نقابی را به چهره زدهاید و از ابراز کامل خود و ویژگیهای منحصربفردتان به علت آنکه ترس از قضاوت شدن داشتهاید، جلوگیری کردهاید. این مسئله میان ما انسانها بسیار فراگیر است، اما عدم توانایی در بیان کامل خود، میتواند بر سلامت روانمان تاثیر مستقیمی داشته باشد. هنگامی که آزادی و اعتمادبنفس کافی برای گفتن آنچه را که باور داریم و احساس میکنیم، داشته باشیم و زمانی که اعمالمان با اصول و ارزشهایمان هماهنگ باشند. به احتمال بالایی بهزیستی روانی را تجربه خواهیم کرد و با خود و دیگران در صلح خواهیم بود.
وقتی خود را بیان میکنید، دیدگاهها و نظرات منحصربفرد خود را با جهان و جهانیان به اشتراک میگذارید. خودبیانگری از طریق اعمال، کلمات، بروز اعتقادات و نگرشها و یا حتی زبان بدن ما خود را آشکار میکند. خودبیانگری مشخص میکند که چگونه لباس بپوشیم، به چه اعمال و رفتارهایی مبادرت ورزیم، با چه کسانی معاشرت کنیم و چگونه افکار، نگرشها و احساسات خود را بیان کنیم. در واقع نحوهی ابراز ماست که اطلاعاتی دربارهی علایق و شخصیت یگانهی ما را در اختیار دیگران قرار میدهد. در نگاه اول مفهوم ابراز وجود و عملی کردن آن بسیار ساده بنظر میرسد، اما در واقع افراد در تعاملات و نقشهای اجتماعی خود همواره سعی دارند که خط و مرزهای تعیین شده از بیرون را اساس شکلدهی رفتار و ارزشهای خود در نظر بگیرند و بیرون از دایرهی خط قرمزهای عرفی، پا نگذارند. اما در این صورت اتفاقی که میافتد فاصله گرفتن انسانها از خود واقعیشان و ایجاد شکاف میان آنها با چهرهی اصیل شخصیتی و رفتاریشان است.
در اینجا در نظر گرفتن یک نکته، بسیار بااهمیت و قابل توجه است. آنچه که در ابراز خود باید در نظر گرفته شود این است که علاوه بر احترام گذاشتن و ابراز صادقانهی احساسات خود، ما بایستی به مرزهای دیگران نیز آگاه بوده و موجب تضییع حقوق آنها نشویم. در واقع خودبیانگری به طریقهی صحیح، هم موجب خودشکوفایی و بروز ما میشود و هم عقاید و باورهای دیگران را نیز به رسمیت میشناسد.
عدم بیان خود میتواند عواقب گستردهای داشته باشد. سرکوب هسته اصلی خود، میتواند منجر به احساس قطع ارتباط، نارضایتی و حتی افسردگی شود. وقتی خودتان را ابراز نمیکنید، فرصت های ارتباط با دیگران و ایجاد روابط معنادار را از دست می دهید. شما همچنین فرصتهای رشد و پیشرفت را از دست میدهید.
از سوی دیگر، پرورش ابراز خود، فواید بسیاری دارد. هنگامی که خود را صادقانه بیان میکنید، احساس اعتماد به نفس، قدرت و ارتباط بیشتری با خود و دیگران میکنید. علاوه بر این، ابراز وجود میتواند منجر به رشد و دگرگونی شخصی شود و به شما در درک بهتر خود و دنیای اطرافتان کمک کند. ابراز وجود راهی برای رهاسازی احساسات و پردازش تجربیات و راهی برای برقراری ارتباط با نیازها و خواسته های شماست.
به طور خلاصه، اگر میخواهید زندگی کنید و زندگی را به طور کامل تجربه کنید، پرورش ابراز وجود یک گزینه نیست ، بلکه یک ضرورت است.
در واقع برای رشد مهارت ابراز وجود، نیاز است که بتوانیم ارتباطات و روابط مثبت ایجاد کنیم، به محیطی نیاز داریم که بتوانیم خود واقعیمان را بروز دهیم و مطمئن باشیم که مورد قضاوت و نگاه سوگیرانهی دیگران واقع نمیشویم.
تا اینجا راجع به تعریف خودبیانگری و اهمیت این موضوع پرداخته شد. حال با ما در ادامهی مقاله همراه شوید تا راههای ایجاد آن را بهتر بشناسیم و بتوانیم آنها را در خود ایجاد یا تقویت کنیم.
اول از همه، شما نمیتوانید چیزی را که از آن شناختی ندارید، معرفی و ابراز کنید. بسیاری از ما زندگی را با به جای آوردن انتظارات دیگران از خود میگذرانیم. در واقع زندگی خود را صرف گذاشتن ماسکهای مختلف میکنیم تا در موقعیتهای مختلف بتوانیم تایید و پذیرش دیگران را بدست بیاوریم. در نتیجه هرگز با خود واقعیمان در تماس نیستیم. در واقع وقت کافی برای شناخت خود، اینکه ما که هستیم، هدف و رسالت خود را چه میدانیم و باورها و اصولمان چیست، صرف نمیکنیم.
تقویت ابراز وجود، با شناختن خود شروع میشود. این به این معنی است که برای درون نگری و تأمل وقت بگذارید، از خود سؤالات سخت بپرسید و با پاسخهای خود صادق باشید. این مسئله به معنای کاوش در ارزش ها، باورها و خواستههای خود و آزمایش علایق و سرگرمیهای مختلف است. به طور خلاصه، به این معنی است که به خود اجازه میدهید سفری به درون برای کشف خود آغاز کنید.
هر بار که به خود میگویید «باید» کاری را انجام دهید، به احتمال زیاد این کار ناشی از باور یا نگرش ذاتی شخص دیگری است که به شما تحمیل میشود. به عنوان مثال، جملاتی همچون «من هرگز نباید ناراحت شوم» یا « در صورتی که تقصیر و خطایی متوجه من نیست، باز هم باید بروم و از طرف مقابل عذرخواهی کنم» ممکن است از سیستم خانوادهای نشأت بگیرد که انکار احساسات و خود را در موضع پایین دیدن نسبت به دیگران را صفت نیکویی پندارد و آن را به فرزندان خود آموزش دهد. این طرز تفکر زمانی به یک تحریف شناختی تبدیل میشود که آنها فشارها و خواستههای غیرمنطقی را به خود وارد میکنند و این مسئله خود میتواند منجر به احساس افسردگی، اضطراب و ابراز غیر واقعی خود شود.
در عوض، کمی مکث کنید و در مورد نیاز به عذرخواهی فکر کنید. به عنوان مثال، چیزی که برای آن عذرخواهی میکنید، آیا با ارزشهای شما همسو است، یا صرفاً به علت فشاری که از بیرون حس میکنید و یا تعالیم اشتباه گذشته میخواهید آن را انجام دهید؟
هنگامی که با دیگران صحبت می کنید و در حال معاشرت هستید، از احساساتی که در درون شما بیدار شدهاند، آگاه شوید. آیا احساس تنس و ناراحتی و یا معذب بودن را تجربه میکنید؟ آیا نگران این هستید که طرف مقابل راجع به شما و نظراتتان چگونه فکر میکند و چگونه شما را مورد قضاوت قرار میدهد؟آیا از عکسالعمل آنها واهمه دارید و میخواهید دقیقاً مطابق با خواستهی آنها پیش روید؟
نوشتن تمامی افکار و احساساتتان در این مورد، ممکن است برای شما مفید باشد. تمامی حالاتی را که پشت سر گذاشتهاید با جزئیات کامل یادداشت کنید و ببینید که ترجیح شما خودابرازگری درست و اصولی با وجود مورد قضاوت قرار گرفتن و احساس تنهاییست یا اینکه ترجیح میدهید که با خودسانسوری و ابراز غیرواقعی خود، تایید و پذیرش دیگران را از دست ندهید.
درک هویت و بیان واقعی خود میتواند سفری عالی به سمت احساس آزادی و ارتباط باشد. درک باورها و ارزشهایمان، “نه” گفتن و تعیین مرزهایی که با باورها، ارزشها و نیازهای شما همسو باشد، کلید زندگی واقعی و ابراز وجود هستند. اگر به دنبال روابط مثبت و سالم تری با خود و دیگران هستید، به خودبیانگری جدیتر فکر کنید.
یکی از مهمترین موانع ابراز وجود، ترس از قضاوت یا طرد شدن است. این اغلب منجر به این میشود که مردم خودشان را سانسور میکنند و از ابراز کامل خود جلوگیری میکنند. برای تقویت ابراز وجود، باید یاد بگیرید که آسیب پذیری را در آغوش بگیرید.
این بدان معنا نیست که شما نیاز دارید عمیق ترین و تاریک ترین رازهای خود را با جهان در میان بگذارید. این با از بین بردن این ایده شروع میشود که آسیب پذیری یک ضعف است. وقتی آسیب پذیر هستید، به خود اجازه میدهید که ابراز داشته باشید و دیده و شنیده شوید. به دیگران این فرصت را می دهید که در سطح عمیق تری با شما ارتباط برقرار کنند و فرصتهایی برای رشد شخصی ایجاد میکنید.
یکی از جنبههای ضروری ابراز وجود، ارتباط است. این موضوع به معنای باز بودن و صادق بودن با خود و دیگران است. بسیاری از مردم در برقراری ارتباط صریح و صادقانه مشکل دارند، زیرا میترسند مورد قضاوت یا طرد شدن قرار بگیرند. با این حال، اگر میخواهید ابراز وجود خود را تقویت کنید، باید بیاموزید که صریح و صادقانه ارتباط برقرار کنید.
یکی از راههای انجام این کار تمرین گوش دادن فعال است. گوش دادن فعال به معنای توجه به صحبتهای طرف مقابل و تلاش برای درک دیدگاه اوست. همچنین به این معنی است که در مورد افکار و احساسات خود صادق باشید. وقتی صریح و صادقانه ارتباط برقرار میکنید، محیطی ایجاد میکنید که در آن ابراز وجود میتواند شکوفا شود.
ابراز وجود جزء ضروری انسان بودن است و اگرچه ایدهای ساده به نظر میرسد، اما دستیابی به آن با آنکه ممکن است، اما همیشه آسان نیست. تقویت ابراز وجود نیاز به تمرین دارد، اما تلاش ارزشمندی است، زیرا محیطی را ایجاد میکند که در آن هر کسی میتواند دیده شود، شنیده شود، و نیازها و احساسات خود را بدون ترس از قضاوت و نگاه دیگران، ابراز کند.