آیا همواره نیازهای دیگران را بر خود ترجیح میدهید؟ آیا زمانی که در مقابل درخواست دیگران، “نه” میگویید، احساس گناه به شما دست میدهد؟ آیا اغلب در روابط خود احساس رنجش، سرخوردگی، عدم قدردانی و یا عدم انتقال محبت دو طرفه را تجربه میکنید؟ آیا زمانی که از موضوعی رنج میبرید، ترجیح میدهید آن را عنوان نکرده تا موجب ناراحتی اطرافیان خود نشوید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا مثبت است، به احتمال زیادی مقاله امروز و نکاتی که در ادامه گفته شده است، برای شما مفید خواهد بود.
اصطلاح مهرطلبی واژهای است که در زبان فارسی بواسطهی کتاب مهرطلبی نوشتهی خانم “هریت بریکر” رایج شده است. آنچه که بریکر در این کتاب مطرح کرده است، عنوانی است با نام “Disease to please” که آن را به شکل بیماری راضی کردن دیگران و یا خوشنود کردن دیگران، ترجمه کردهاند، اما آنچه که بیشتر جا افتاده و متداولتر است، همان اطلاح “مهرطلبی” میباشد. در این کتاب بریکر، مهرطلبی را به عنوان نیازی غیرقابل کنترل برای کسب تایید دست نیافتنی دیگران، مطرح کرده و آن را با اعتیاد مقایسه میکند. در واقع او بیان میدارد که افراد مهرطلب کاملاً هماهنگ با احساسات و خواستههای اطرافیان خود عمل میکنند و احتمالا به عنوان یک دوست و رفیق همراه و مهربان شناخته میشوند. آنها تلاش میکنند که از هرگونه بیان نظر مخالف خود با دیگران دوری کرده و همواره موافق و همسو با دیگران قدم بردارند.
اگرچه که نوعدوستی، مهربانی، کنار آمدن با دیگران و همراهی با آنها، صفات و ویژگیهای پسندیدهی انسانی میباشند، اما چنانچه فرد در قدم اول مهربانی با خود را تمرین نکرده باشد و خود را به عنوان فردی که لایق رضایت و آرامش خاطر است، به رسمیت نشناسد، احساسات منفی در او جریان یافته و طبیعتاً انواع آسیبهای روانشناختی و سلامت روان برای او ایجاد میشود.
عزت نفس پایین
کنترل کننده بودن
اضطراب
خشم، ناامیدی و یا احساس رنجش دائمی
احساس عدم قدردانی
آشفتگی پس از کاهش رضایت دیگران
سعی بی نهایت در خوشحال کردن دیگران
افراد خشنود اغلب در اعماق خود احساس تنهایی میکنند، زیرا خود واقعی، احساسات واقعی و ترجیحاتشان را پنهان کردهاند و با وجود اینکه ممکن است دوستان بسیاری داشته باشند، اما گمان میکنند که کسی آنها را نمیشناسد و تنها هستند.
بیشتر رفتارهای مهرطلبانه ریشه در کودکی یا نوجوانی هر فرد دارد. به دلایل مختلفی شما یاد گرفتهاید که خودتان یا نیازهایتان را در اولویت قرار ندهید و برای آنچه که دیگران در مورد شما فکر میکنند، ارزش بیشتری قائل شوید. اینگونه است که ما به روشی ناسالم به افراد دیگر نیاز پیدا میکنیم و به دلیل ترس از طرد شدن یا رها شدن، نمیخواهیم روابط با آنها را به هیچ وجه از دست دهیم.
این باعث میشود برای خود یا نیازها و خواسته های خود ارزش قائل نشوید و احساس عدم عزت نفس و عدم امنیت روانی در شما شکل گیرد. بدین شکل شما به سمت کمالگرایی در حفظ روابط قدم برداشته و همواره از تعارض و اختلاف با دیگران اجتناب میکنید.
رفتارهای مهرطلبانه میتواند به دلیل یک مشکل زمینهای سلامت روان باشد. به دلایل واضح، اضطراب احتمالاً بزرگترین بازیکن در اینجاست. وقتی مضطرب هستید و این اضطراب حول آن چیزی باشد که دیگران شما را بدین وسیله مورد قضاوت قرار دهند، برای خشنود کردن آنها هر کاری از دستتان برآید، انجام میدهید.
به طور کلی افراد مبتلا به انواع اختلالات شخصیت نظیر اختلال شخصیت وابسته نیز رفتارهای مهرطلبانه را از خود بروز میدهند.
در حالی که اتفاقات گذشته شما بسیار مهم است و دارای اثرات قابل توجه بر زمان حال و آینده میباشد، با این حال مرور رویدادهای گذشته و تمرکز بیش از حد بر آنها، سبب از دست رفتن زمان طلایی “اکنون” میشود. آنچه که ثابت شده است این است که افراد مهرطلب معمولاً بسیار تاکید بر آسیبها و اتفاقات تلخ گذشته خود داشته و ریشهی رفتارهای مهرطلبانهی آنها میتواند مربوط به این موضوع باشد.
بر روی نیازها، خواستهها و مقاصد خود تمرکز کنید. بخشی از مشکل افراد مهرطلب این است که برای آنچه که خودشان به دنبال آن هستند ارزش بسیار کمی قائل هستند و شادی دیگران را بالاتر از شادی خود قرار میدهند. این الویتبندی و ترجیح دیگران بر خود، باید تغییر کند. بخشی از عزت نفس حقیقی، اهمیت دادن به نیازها و اهدافمان است. از خود بپرسید چه چیزی برای شما مهم است و شروع به انجام اقداماتی برای اولویتبندی دستیابی به شادی، موفقیت و اهداف خود کنید.
اگر چه که عذرخواهی به جا و در زمان مقتضی، بسیار شایسته و نشان دهندهی عزت نفس و مسئولیتپذیری بالای فرد است، اما یکی از خصوصیات بارز افرادی که دوست دارند مورد تایید و علاقه دیگران قرار گیرند، عذرخواهی بیش از حد است، چرا که دوست ندارند دیگران را ناراحت کنند یا از خود برانند. با این حال، هرچه بیشتر عذرخواهی کنید، بیشتر نشان میدهد که کار اشتباهی انجام دادهاید و دیگران این پیام را دریافت میکنند که مایلید نقش انسانی را بازی کنید که همواره موجب بروز مشکلات میشود. اگر همیشه مایل هستید که مقصر دیده شوید، خود را هدف کسانی قرار میدهید که به دنبال قدرت یافتن بر دیگران هستند.
نه گفتن برای افراد مهرطلب همواره با سختی و چالشهای فراوانی همراه است. بنابراین بهتر است که از موارد کوچکتر شروع کنید. به این فکر کنید که آیا موضوع مورد نظر چیزی است که واقعاً میخواهید انجام دهید یا صرفاً اینکار را برای خوشامد دیگران میکنید؟ نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که افراد با اعتماد به نفس بالا میگویند: «نه، من نمیتوانم این کار را انجام دهم»، بدون اینکه نیاز باشد داستان کاملی درباره علت موضوع را شرح دهند. توضیحات اضافه، بهانه آوردن ها و … خود سبب پیچیدهتر شدن این فرایند و مانع از شکلگیری قاطعیت در کلام شما میشود.
در حین خواندن این مقاله، آیا فرد خاصی وجود دارد که به او فکر کرده باشید؟ کسی که از شما چیزهایی میخواهد که بواسطهی اجابت خواستههای او همواره معذب شدهاید؟ کسی که وقت و انرژی شما را تلف میکند؟ بدانید که شما تنها نیستید و همه ما این مسئله را تجربه کردهایم و همچنان افرادی سمی وارد زندگیمان میشوند و آسیبهایی که قبلاً انجام دادهاند را مجدداً تکرار میکنند، مگر اینکه ما قطع کنندهی این زنجیره باشیم.
تعیین مرزها و حفظ آنها، کلید نزدیکی و صمیمیت عاطفی واقعی است. وقتی مرزی تعیین نمیکنید یا آن را حفظ نمیکنید، در نهایت احساسات مبتنی بر ترس مانند رنجش، درماندگی، ناامیدی، خشم، ناامیدی و خستگی را احساس میکنید. شما نمیتوانید بر اساس این احساسات منفی یک رابطه سالم ایجاد کنید.
همچنین، وقتی مرزی را رعایت نمیکنید، انگار جعلی هستید. شما واقعی بودن خود را به طرف مقابل نشان نمیدهید. وقتی آنچه را که واقعاً احساس میکنید و به آن نیاز دارید را نمیگویید، حقیقت خود را نمیگویید و در نهایت نسبت به دیگران احساس جدایی و انزوا میکنید. با نگفتن آنچه واقعاً میخواهید یا احساسی که در لحظه با آن مرتبط هستید، ارتباط حقیقی خود را با همه اطرافیان قطع میکنید.