همانطور که احساسات مختلف ما همچون شرم، نگرانی، ناامیدی، شادی و … طبیعی تلقی میشوند، خشم نیز احساسی طبیعی و لازمهی وجود هر انسانی است. خشم را یک احساس اولیه و طبیعی توصیف میکنند که بهعنوان راهی برای بقا و محافظت از خود در برابر آسیبها و خطرهای بیرونی و درونی، تکامل یافته است. خشم تنها زمانی مشکلساز میشود که با شدت بالایی برونریزی شده و بر عملکرد روزانه و نحوهی ارتباط فرد با دیگران تاًثیر بگذارد.
سه نوع اصلی خشم وجود دارد.
در اینجا، یک فرد سعی میکند خشم خود را سرکوب کند تا از برخورد با آن اجتناب کند، اما معمولاً آن را به روشهای ناسالم ابراز میکند.
این میتواند گزینه سالمی برای ابراز خشم باشد. این نوع از خشم شامل مدیریت خشم به شیوهای کنترل شده با استفاده از کلمات برای توضیح آرام و منطقی و بهدور از خشونت است. در اینجا خشم به صورت غیر تهدیدآمیز بیان میشود.
این نوع از خشم ممکن است با پرخاشگری فیزیکی یا کلامی مانند جیغ زدن یا ضربه زدن به چیزها همراه باشد. هدف این نوع خشم معمولاً صدمه زدن به شخصی است که خشم متوجه او میباشد.
در واقع بهترین شیوهی ابراز خشم، روش قاطعانه است. در نوع منفعلانه فرد با درونریزی و سرکوب خشم خود، به آن مجال بروز نمیدهد و این خود بهمرور سبب ناراحتیهای جسمانی و روانی برای فرد همچون فشار خون، میگرن، افسردگی، اضطراب و … میشود. در نوع سوم نیز خشم به صورت واکنشهای پرخاشگرایانه بروز داده میشود که منجر به آسیبهای فیزیکی به دیگران و محیط میشود. اما در نوع مقتدرانه خشم به شیوهای قاعدهمند و سالم ابراز میشود. ابراز خشم مقتدرانه مستلزم یادگیری مهارتهای آن میباشد.
خشم حالت و احساسی است که بر فرد به هنگام تجربهی یک ناکامی و رویارویی با درد و رنج غالب میشود، اما عصبانیت بروز این خشم به شکل فریاد زدن، آسیب فیزیکی وارد کردن به اشخاص و اشیا، فحاشی کردن و … است. در واقع خشم حالتی احساسی و هیجانی و عصبانیت نمود رفتاری و گفتاری آن است که شامل واکنشهای پرخاشگرایانه و غیرمنطقی میشود.
اگرچه که خشم احساسی طبیعی تلقی میشود، اما در صورتی که افراد به احساسات خود آگاهی نداشته و مهارتهای کنترل خشم را فرانگرفته باشند، عصبانیت بروز پیدا میکند. آنچه که اهمیت دارد نحوهی ابراز خشم بهگونهای سالم است چرا که مستقیماً بر سلامت روان شما اثرگذار است.
خشم میتواند ناشی از تأثیرات بیرونی یا درونی باشد. یک شخص یا یک رویداد میتواند شما را عصبانی کند. شما ممکن است عصبانی باشید زیرا کسی در صف جای شما را اشغال کرده، زمانی که از نظر عاطفی آسیب میبینید، تهدید میشوید، درد میکشید و… .
گاهی اوقات ما از خشم برای جایگزینی احساسات دیگری مانند درد عاطفی، ترس یا تنهایی استفاده میکنیم که ترجیح میدهیم با آنها مستقیماً مقابله نکنیم. در این موارد خشم به یک احساس ثانویه تبدیل میشود. خشم میتواند واکنشی به درد فیزیکی، پاسخی به احساس ترس یا در پاسخ به یک موقعیت ناامیدکننده باشد. در واقع خشم اغلب توسط یک محرک ایجاد میشود که میتواند منطقی یا غیرمنطقی باشد. برخی از محرکهای رایج که باعث خشم میشوند عبارتند از:
مقابله با از دست دادن یک عزیز، از دست دادن شغل، طلاق، شکست شغلی، همچنین خشم میتواند نشانه ای از افسردگی، سوء مصرف مواد، ADHD یا اختلال دوقطبی باشد. بعلاوه اتفاق دردناکی که علیه شما یا یکی از عزیزانتان پیش آمده است: نظیر دزدی، خشونت و تجاوزات جنسی، همگی میتوانند مقدمهای بر شکلگیری این احساس در ما باشند.
یافتن راههایی برای مقابله با خشم بسیار مهم است. وقتی به خشم اجازه میدهیم کنترل زندگی ما را در دست بگیرد، میتواند بر هر کاری که انجام میدهیم تأثیر بگذارد. میتواند به روابط با عزیزانمان آسیب برساند و در محل کار ما مشکلاتی ایجاد کند. اگر کنترل خشم در موقعیتهای خاص برایتان دشوار است، در اینجا چند مکانیسم مقابلهای وجود دارد که میتواند به شما کمک کند.
اولین قدم برای مقابله با خشم، شناسایی علت اصلی خشم است. خشم شما میتواند بعلت احساس دیگری نظیر ترس یا تنهایی باشد. در واقع ممکن است علت خشم شما اتفاقی که در حال حاضر رخ داده است نباشد. شما با ریشهیابی میتوانید آن را شناسایی کرده و از تکرار آن در موقعیتهای بعدی جلوگیری کنید.
گاهی اوقات این محیط اطراف ما است که باعث احساس خشم و پرخاشگری در ما میشود. مشکلات و مسئولیتها میتوانند بر دوش شما سنگینی کنند و از «تلهای» که به نظر میرسد در آن گرفتار شدهاید و همه افراد و چیزهایی که آن تله را تشکیل میدهند، عصبانی شوید.
ورزش نه تنها برای سلامت جسمانی شما مفید است، بلکه برای سلامت روان شما نیز مفید است. همچنین راهی برای هدایت احساساتی مانند خشم به روشی مفید و سازنده است. دویدن سریع، شنا کردن و قدم زدن میتواند به آرام کردن اعصاب شما و کاهش خشم کمک کند. در واقع هر چیزی که باعث تحرک و بیرون آوردن شما از حال فعلیتان بشود، برای ذهن و بدن مفید است.
اگر سریعاً عصبانی میشوید، سعی کنید محرکهای ایجاد خشم را شناسایی کرده و از آن اجتناب کنید. اگر اغلب هنگام مکالمه با یک فرد خاص یا در مورد یک موضوع خاص تحریک میشوید، از آن فرد یا آن موضوع اجتناب کنید تا زمانی که یاد بگیرید چگونه کنترل بهتری بر خشم خود داشته باشید.
خشم خود را فرو نریزید. ابراز خشم خود به روشی منطقی و معقولانه، سالمترین راه برای عبور از آن است. از بین بردن و سرکوب احساسات به احتمال زیاد باعث ایجاد یک طغیان ناگهانی و شدید در زمانی می شود که انتظارش را ندارید.
استراتژیهای زیادی وجود دارند که بر یافتن راههای سالم و سازنده برای مدیریت خشم شما متمرکز هستند. استفاده از تکنیکهای تمدد اعصاب میتواند به شما کمک کند تا در نحوهی بروز خشم خود به شیوهای موفق عمل کنید. از تنفس عمیق در جهت آرامسازی بدن و تمرکز ذهن خود استفاده کنید. برقراری ارتباط آرام و مؤثر با افراد میتواند به شما کمک کند تا از پاسخهای تهاجمی و پرخاشگرایانه به سمت پاسخهای قاطعانه تغییر جهت دهید.
آنچه را که نمیتوانید بگویید، شاید بتوانید بنویسید. هر چه که احساس میکنید و اینکه چگونه میخواهید پاسخ دهید را یادداشت کنید. پردازش افکار از طریق مطالب نوشته شده میتواند به شما کمک کند تا آرام شوید و رویدادهایی را که منجر به احساس خشم در شما میشود را بهدقت ارزیابی کنید.
اگر احساس میکنید مهارتهای تمرکز بر راهحل را ندارید، اولین قدم درخواست کمک از دیگران است. برای اکثر مردم، خواندن در مورد مدیریت خشم و راهکارهای آن بهتنهایی کافی نیست. ثبت نام در یک کلاس یا درخواست کمک از یک متخصص بسیار راهگشا بوده و به هیچ عنوان نشانه ضعف نمیباشد.