کهن الگوی دیمیتر در میان رومیان به نام “سرس” و به معنای حبوبات شناخته شده است.
خدابانویی با موهای طلایی گندمگون در جایگاه خدابانوی غلات و مادر پرسفون، ادامه دهنده نسل خدا بانوانی بود که مظهر باروری هستند.
در مقام خدابانوی غلات موجب فراوانی در طبیعت است. دیمیتر بخشایندهترین کهن الگوی کوه المپ است.
هومر در ستایش دیمیتر او را کهن الگویی “شگرف با گیسوانی زیبا و خوشه طلایی، گندم” توصیف میکند. در نقاشیهایی که از او هست، او را به سان زنی زیبا با گیسوان طلایی و ردایی آبی ترسیم کردهاند.
دیمیتر فرزند رئا و کرونوس بود. او دومین فرزندی است که توسط پدر بلعیده شد و چهارمین همسر رسمی زئوس خدای خدایان بود،که حاصل ازدواج آنها پرسفون بود.
دیمیتر به معنای مادر است.
“دا” به معنی زمین و “میتر” به معنی مادر است و دیمیتر مادر زمین است؛ اما خدابانوی همه زمین نیست بلکه خدابانوی آن بخش از زمین است که حاصلخیز بوده و غذا تولید میکند و و در واقع قابل کشاورزی است. به او خدابانوی غلات و ذرت هم میگویند.
روزی دختر دیمیتر، پرسفون مشغول گشت و گذار در دشت بود تا گلهای نرگس را بچیند. ناگهان زمین دهن باز میکند ارابهای بزرگ با اسبهای وحشی که آن را میکشیدند از زمین خارج میشود و پرسفون را میدزدد.
دیمیتر از آن پس بیقرار در جستجوی فرزندش برمیآید و از همهکس و همهچیز پرسوجو میکند و همگی حتی زئوس پدر دخترش و دیگر خدایان نیز ابراز بی اطلاعی میکنند.
در این حالت دیمیتر که عاجز و ناتوان است، با اندوهی فراوان در خود فرو میرود تا به کمک فرزند هکاته مطلع میشود که زئوس دخترش را با برادرش هادس معامله کرده است. دیمیتر که از خیانت و دروغگویی زئوس و دیگر خدایان به شدت عصبانی و ناراحت بود از کوه المپ به سمت سرزمین میرندگان راهی شد تا شاید دخترش را بیابد.
دیمیتر پریشان و افسرده در قالب پیرزنی فرتوت شهر به شهر به جستجوی دخترش میگشت، در میان راه به یکی از دختران شاه کلئوس برخورد میکند و آن دختر از او میخواهد که از نوزادی که مادرش ملکه “ماتارینا” به دنیا آورده مراقبت کند، دیمیتر خودش را به نام “داسا” معرفی میکند و به خانه آنها رفته و به عنوان دایه نگهداری نوزاد را در خانه شاه کلئوس میپذیرد.
نوزاد از سینهی دیمیتر مینوشد و تغذیه میکند و به طور خارقالعادهای به سرعت رشد میکند. همه از پرورش، سلامت و زیبایی نوزاد در شگرفاند. نوزاد به دایه جدیدش بسیار دلبسته است و از آغوش او جدا نمیشود، دیمیتر هم رفته رفته به نوزاد وابسته میشود و تصمیم میگیرد او را از میرندگی برهاند و به مقام خدایی برساند.
مدتی بعد یک شب ماتارینا مادر نوزاد از رایحه بوی خوشی که از اتاق خواب دایه میآمد و همه خانه را پر کرده بود بیدار شد، از لای در به داخل اتاقها نگاه کرد و دید که دیمیتر نوزاد را در حالی که عریان است روی آتش گرفته و در حال اجرای مراسمی است.
در این زمان دیمیتر در قالب خدابانویی با موهای طلایی زیبایی که میدرخشید، درآمده بود و ماتارینا که با این صحنه مواجه شد، فریاد زد و به سمت دیمیتر رفت و نوزاد را از او گرفت.
دیمتر هم خشمگین شد و گفت که قصد داشت به نوزاد بی مرگی، جوانی و جاودانگی هدیه بدهد که با جدایی نوزاد از آتش دیگر نمیتوانست این کار را انجام دهد و به او گفت با این کارش فرزندش هم باید مثل بقیه میرندگان مرگ و پیری را تجربه کند. اما دستکم این چنین مرگ شرافتمندانهای خواهد داشت، چرا که از شیر دیمیتر خورده است و دیمیتر نوزاد را در آغوش خود نگه داشته بود.
بعد از این اتفاق دیمیتر با قلبی شکستهتر به سوی کوه المپ میرود که شاید دخترش را ببیند اما به هیچ چیز اجازه باروری نداد تا اینکه پرسفون به خانه برگردد. زئوس که نمی توانست اجازه دهد، ناباروری ادامه داشته باشد، هرمس (خدای خبررسان) را فرستاد تا پرسفون را بیاورد.
پرسفون قبل از بازگشت با خوردن دانههای انار از حالت آسیبپذیرِ یک کودک ناتوان به ملکه جهان زیرین تبدیل میشود و وقتی به پیش مادرش برگشت، دیمیتر متوجه این تغییر شد که دخترش ملکه جهان مردگان شده است.
و از آن پس، سه ماه از سال را در جهان زیرین زندگی میکرد که دیمیتر این موضوع را دوست نداشت و زمانی که پرسفون به دنیای مردگان میرفت اجازه باروری به هیچ موجودی را نمیداد که ما از این زمان به عنوان زمستان یاد میکنیم.
با اینکه کهن الگوهای دیگر مثل هرا و آفرودیت هم مادر بودند، اما دیمیتر نسبت به آنها مهربانتر و بخشایندهتر است.
زنی که انرژی فعال دیمیتر را داشته باشد عاشق مادر شدن است و مادر شدن میتواند به مهمترین نقش زندگیاش تبدیل شود. این کهن الگو از طریق کمک و خدمت رساندن به دیگران اغنا میشود به همین خاطر در حرفههایی مثل پرستاری، معلمی و مشاوره خوش میدرخشد.
از نظر بیولوژیکی انرژی فعال دیمیتر همان غریزه مادری است که خیلیها آرزویش را دارند. این انرژی در زنان برانگیزنده میل به مهرورزی، مهربانی و بخشایش و ایثار است.
غریزه مادری زن دیمیتری قادر به سقط جنین نیست. حس درونی مادری در دیمیتر ممکن است موجب بارداری ناخواسته شود، هرچند که او میداند این کار به نفع اوست قادر به انجامش نیست چراکه سقط جنین با غریزه درونی مادر شدن دیمیتر کاملاً منافات دارد. در نتیجه دو حالت بوجود میآید، ممکن است بچه را نگه دارد و تا آخر عمر مسیر زندگیاش تغییر کند و میتواند بچه را سقط کند و دچار نوعی افسردگی و اندوه شود.
یکی از بارزترین ویژگیهای زن دیمیتری غذا دادن به دیگران است. شیر دادن به فرزندش برایش از لذت بخشترین کارهای روی زمین است. از تهیه غذا برای مهمانان و افراد خانواده خسته نمیشود و به این کار علاقه دارد.
اگر در محیط کاری قرار بگیرد از بردن قهوه و چای برای دیگران خرسند است و برخلاف زن آرتمیسی میماند که این کار را نوعی تحقیر میداند مگر آنکه مردان هم به نوبت این کار را انجام دهند. دیمیتر در مقام کهن الگوی غلات تمدن را پایه گذاری کرد و به انسانها یاد داد که چگونه گندم بکارند و درو کنند.
لجاجت، بردباری و ایستادگی از صفات بارز دیمیتر است. از جمله مادرانی است که حاضر به کنار کشیدن از وظیفه مادری خودش نیست. برای مثال، کلاسهای آموزشی که برای کودکان عقب مانده یا معلول تشکیل میشود بهخاطر اصرار این مادران برای پاسخگویی به نیازهای فرزندانشان بودهاست. پایداری و صبر و استقامت زنانه دیمیتری حتی زئوس و نهادهای قدرتمدار را علیرغم میلشان وادار به تسلیم میکند.
کهن الگوی دیمیتر در میان خدایان بخشندهترین کهن الگو کوه المپ است. دیمیتر به مردمان عادی کشاورزی و باغبانی آموخت. این کهن الگو به سه طریق مهربانی را به دیگران هدیه میدهد: یکی از نظر جسمانی و اعطای غذا به دیگران، یکی حمایت عاطفی و دیگری هم آغوش امن و پناه برای روزهای ناامیدی برای دیگران.
هنگامی که انرژی دیمیتر در زنی بالاست که زن نمیتواند او را ارضا کند ممکن است دچار “آشیانه خالی” و افسردگی شود. زنی که عاشق بچهدار شدن است اما نازا است یا فرزندش فوت کرده و خانه را ترک کرده در چنین شرایطی است.
پاسخ این سوال که ” بیش از هر چیز به چه چیز افتخار میکنید؟ ” برای دیمیتر یک پاسخ دارد: فرزندانم.
زنی که به هر دلیلی از فرزندش دور شود و یا در اواخر دوره میانسالی از نظر جسمی،عاطفی از فرزندش فاصله بگیرد مستعد افسردگی شدید و ناراحتی است.
هنگامی که دیمیتر سوگوار است؛ دست از فعالیت بر میدارد هیچ چیز رشد نخواهد کرد و خشکسالی تمدن بشری را نابود میسازد.
مادری که به تازگی مادر شده اما به شدت افسرده است ممکن است زندگی خود را در معرض خطر قرار دهد. این پدیده “خاموشی میل به زندگی” است و این میل به زندگی زمانی خاموش میشود که مادر از تماس جسمی و عاطفی با کودک نوزاد دست برداشته و به خورد و خوراک او کاری ندارد.
مادرانی که مدت طولانی با فرزند خردسال خود ارتباط کلامی ندارند، یا به نیازهای جسمانی و عاطفی کودک اهمیت نمیدهند، آسیبهای جدی به کودکان میزنند که نشان از افسردگی شدید دیمتری دارد. مادران دیمیتری که از مستقل شدن فرزندان خود راضی نیستند هم ویرانگراند.
زنان دیمیتری رشد خودمختاری فرزند را به حساب بیارزشی خودشان میگذارند و احساس میکنند دیگر کسی به آنها نیاز ندارد و احساس طردشدگی میکنند.
زن با انرژی فعال دیمیتر بیش از هر چیز یک مادر است و در روابط خود بسیار ایثارگر، حامی و یاریدهنده و فراهمکننده هر چیزی با گشادهرویی است. این افراد بسیار پایبند و وفادار به اصول اخلاقی و انسانیت هستند. آنها بسیار مهربان و احساسی هستند و در زمانهای اوج احساسات و عواطفشان، آغوششان را به روی دیگران و باز و گشاده میکنند.
به عقاید خود بسیار پایبند هستند، تا جایی که در نظر دیگران لجوج و خودسر به نظر میآیند. نسبت به چیزهایی که اعتقاد دارند کاملا مقاوم و پابرجا هستند به ویژه اگر مسئله یا شخص مهمی در میان باشد، هرگز کوتاه نمیآیند.
این شخصیت به طور کلی حامی و پشتیبان بسیار خوبی برای دیگران است و آنها را اغلب در حال سرویسدادن و خدمت به دیگران میبینید و در واقع توانایی نه گفتن در این افراد بسیارکم است به همین علت تمام وظایف دیگران هم به عهده زن دیمیتری است، به همین علت است که اطرافیان آنها عموما افراد بیمسئولیتی هستند.
کهن الگوی دیمیتر از آن جایی که ارزش و بودن خود را در بخشندگیهایش میبیند بسیار کنترلگر بوده و ترجیح میدهد که دیگران همیشه و همه جانبه به آنها وابسته باشند. باور آنها بر این است که اگر فضای باز برای استقلال فرزندان و دیگران به آنها بدهند، آنها را از دست میدهند به همین علت هیچوقت چیزی را به دیگران یاد نمیدهند، تا همیشه محتاج و نیازمند خودش باقی بمانند.
یکی از قسمتهای غیرسازنده در افرادی که دیمیتر در آنها به صورت ناآگاهانه فعال است همین کنترل بیش از حد و همیشگی و همه جانبه آنهاست که گاهی موجب کلافگی اطرافیانش میشود.
افراد دارای آرکی تایپ دیمیتر عاشق بچهها هستند و دستپختهای خیلی خوشمزهای دارند و مهمان و مهمانیدادن را دوست دارند. در صورتیکه کهن الگوی دیمیتر زن قویای باشد ولی نتواند در زندگی به آن تحقق ببخشد، احتمال ابتلا به افسردگی که از حس بیمعنایی و پوچی نشأت میگیرد بسیار زیاد است.
برای چنین مادرانی، دیدن روزی که فرزندشان نیازمند آنها نیستند و یا اینکه خودشان قادر به برآوردهکردن احتیاج دیگران نیستند، مانند مرگ و نیستی است. در این حالت اگر دیمیتر به پوچی برسد، بخش ویرانگر آن فعال میشود و از تمام کارهای روزانه هم دست خواهد کشید.
کودکان دیمیتری در خانه بازیهایشان نقش مادر عروسک را باز میکنند. این کودکان کوچک، مادران عروسکهایشان هستند که آنها را در آغوش میگیرند و نوازش میکنند و از دیدن نوزاد غرق در لذت میشوند و داوطلبانه از بچه اطرافیان مراقبت میکنند. اصولاً فرزندان ارشد خانواده اگر دیمیتر باشند برای خواهر و برادرهای خودشان هم نقش مادری را ایفا میکنند.
کلا با محبت و مهربان هستند و در کنار آنها همیشه یک جوجه، اردک یا گربهای خواهید دید که با ظرفی در دست به آنها غذا میدهد و اگر حیوانش بمیرد برای مدت زیادی ناراحت و اندوهگین میشود و برایشان مراسم تدفین تدارک میبیند.
از آنجایی که دختر دیمیتری از نظر جسمانی آمادگی لازم برای بارداری را پیدا میکند و تحت تاثیر تغییرات هورمونی، انرژی دیمیتر در آنها فعالتر میشود، تمایل و اشتیاق برای بارداری آنها دو چندان میشود.
با این حال نوجوان دیمیتری به تنهایی تمایل به تجربه جنسی زودرس را ندارد، مگر اینکه انرژی کهن الگوهای دیگر مثل هرا و آفرودیت در آنها بیشتر شود.
اگر نوجوان دیمیتری زود ازدواج نکند به دانشگاه و سر کار میرود و وارد رشته و مشاغلی میشود که به دیگران بتواند کمک کند و خدمت رسانی داشته باشد.
زنان دیمیتری هرگز به خاطر وصال با مرد یا کسب جایگاه با زنان دیگر رقابت نمیکنند و تنها عامل مشکل آنها با زنان دیگر وقتی است که پای فرزندانشان در میان باشد. اگر زن دیمیتری مجرد باشد و همسالان خود را صاحب فرزند ببیند خود را بی کفایت و ناکارآمد میداند و اگر در مرحلهای نازا باشد یا بچه سقط کند احساس بدبختی میکند.
او با زنان دیمیتری دیگر دوستیهای عمیق و طولانی دارد و شاید پیشینه اغلب این دوستیها زمانی باشد که با هم بچهدار شدند. برای مثال آن دسته از دوستانی که دخترانشان هم دوست یکدیگر هستند، مثال بارز دوستیهای زنان دیمیتری است.
مادرها و دخترهای دیمیتری هم رابطه صمیمانهای با یکدیگر دارند و ممکن است این خوی مادرانه نسل اندر نسل ادامه یابد. این خانوادهها ساختار زن سالارانه دارند و زنان خانواده بیش از مردان از مسائل افراد فامیل باخبرند.
زن دیمیتری خودش مردش را انتخاب نمیکند اما جذب به مردی میشود که شیفته ویژگی مادرانه بودنش شود. زنان دیمیتری توقعی از همسرانشان ندارند و حتی ممکن است در رابطهای قرار بگیرند که برای مردشان هم دلسوزی بیش از حد کنند. اغلب زنان دیمیتری فکر میکنند که مردها بچه کوچولوهایی هستند که نیاز به حمایت دارند.
بارداری برای دیمیتر بسیار جذاب است و بعضا شوهرش را مانند یکی از فرزندانش میبیند و با همان سبک و سیاق و روش با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و رفتار میکنند.
ویژگیهای مادر گونهای دیمیتر موجب میشود تا “نه” گفتن برایش سخت شود و مردان سودجو و منفعتطلب موجب آزار و اذیت او شوند، این گونه مردان بسیار متوقع هستند که دیگران به نیازها و خواستههایشان پاسخ دهند، اما خودشان عاری از حس قدردانی، صمیمیت و دوستی با دیگران اند و نوع ذهنیتشان همیشه به این شکل است که “مگه تو برام چیکار کردی؟” و همچین مرد به راحتی قادر است فداکاریهای زن دیمتری را فراموش کند.
نوع دیگری از رابطه این زنان با مردانی است که به دنبال الگوی مادر خود هستند. یعنی به دنبال زنی است که که برایش مادری کند. میخواهد که زنی مهربان، فداکار و دلسوز داشته باشد.
از میان همه مردانی که به دیمیتر تمایل دارند، تنها مرد خانواده است، که خودش هم بالغ و ایثارگر است. این مرد تمایل به تشکیل خانواده دارد و زن دیمیتری را در تحقق این آرزو با خود سهیم میداند. مرد خانواده به آرزوی دیمیتر برای مادر شدن و پرورش فرزندان واقعیت میبخشد.
انگیزه اصلی دیمیتر برای ازدواج بچهدار شدن است، اگر انرژی کهن الگوی هرا و آفرودیت در آن نباشد، ازدواج را به مثابه راهی برای رسیدن به بچه میبیند. امیال و کردار جنسی قوی ندارد و حتی بیشتر زنان دیمیتر نسبت به معقوله ازدواج ذهنیتی عفیفانه دارند و امیال جنسی را برای زاد و ولد میدانند تا کام جویی و لذت.
در بین برخی از زنان دیمیتری این راز وجود دارد که پستان به دهان کودک گذاشتن از رابطه جنسی با همسرشان برایشان لذت بخشتر است.
قویترین پیوند برای دیمیتر پیوند مادر_فرزندی است. زنان آرتمیسی و آتنایی به راحتی میتوانند فرزندان همسران خود را پذیرا باشند اما برای زن دیمیتری نیاز به زایش و مادر شدن نیاز عمیق و اساسی است. حس دیمیتر بدون زایش نوزاد خویش، آن است که خود را بیارزش و محروم میداند.
“الهی بمیرم گرسنه موندی”، ” مامان خیر و صلاح تو رو بهتر میدونه” جملات مختص مادران دیمیتری است. مادر دیمیتری بسیار قوی و کنترلگر است و همیشه پیش از اعلام نیاز تمام و کمال همه چیز را برای فرزندش فراهم میکند که همین امر موجب میشود که فرزندش هیچ کاری بلد نباشد. بیشتر مادران دیمیتری از بدو تولد به شدت نگران فرزندانشان هستند و هر اتفاقی را خطری برای آسیب فرزندانشان تلقی میکنند.
خودش را مادر خوبی میداند که همه فکر و ذکرش فرزندش است و جنبههای منفی وجودش را که میتواند باعث مسموم شدن رابطهاش با فرزندش شود را نمیبیند.
فکر میکند باید همه چیز آینده را پیشبینی کند و نگذارد فرزندش متحمل هیچگونه رنجی شود و با این انگیزه بالا برای محافظت از کودکش به جایی میرسد که هرکجا که احساس خطر کند حضور پیدا میکند و در نتیجه این عوامل کاری میکند که فرزندش به صورت شدید به آن وابسته شود و نتواند مستقل با آدمها و مشکلات برخورد کند.
مادر دیمیتری از همان دوران کودکی، تمام خواستههای کودکش را در اولویت خودش قرار میدهد و خودکامگی فرزندانش را افزایش میدهد در نتیجه، فرزندانش خودشیفته شده و فاقد توان سازگاری با اوضاع میشوند. این مادر قادر به نه گفتن به فرزندانش نیست و خود را نادیده میگیرد و گشاده روی در حال سرویس دادن به فرزندانش اغلب دیده میشود.
این دوران سنین مهمی برای دیمیتر به حساب میآید. اگر زن دیمتری صاحب فرزندی نشده باشد، تمام دل نگرانیهایش معطوف به این است که دیگر نمیتواند مادر شود. حتی زنان مجرد هم بدون ازدواج به فکر مادر شدن میافتند. حتی ممکن است در میانسالی تصمیم به بارداری بگیرد.
زن دیمیتری با بزرگ شدن کودکان و استقلال آنها با چالش کاهش وابستگی آنها مواجهه میشود.
درسالهای واپسین زنان دیمیتری به دو گروه تبدیل میشوند؛
پس از تجربه و آزمون و خطاهای مختلف یادگرفتهاند که دیگران را به خود وابسته نکنند و به آنها اجازه سوء استفاده ندهند و در عین حال دیگران قدردان زحمات و محبتهایشان هستند.
خود را قربانی میدانند که حس خیانت و خطر دارند. این زن جلوی هرگونه رشد و بالندگی را میگیرد و جنبه منفی دیمیتر روز به روز غیرقابل تحملتر میشود.
زن دیمیتری چون به دنبال حمایت و رفع نیازهای دیگران و کمک و خدمت کردن به افراد ضعیفتر است، در مقابل نیازها و خواستههای دیگران توانایی “نه” را ندارد در نتیجه دائما تحت فشار تعهداتی است که به دیگران داده است، به همین علت بیشتر اوقات احساس خستگی و استرس میکنند.
زن دیمیتری از اینکه مورد نیاز دیگران باشد، احساس رضایت میکند، به همین علت فرزند و اطرافیان خود را وابسته به خود تربیت میکند تا به حضور دیمیتر همیشه نیاز داشته باشند. رشد خودمختاری و استقلال در دیگران موجب خشم و هراس زن دیمیتری میشود.
زن دیمیتری در هر جایگاه اجتماعی و کاری که قرار داشته باشد، دوست دارد در کار دیگران دخالت کند و به دیگران کمک کند و به این ترتیب موجب سرکوب و خلاقیت دیگران میشود و همیشه از آن دسته افرادی است که یک سر دارند و هزار سودا و بسیار پر مشغله هستند چرا که این کمک و به عهده گرفتن وظایف دیگران بعد از مدتی برای دیگران توقع ایجاد میکند.
زن دیمیتری تا پای نابودی خود پیش میرود چرا که از درخواستهای دیگران و حجم مسئولیتهایش خسته یا خشمگین میشود و به جایگاهی میرسد که برای آنکه از عهده وظایف برآید کار بیشتری میکند.
اصطلاح ” افسردگی ناشی از آشیانه تهی” توصیف کننده واکنش زنانی است که زندگی خود را کاملا وقف فرزندانشان می کنند و غافل از آنند که این فرزندان روزی بزرگ شده و خانه را به سوی آینده خود ترک می نماید. زنان دیمیتری که در ارتباطی عاشقانه قرار می گیرند نیز دچار این حالت می شوند. این واکنش همچنین زمانی بروز می کند که آنها خود را “مادرانه” وقف حرفه خویش می کنند، اما یا با شکست مواجه می شوند و یا اینکه دیگران جایشان را می گیرند. ابراز خشم به جای فرو خوردن آن موجب کاهش افسردگی است.
زنان دیمیتری نیتی پاک دارند که با نیازشان برای مادری خوب بودن درآمیخته، مانع درک و بینش عمیق آنها می شود. این زنان معمولا حالت تدافعی داشته، هرگونه انتقادی را با پاسخی مبنی بر نیت خوب خود(“فقط می خواستم کمکت کنم”) پس میزنند و در پی آن طوماری از عملکردهای خوب و فداکارانه گذشته خود،که واقعیت هم دارند، ارائه میدهند.