کهن الگوی هرا در میان رومیان به نام “ژنو” شناخته شده است.
هرا همسر قانونی زئوس خدای خدایان بود که بر زمین و آسمان فرمانروایی میکرد.
هرا به معنای “بزرگ بانو” و در لغت به معنای “قهرمان” است.
او کهن الگوی ازدواج کوه المپ است که هم تقدیس، هم تحقیر میشد و بیش از هر کهن الگوی دیگری، هر دو نگرش مثبت و منفی را برمیانگیزد.
هرا فرزند ریا و کرونوس است. او هم شبیه به دیگر خواهران و برادرانش توسط پدر (زئوس) بلعیده شد و وقتی از شکم پدر بیرون آمد تبدیل به زنی نوجوان شده بود.
پس از رهایی از زندان پدر، دو الهه که خود پریان طبیعت بودند به عنوان دایه، از هرا مراقبت میکردند و کارهای پرورش و تربیت او را به عهده گرفته بودند. هرا کمکم بزرگ شد و به خدابانویی جذاب و دوستداشتنی تبدیل شد.
زئوس که پس از همکاری با برادرانش و سرنگون کردن کرونوس و تیتانها، رئیس خدایان کوه المپ شده بود، زمانی که هرا را دید، هرا نظر زئوس را به خود جلب کرد. زئوس صرفنظر از اینکه هرا خواهرش است برای نزدیک شدن به او خودش را تبدیل به پرندهای کوچک و لرزان کرد؛ هرا با دیدن پرنده دلش به رحم آمد و برای گرم کردن پرنده، آن را به سینه خود فشرد؛ بعد از این اتفاق زئوس نقابش را برداشت و به قالب اصلی خود درآمد و خود واقعیاش را به هرا نشان داد، اما تلاشش برای نزدیک شدن به هرا به جایی نرسید.
هرا در برابر رفتارهای عاشقانه زئوس مقاومت میکرد و به او گفته بود تا ازدواج نکردهاند خبری از رابطه جنسی نیست و قول ازدواج از زئوس گرفته بود؛ در روایتهای متعددی آمده است که ماه عسل هرا و زئوس نزدیک به سیصد سال طول کشید و بعد از ماه عسل رابطه عاشقانه آنها تمام شد و زئوس به حالت قبلی زندگی بوالهوسانه و روابط بیبند و بار خود برگشت.
زئوس چندین بار به هرا خیانت کرد و موجب حس حسادت و خشم او شد، جالب است بدانید که خشم و حسد هرا هیچوقت متوجه همسرش نبود بلکه مستقیما متوجه زن دیگر یا فرزندان حاصل آن رابطه میشد. هرا از هوسرانیهای زئوس سرافکنده بود و زئوس به ازدواجی که برای هرا مقدس بود بیحرمتی میکرد و موجب رنجش و غم هرا میشد، او با ارزش گذاشتن و عزیز کردن فرزندان حاصل از روابط دیگرش رنج و اندوه هرا را چندین برابر میکرد.
برای مثال زئوس برای سخره گرفتن هویت زنانه هرا که نشان دهد به او نیازی ندارد، کهن الگوی آتنا (اسطوره عقل و خرد) را از سر خود به دنیا آورد؛ هرا با وجود فرزندانی که داشت برای چشم و همچشمی کردن با زئوس میخواست که تک والد پسری باشد، که هفائستوس حاصل این تصمیم هرا شد؛ ولی پسر هرا برخلاف آتنا کامل و بینقص، از بدو تولد پای معلولی داشت که همین امر موجب تشدید ناراحتی و خشم هرا شد، به همین خاطر هرا پسرش را طرد و او را از کوه المپ به پایین پرت کرد.
زن هرایی از نبود مرد در زندگیاش رنج میبرد. انگیزه اصلی زندگی برای هرا ازدواج و روابط زناشویی است. عمل ازدواج به خودی خود برای هرا بسیار مهم تلقی میشود.
وارد هر رابطهای شود تلاش میکند تا رابطه منجر به ازدواج رسمی شود. شاید این دسته افراد را در روابط خود یا دوستان و آشنایان دیده باشید، که در اصطلاح عامیانه به آنها میگویند “طرف خیلی ازدواجیه”.
این گونه افراد ازدواج کردن را نوعی افتخار و دستاورد به حساب میآورند، برای مثال دختران هرایی که ازدواج کردهاند، حس برنده بودن یا شکارچی موفقی را دارند که نسبت به شما در یک مسابقه پیشی گرفتهاند و از این پیروزی به طور فاخرانهای یاد میکنند.
زنان هرایی احساس نیاز دارند تا به مالکیت جنس مخالفی دربیایند، برای مثال زنان هرایی علاقه زیادی به آن دارند که همسر فلانی خطاب شوند و هدف زندگی خود را بر یک فرد دیگر متمرکز میکنند.
از جمله افرادی هستند که برای دیگران زندگی میکنند و نظر، قضاوت و تائید دیگران برایشان مهم است. به همینخاطر از آنجا که الویت زندگیشان ازدواج است دوست دارند که دیگران از آن به بهترین چیزها یاد کنند؛ به همین دلیل به یک عقد ساده و معمولی اکتفا نمیکنند و عروسی باشکوه و مفصلی میخواهند.
باور هرا به ازدواج و زوجیت بیشتر نزدیک به ذهنیت “کشتی نوح” است که همه موجودات باید جفت باشند.
هرا نماد وفاداری به عهد و پیمان است. انرژی فعال این کهن الگو موجب تعهد بی قید و شرط این خدابانو به شریک زندگیاش در شرایط مختلف زندگی، چه روزهای خوشی و چه روزهای سخت است. ازدواج برای هرا جاودانه است و در هر شرایطی وفادار به عهد و پیمان خود است.
عدم حضور این انرژی زنانه موجب میشود تا پس از فروکش کردن آن عشق اولیه و بروز مشکلات، زن در روابط ناپایدار متعددی قرار بگیرد یا پیوندی کامل با همسرش نداشته باشد. برای تکامل پیوند ازدواج در هر رابطه ای وجود هرا لازم است.
در اشعار یونانی، چشمان زیبا و درشت هرا را به چشمان گاو تشبیه کردهاند. چشم، نماد نگاه تیزبین و مراقب هرایی است چراکه هرا میخواهد از همه مسائل و کارهای همسرش سردربیاورد. این کهن الگو در مقابل حس حسادت واکنش شدید و سریعی از خود نشان میدهد.
هرا خشم، درد و رنجی که از بی تعهدی زئوس احساس میکرد به خود آن بروز نمیداد. از آنجا که وابستگی شدید عاطفی به همسرش داشت تقصیر و گناه زئوس را به گردن دیگران میانداخت و به جای اینکه زئوس در آتش خشم، حسد و نفرت هرا بیافتد، معشوقهها و زنان و فرزندان حاصل این خیانت مورد کینهتوزی و انتقامجویی هرا قرار میگرفتند.
برخلاف دیمیتر و پرسفون که اگر خیانت ببینند دچار افسردگی میشوند و انتقام نمیگیرند. انتقامجویی برای هرا یک ترفند ذهنی است که باعث میشود به جای حس طردشدگی به این وسیله حس قدرتمندی کند.
هرا سه جنبه گوناگون و در نتیجه سه جایگاه متفاوت در طول سال داشت. در بهار، پارتنوس (هرای دوشیزه)، در تابستان، تلیا (هرای راضی)، در زمستان، چرا (هرای بیوه) بود. این سه جنبه هرا، نماینگر نمادین سه مقطع از زندگی زنان است که در فرهنگهای متفاوت، جلوههای متفاوتی مییابد.
تصویری که از هرا در بهار است، هرا در حال استحمام کردن نشان میدهد که نشانه پاکی، دوشیزه بودن اوست؛ در تابستان، با ازدواج کردن به کمال میرسد و در زمستان، از زئوس جدا میشود و نماد آن است که در جدال با زئوس در آخر هرا به انزوا کشیده میشود.
افراد دارای آرکتایپ هرا، تمایل زیادی به ازدواج کردن و همسر داری دارند.
آنها تعالی و تکامل شخصیت و زندگیشان را به واسطه ازدواج میدانند. از نظر این افراد شریک زندگیشان کاملترین مرد روی زمین است و به طور شدیدی از نظر عاطفی به فرد مقابلشان وابسته میشوند.
زن هرایی در روابطش وفادار و متعهد است. هیچ مردی جرات نزدیک شدن به هرای شوهردار را ندارد. بواسطه ازدواج، زن هرایی احساس محترم بودن میکند و در اینجاست که برایمان پیش آمده و دیدهایم که زنی بعد از ازدواجش نامخانوادگی خود را به نامخانوادگی همسرش تغییر داده است.
زن هرایی همسرداری را اولین شغل خود میداند و بعد از ازدواج الویت کارهای خود را بر شوهرداری میگذارد و روابط و فعالیتهایش را محدود میکند. زن هرایی خوشپوش است و بهسان یک ملکه لباس میپوشد و رفتار میکند.
اگر شوهرش به زن دیگری توجه کند بسیار خشمگین میشود و او را فقط برای خودش و در کنار خودش میخواهد، و نسبت به توجه همسرش به دیگران حس منفی و حسادت میگیرد. شوهر هرا مقدم از هرکسی است و نسبت به هرچیزی برایش الویت و برتری دارد.
کودک هرایی همان کودکی است که با چادر نماز مادرش برای خود لباس عروس درست میکند. رفتارهای مادرش را تقلید میکند و سعی در تصاحب کردن قلب پدر خود دارد تا خودش نقش همسرداری را با ذهنیت کودکانهاش برای پدر ایفا کند. اصطلاحا آنها هوو کوچولوهای مادر هستند که از کودکی انرژی فعال هرا را دارند.
کودک هرایی به دنبال خاله بازی است و همیشه نقش همسر را بازی میکند. در بازیهایش خانه را برای بازگشت همسرش تمیز میکند، با اسباب بازیهایش میز میچیند، آب و جارو میکند و منتظر و گشادهروی به استقبال همسرش میرود. در کودکی به دنبال پسر بچههاست تا با او خاله بازی کند و نقش همسر خانه را برایشان ایفا کند.
نوجوان هرایی به دنبال آن است که سریعتر جفت خود را بیابد و در این دوران دچار هیجانات عاطفی شدیدی میشود. او از هر رابطهای انتظار رسمی شدن و ازدواج را دارد ممکن است در روابط زودگذر و ناپایدار نوجوانی قدری اذیت شود.
نوجوان هرایی در روابطی که با فرد مقابل دارد متعهد و پایبند است و اغلب از جمله افرادی است که با اولین جنس مخالفی که وارد رابطه شود، با همان فرد آنقدر ادامه میدهد تا ازدواج کند.
عموما رابطههای این افراد برایشان بسیار جدی است و در ماههای اول دوستی تا تاریخ ازدواج و اسم فرزندان را با دوست پسر خود میبندند و شما از این حجم عجله و شوق وی ممکن است متعجب شوید.
برای نوجوان هرایی افتخار بزرگ زمانی اتفاق میافتد که از سمت دوست پسرش حلقهای به نماد مالکیت و نامزدی هرچند کم ارزش هدیه میگیرد، حال آنکه یا آن را به دست میکند یا با زنجیری به گردن میآویزد اما همه جا با خود به همراه دارد.
در خیال و رویاهایش خود را با لباس عروس دنباله دار، سوار بر اسب سفید و در مسیر خانه بخت تصور میکند و از آنجا به بعد شریک عاطفیاش خدای رو زمین هرا میشود؛ دختران هرایی در مورد ازدواج خود رویاپردازی میکنند و برای خودشان عروسی باشکوه و پر زرق و برق تصور میکنند.
این نوجوان به دنبال فردی است که شرایط بهتری از خودش داشته باشد تا زندگی خوبی برایش فراهم کند. زمانی که در رابطه است سعی میکند از مقام بالا به دختران مجرد دیگر نگاه میکنند و به آنها نشان میدهد اوست که گل را زده و برنده مسابقه است.
بیشتر نوجوانان هرایی در دوران دبیرستان یا کمی بعد از فارغ التحصیلی ازدواج میکنند. هرا به دانشگاه به عنوان مکانی برای یافتن همسر نگاه میکند یا به عبارتی ادامه تحصیل را زمینه اجتماعی مناسبی برای ازدواج میداند.
اگر خانوادهای سنتی داشته باشد که در آن ازدواج زود هنگام عرف باشد، سوال اینکه “پس کی ازدواج میکنی؟” برای هرا بسیار دردناک و تحقیر آمیز و موجب اضطراب و استرسش میشود که خدایی نکرده از زمان ازدواجش نکند گذشته باشد.
زن هرایی معمولا دوست صمیمی ندارد و ارتباط داشتن با زنان دیگر برایش در الویت نیست. و بیشتر به دنبال گذراندن وقت با همسرش است.
اگر مجرد باشد ممکن است برای ملاقات مردی به همراه یکی از دوستانش برود اما به محض اینکه وارد رابطهای جدی شود، دور دوستان خود را خط میکشد و با دوستان مجرد به احتمال زیاد قطع ارتباط میکند.
از آنجایی که زن حسودی به حساب میآید با دوری از زنان دیگر حس آرامش بیشتری میکند.
زن هرایی عموما با زن شوهردار تعامل میکند اما رابطه میان آنها اجتماعی و دوستانه است نه صمیمانه؛ اساس ارزش داشتن افراد برای هرا تاهل یا تجرد آنهاست.
بعد از دختران مجرد، زنان بیوه در زندگی هرا جایی ندارند و از زندگیشان حذف میشوند. نه تنها با زنان بیوه قطع ارتباط میکند بلکه زنان بدون همسر را ناقص میدانند.
زن هرایی به دنبال مرد موفق و توانمند است و هنرمندان بدون سرمایه، دانشمندان با علم و دانش و کم مایه برایش جذاب نیستند. زن هرایی از مردش توقع تکامل و ایجاد رضایت در زندگیاش را دارد.
ممکن است زن هرایی با مردی ازدواج کند که ابتدا به فرد همدرد و همدل نیاز دارد، چرا که شاید در زندگیاش از وجود نعمت همچین فردی مانند هرا محروم بوده باشد. چنین مردی پس از اندکی دلگرمی و محبت دیدن از سمت همسر هرایی خود به یک مرد تمام عیار و درست و حسابی و توانمند تبدیل میشود.
بسیاری از مردان هستند که تواناییهای بالقوهشان در کنار و حضور زن هرایی به تواناییهای بالفعل تبدیل میشود و به موفقیت و شکوفایی میرسند.
اگر هرا وارد رابطه با مردی شود که به جای یک رابطه عمیق معنادار به دنبال روابط سطحی متعدد باشد، موجبات رنجش و ناراحتی هرا را فراهم کرده است و هرا نسبت به هر زن دیگری از خیانت همسرش آسیب میبیند.
یکی از ویژگیهای بارز زنان هرایی آن است که، دروغهای مردان را سریعا باور میکنند و از همین طریق مکررا آسیب میبینند چراکه زنان هرایی در تشخیص شخصیت و الگوهای پایهای در رفتار افراد ضعیف هستند و در ارزیابی آدمها، ظاهر بین بوده و احتمالات را در نظر نمیگیرند و به راحتی از سمت همسر خود گول میخورند.
برای زن هرایی ازدواج امر مقدسی است. این زنان اغلب تا نامزدی و ازدواجشان باکره باقی میمانند و بهخاطر بیتجربگی که دارند برای تحریک شدن و به هیجان آمدن کاملا به شوهرشان وابسته هستند.
احتمالا اندیشه عشق ورزی از روی وظیفه اولین بار از سمت زن هرایی پدید آمده است. شخصا برای برقراری رابطه جنسی پا پیش نمیگذارد. برای زن هرایی اصلا چیز عجیبی نیست که در سالهای ابتدائی زندگی زناشوییشان به اوج لذت جنسی نرسیده باشد و ممکن است این ماجرا ادامه داشته باشد تا جایی که انرژی آفرودیت در زن هرایی فعال شود.
برای زنان هرایی مهمترین روز زندگیشان، روز ازدواج و عروسی است. هرا کهن الگوی ازدواج و زندگی زناشویی است و زن هرایی دوست دارد هرچه سریعتر ازدواج کند و زندگی مشترک تشکیل دهد. او دوست دارد همه جا اعلام کند که ازدواج کرده و متاهل شده، و از مراسم و جشن عروسیاش تعریف و تمجید شود. هرا اصلا در رابطه با ازدواج و مراسمات عروسیاش زن قانعی نیست و دوست دارد این مراسم مثل مراسم یک ملکه باشکوه برگزار شود.
زن هرایی خانهدار و کدبانو است. از آن زنانی که سفره رنگارنگ میچیند و در تمام کارهای خانه و همسرداریاش سنگ تمام میگذارد. در طول روز منتظر رسیدن همسرش است و با آبمیوه و میوههای پوست کنده تا ماساژ و انواع اقسام غذاها از همسرش پذیرایی میکند. هرا همیشه آماده به خدمت برای رفع نیازهای همسرش ایستاده حاضر است.
کم توجهی و نادیده گرفتن هرا یا حرمت شکنی و قدرنشناسی از سمت همسر برای هرا بسیار دردآور است. حس رضایت هرا در زندگی زناشویی زمانی است که همسرش کارمند دولتی است، سر زمان مشخص به محل کارش میرود و سر زمان مشخصی به خانه برمیگردد و میتواند آخر هفتههای خود را به گردش و تفریح با همسرش اختصاص دهد و در آخر از لحاظ مالی دچار مشکل نشود.
حس خوشبختی زن هرایی بسته به وفاداری و تعهد شوهر، میزان احترام و ارزش و قدردانی است که برای زنش قائل میشود.
زن هرایی با اتفاقات و هر بالا و پایین شدنی در کنار همسر خود میماند و خیلی کم پیشمیآید که قصد طلاق گرفتن داشته باشد و حتی اگر این اتفاق بیافتد بسیار زجر میکشد چراکه رهایی از این وابستگی عمیق برای هرا بسیار سخت است.
زن هرایی غریزه قوی مادری ندارد مگر اینکه انرژی کهن الگوی دیمیتر هم در زن هرایی فعال باشد، حتی علاقه و حوصله سر و کله زدن با بچهها را ندارد مگر آنکه انرژی کهن الگوی آتنا و آرتمیس هم در کنار زن هرایی فعال باشد.
زن هرایی فقط بواسطه حس وظیفهای که به همسر خود دارد اقدام به بارداری میکند. مادران هرایی همانهایی هستند که اول برای شوهر خود قسمت پر و پیمون غذا را میکشند بعد برای بچهها غذا میکشند. برای مادران هرایی شوهرانشان در الویت بیشتری نسبت به بچهها قرار دارند و نیازهای همسرشان مقدم به فرزندانش است.
اگر پیوند مادر_فرزندی میان آنها شکل نگیرد، فرزندانشان ناتوانی وی را به حساب فقدان عشق و حمایت مادر میگذارند، حتی اگر خانه را برای بچهها محلی امن و با آرامش کند باز هم حس خلا عاطفی و نبود صمیمیت برای این فرزندان حس میشود.
مبنای رضایت زن هرایی بستگی به متاهل یا مجرد بودنش دارد. اگر زن هرایی متاهل باشد این دوران یکی از بهترین سنین برای اوست. رابطه او به پختگی کامل رسیده و همسرش آنطور که باید قدر زنش را میداند و این همان چیزی است که زن هرایی میخواهد؛ اما اگر زن هرایی بیوه باشد، دوره میانسالی یکی از سختترین و دردآورترین سنینی است که پشت سر میگذارد.
در این دوره زن هرایی سخت با مرگ شوهرش کنار میآید و بدون همسر خود را بیهویت و بیهدف میبیند. از آنجایی که با فرزندانش حس صمیمیت ندارد، نبود همسر را نمیتواند با فرزندانش پر کند و از طرفی بخاطر قطع ارتباط با اکثر دوستانش دوستی هم کنار خود ندارد.
هرا بواسطه احساس نیاز شدید به ازدواج و وابستگی عاطفی به همسرش بسیار آسیبپذیر است. اگر همسر مناسبی پیدا نکند که نزدیک به معیارها و خواستههایش باشد هرا را در و رنج فراوانی میکشد، از طرفی نسبت به زنان دیگر بسیار حساس است و از آنها سریعا تاثیر میگیرد و بهم میریزد دچار هیجانات منفی شدید میشود.
زن هرایی اغلب انتظارات برآورده نشده زیادی دارد. شنیدههای قبل از ازدواجش با دیدههای بعد از آن متفاوت است. هرچند عموما باتوجه به این که هرا نسبت به زندگی مشترک و همسر خود خیالپردازی میکند و از همسرش تصویر ذهنی یک مرد آرمانی را دارد، نسبت به مسائل مختلف بسیار متوقع عمل میکند. تفاوتهای موجود در واقعیت با تصویر ذهنی آرمانی وی، آنرا میآزارد و موجب عیبجوییهای مکرر زن هرایی میشود.
وفاداری و پایبندی بیش از حد هرا گاهی منجر به مشکلات روانی و آسیبهای فراوان دیگر میشود. زن هرایی با چنگ و دندان رابطه خود را حفظ میکند.
حتی اگر در سختترین شرایط زندگی قرار بگیرد باز هم پاپس نمیکشد و حتی اگر این ریسمانی که به آن چنگ انداخته برایش مشکل ساز شود و به دستش آسیب بزند باز هم آنرا رها نمیکند.
زنان هرایی به منزله یک فرد مشتاق ازدواج شناخته میشوند. وقتی هدف زندگی فردی فقط ازدواج کردن است، این سوال بوجود میآید که آیا حس رضایت و سعادت را به همراه دارد یا رنج و ناراحتی؟
و پاسخ این سوال برای زن هرایی بستگی به کیفیت رابطه زناشوییاش دارد؛ با این حال زن هرایی تمام روابط و فعالیتهای خود را محدود میکند و صرفا به وظایف همسری و علایق شوهر میپردازد.
زن هرایی با محدود کردن روابط و فعالیتهایش و الویت قرار دادن همسر، ممکن است در مواقع و شرایطی خاص احساس شدید تنهایی کند.
ممکن است او بعد از مدتی و با فعال شدن انرژیهای دیگر، به این نتیجه برسد که زندگیاش جز مفهوم ازدواج معنا و مفهوم دیگری ندارد و اینکه هدف خاصی را دنبال نکرده است او را آزار دهد.
زنان هرایی مجرد ماندن را نوعی نقص آدمی میدانند، اگر زود ازدواج نکنند ممکن است فقط برای اینکه وارد رابطه زناشویی شوند انتخاب نامناسبی داشته باشند و مشکل در همین نقطه شروع میشود که اگر رابطه بدی هم داشته باشند باز هم به آن رابطه پایبند هستند. این زنان از درک زنان مظلوم، تجاوز شده محروم هستند و با زنانی که برای امرار معاش خود و فرزندانش به مراکز دولتی مراجعه میکنند احساس همدری ندارند.
روابط خودتان را گسترش دهید.
معیار سنجیدن افراد را تاهل یا تجرد نگذارید.
مراقب باشید تا برای ازدواج فرد مناسب خود را بیابید و عجولانه تصمیم نگیرید.
با زنان فهمیده و مستقل بیشتری تعامل کنید.
مراقب باشید ازدواج زودرس بدون شناخت و بررسی نداشته باشید.
از حساسیت و حس مالکیت شدیدی که به همسرتان دارید کم کنید.
خودتان را کمی کنترل کنید و درک کنید که هر تعاملی که همسرتان با خانمی دارد در راستای خیانت نیست و بیشتر اوقات این تعامل کاری، تحصیلی و … هم میتواند باشد.
همه زندگیتان را محدود به ازدواج نکنید و روی جنبههای دیگر زندگی هم تمرکز و سرمایه گذاری کنید.
حس حسادت فرزندانتان را به خود برنیانگیزید و در سفرها و تفریحات دو نفرهتان آنها راهم شریک کنید.
اگر اتفاق ناخوشایندی برایتان میافتد دیگران را مقصر ندانید و قضیه را تا مدتها برای خودکش ندهید.
از جلد قربانی و مظلوم بودن بیرون بیا و از رنج غم رها شوید.
اگر میخواهید از کار همسرتان سر در بیاورید، پشت سرهم او را سوال پیچ نکنید.
بهترین رفیق راه و زندگی برایتان همسرتان است بیشتر اوقات او را در الویت برنامههای خود قرار دهید.
زمانی که به استقبال همسرتان میروید به خود برسید و آراسته باشید.
باخوشرویی و خوش اخلاقی با پارتنر خود صحبت کنید.
موجب آرامش و حس لذت همسرتان باشید.
زمانی که شریک عاطفیتان دچار مشکل یا دغدغهای میشود شرایطی برای ایجاد آرامش او فراهم کنید.
در جمعهایی که حضور دارید به همسرتان احترام بگذارید و آنرا با ضمایر و افعال جمع مورد خطاب قرار دهید.
اگر با شریک عاطفیتان مشکلی دارید با خودش صحبت کنید و او را از ناراحتی خود مطلع کنید.
سفره دل خودتان را برای هر کسی باز نکنید.
دیگران را در تصمیمگیریها دخالت ندهید.
نظر دیگران کارساز نیست چرا که خود شما دو نفر هستید که به همدیگر شناخت کافی دارید و از شرایط یکدیگر آگاهی دارید و الویتها و خط قرمزهایتان را بهتر از هر کسی میشناسید.