اهمالکاری بهمعنای تعلل کردن در انجام کارها و بهتأخیر انداختن آنهاست. این کارها عموماً ضروری هستند و ما یک بازی زمانی مشخص برای انجام و تحویل کار پیش رویمان داریم، اما ترجیح میدهیم کارهای غیرضروری را در اولویت خود بگذاریم زیرا لذتشان بیشتر و رنجشان کمتر است.
چرا اهمالکاری میکنیم؟ آیا اهمالکاری همان تنبلی است؟
در این مقاله از زندگی برازنده من، مرکز تغییر و تحول فردی و سازمانی، میخواهیم به این سوالات پاسخ دهیم.
_از شنبه شروع میکنم…
_از فردا به سراغ درسهای نخوانده میروم…
_از سال بعد رژیم خود را به شکل جدیتر آغاز میکنم…
اینها نمونهای از وعدههایی هستند که احتمالا همهی ما در طول زندگی برای خود ترسیم کرده اما نتوانستهایم محققشان کنیم.
اگرچه که ما به ضرورت عمل کردن به برنامهها و گام برداشتن در مسیر اهداف خود آگاه هستیم، اما تنبلی و اهمالکاری سبب به تعویق انداختن کارهایمان میشود.
تنبلی و اهمالکاری غالبا به عنوان مترادف هم بهکار میروند، اما با یکدیگر تفاوتهای جزئی دارند. تنبلی در فرهنگ عمید به معنای “بیکارگی و تنپروری” و اهمالکاری بهشکل “درنگی کردن درکار و از پی آن نرفتن” آورده شده است.
در واقع اگر ما برای انجام کارهایمان بیعلاقه بوده و مرتبا آنها را به آینده موکول میکنیم و درآخر انجامشان نمیدهیم، در زمرهی افراد تنبل قرار میگیریم.
برای توضیح تنبلی میتوان عدم فعالیت بدنی به انضمام بیانگیزگی را بهترین توصیف دانست. حال آنکه اهمالکاری یا procrastination به معنای تعلل ورزیدن در کارها و به تأخیر انداختن آنها تا دقایق آخر قبل از موعد تحویل است.
اهمالکاری یعنی اینکه کارهای ضروری خود را به عقب انداخته و به سراغ کارهایی با الویت کمتر برویم.
به بیان دیگر تنبلی به حالتی اطلاق میشود که در آن عملی از سوی فرد انجام نمیگیرد، اما در اهمالکاری فعالیتی جایگزین کار اصلی ما میشودکه ممکن است بد هم نباشد، اما در آن زمان الویتی نداشته و برنامهی اصلی ما به تأخیر میافتد.
به عبارتی اگر شما باید تا فردا مقدمات سفر خود را آماده کنید و امروز هم جمعه است و کار دیگری ندارید، عقب انداختن بستن چمدان و تهیه ملزومات سفر از صبح به عصر، حتی اگر به نیت استراحت بیشتر باشد، مصداقی از اهمالکاری نیست.
اما اگر شما فردا امتحان پایان ترم سنگینی را پیش رو دارید و وقتتان هم برای خواندن و مرور درسها کم است و با اینحال با دوستان خود به گردش دسته جمعی میروید، باید بپذیرید که به صورت جدی گرفتار اهمالکاری هستید.
اهمالکاری و به عقب انداختن کارها میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. در ادامه چندتا از مهم ترین دلایل اهمالکاری رو باهم بررسی میکنیم.
یکی از مهمترین دلایل اهمالکاری، سطح اضطرابی است که در بسیاری از موارد قابل کنترل نیست.
ما لیست بلند بالایی از کارهای انجام نشده را پیش روی خود داریم، از اعمال ساده و پیش پا افتاده گرفته تا چالش برانگیز و سخت..
اما مسأله اینجاست که تمامی این فعالیتها را در ذهن خود داریمف نه در دفتر برنامه ریزی یا چک لیستمان و طبیعیست که هجوم افکار مختلف و انباشتگی تمامی برنامههای مهم و غیرمهم در ذهن، ما را به سمت و سوی سردرگمی میبرد.
اینگونه سطح اضطراب بالا رفته و بهدنبال آن ناامیدی و اهمالکاری اتفاق میافتد.
ممکن است کمالگرایی برای ما یک ویژگی مطلوب بنظر برسد، چرا که کمالگرایان برای استانداردهای بالا و بهترین بودن در همهی عرصهها تلاش میکنند، اما دستیابی به کمال هر چیز تقریبا ناممکن است.
هدف گذاری برای رسیدن به بالاترین سطح، ترس از شکست و انتظارات غیر واقعبینانهای را ایجاد میکند.
افراد کمالگرا کارها را به تعویق میاندازند، چرا که احساس میکنند کاری را به اندازهی کافی خوب یا درست انجام نمیدهند. آنها تا رسیدن به “زمانی مناسب” صبر میکنند، آن زمانی که هرگز فرا نمیرسد!
تحقیقات نشان میدهد افراد اهمالکار از آسایش کمتر و سطوح بالاتر استرس رنج میبرند، که این خود سبب کاهش عزت نفس و افسردگی میشود.
افرادی که بهطور مزمن وظایف خود را بهتعویق میاندازند، در مقایسه با افراد دیگر، درگیر الگوهای فکری تحقیرآمیز راجع به خود و دیگران هستند.
آنها دائما از خود میپرسند: اگر اشتباه بکنم چه؟ اگر بهاندازهی کافی خوب نباشم چه؟ اگر…
ذهن افرادی که عزتنفس پایین دارند، دائما با الگوهای فکری محدودکننده دست و پنجه نرم میکنند.
چیزی که سبب به تأخیر انداختن کارها برای این افراد میشود، خودگوییهای منفی آنها با خودشان است. سختگیری بیش از حد با خود مانع از ایجاد انگیزه شده و منجر به اهمالکاری میشود.
روانشناسان ارتباطی قوی بین مشکل عدم تمرکز و به تعویق انداختن کارها یافتهاند. بهعنوان مثال افراد مبتلا به نقص توجه/ بیشفعالی (ADHD)، اغلب شروع پروژه را دشوار مییابند. خوشبختانه میتوان از طریق تمرین و تکرار فراوان، تمرکز خود را ارتقا بخشیده و به این واسطه برنامه های خود را در موعد مقرر به انجام برسانید.
در ضمیر پنهان همهی آدمها، موجود سرزنشگری وجود دارد که آنها را برای تمامی اشتباهات گذشته مداما توبیخ کرده و انگیزهی هر نوع اقدام مجدد و شروع دوباره را از آنها میگیرد.
این موضوع سبب میشود که ما حتی انگیزهی انجام کارهای کوچک و ساده را نیز نداشته باشیم.ما به امید انجام کارهایمان در زمانی دیگر دست به اهمالکاری زده و آنها را به آینده موکول میکنیم.
اینها تنها چند علت از دلایل عمدهی اهمالکاری بودند. ترس از مورد انتقاد قرارگرفتن، ضعف در برنامهریزی، غرق شدن در روزمرگی، عدم تلاش کافی و … دلایل دیگر میباشند. این موارد نسبت به ویژگیهای فردی هر انسانی متفاوت بوده و لازم است با ریشه یابی و کسب آگاهی برای رفعشان تلاش کنیم.
در مقاله بعدی راهکارهای رهایی از اهمالکاری به شما ارائه میکنیم.
نظرات، سوالات و پیشنهادات خودتون رو در قسمت دیدگاهها با ما در میان بگذارید.