همهی افراد رویاها، اهداف و آرزوهایی در سر دارند که با تمام وجود خواستار رسیدن به آنها هستند. زندگی موفق و ایدهالی را تصور میکنند و در صدد دستیابی به آنند. با این حال بسیاری از آنها نتوانستهاند به تصویری از زندگی موردعلاقه و موفق که در ذهنشان ترسیم کردهاند، جامهی عمل بپوشانند. آنها از این موضوع شکایت دارند که از پول، عشق، موفقیت یا شادی کافی در زندگی خود بهرهمند نیستند. همواره انگشت اتهام خود را به سوی مشکلات و مسائل بیرون از خودشان نشانه میگیرند و معتقدند خود سهم زیادی در پیشبرد اهداف و دستیابی به آنها ندارند. با این وجود آنچه که باید بدانند و در سرلوحهی ذهن خود آن را ثبت کنند این است که تغییراتی که خواهان آن هستند، به دست خودشان اتفاق میافتد. اگرچه که عواملی در اختیار ما نیستند و سبب کند شدن سرعت حرکت ما به سوی خواستههایمان میشوند، با این حال هر یک از ما قدرتمندتر از آن چیزی هستیم که فکر میکنیم. همهی ما توانایی ایجاد زندگی مورد نظر خود را داریم، تنها باید یاد بگیریم که چگونه این کار را انجام دهیم. در واقع ویژگیهای مشترک خاصی میان همهی افراد موفق وجود دارد که با الگو گرفتن از آنها و تمرینشان، میتوانیم افقهای جدیدی از موفقیت و زندگی دلخواه را برای خود طرحریزی کنیم.
هدف خود را برای ایجاد زندگی مورد نظرتان پیدا کنید . شما در برههای از زندگی خود احساس میکنید چیزی در مسیر زندگیتان اشتباه است، اما دقیقا نمیدانید چه چیزی درست است. اولین قدم این است که به درون خود نگاه کنید. شناسایی خود واقعی و مسیری که شما را به سمت چشم انداز ایدهآل زندگیتان میرساند. اما یادگیری اینکه چگونه هدف خود را در زندگی پیدا کنید همیشه یک مسیر مستقیم نیست. ابتدا باید یاد بگیرید که بفهمید که هستید. از سنین جوانی، فشارهای بیرونی – چه از طرف دوستان، خانواده یا جامعه – باعث میشود ارتباط ما با علایق درونی و آنچه واقعاً از زندگی میخواهیم را از دست بدهیم. برای اینکه بفهمید واقعاً چه چیزی را دوست دارید ، من پیشنهاد میکنم برخی از ایدهها و افکار تصادفی خود را بنویسید تا بینش کافی را به دست آورید و به فرایند تعیین هدف خود کمک کنید. برای شروع این فرآیند، سوالات زیر را از خود بپرسید:
اگر هرگز مجبور به کسب پول و درآمد نباشید، چه مسیری را انتخاب میکنید؟
کاری که از زمان بچگی به آن علاقمند بوده و در آن مهارت داشتهاید، چه بوده است؟
چه چیزی شما را از قضاوت دیگران میترساند؟
چه چیزی شما را عصبانی میکند؟
و دهها سوال دیگر که با پاسخگویی به آنها بهتر میتوانید اهداف واقع بینانهی زندگی خود را ترسیم کنید.
معمولا ما انتظار داریم که زندگی توام با شادی مداوم، گزینههای شغلی هیجانانگیز و روابط شخصی سعادتمندانه برایمان تضمین شود و به همین علت است که گاهی دست روی دست میگذاریم تا شرایط به مرور زمان و خود به خود به دلخواه ما پیش رود. اما حقیقت واقعی این است که تنها یک نفر مسئول کیفیت زندگی شماست. آن شخص خود شما هستید. همه چیز در مورد شما، نتیجه انتخابها و تصمیمگیریهای شماست. میزان درآمد، برقراری روابط سالم، سلامت جسمانی و روانی، نگرشها و رفتارها و … همه و همه بدست شما است. کسی که در آینه تصویرش به شما منعکس میشود، رهبر اصلی زندگی شماست. فکر میکنم همه این را تصدیق میکنند، اما ذهن میتواند بازی کند، بسیاری از مردم را فریب دهد تا فکر کنند عوامل خارجی منشأ شکست، ناامیدی و ناراحتی هستند. اما حقیقت موضوع این است که عوامل خارجی نحوه زندگی شما را تعیین نمیکنند. شما کنترل کاملی بر کیفیت زندگی خود دارید. افراد موفق مسئولیت کامل افکاری که میاندیشند، رویاهایی که تجسم میکنند و اقداماتی که انجام میدهند را بر عهده میگیرند. آنها وقت و انرژی خود را با سرزنش و شکایت از دیگران تلف نمی کنند. آنها تجربیات خود را ارزیابی میکنند و تصمیم میگیرند که آنها را تغییر دهند یا خیر. با شرایط ناخوشایند روبرو میشوند و برای ایجاد زندگیای که میخواهند تجربه کنند، ریسک میکنند.
اگر میخواهید در ایجاد زندگی موردعلاقهی خود موفق باشید، باید باور داشته باشید که قادر به تحقق آن هستید.
چه آن را عزت نفس، چه اعتماد به نفس یا اطمینان به خود بنامید، این یک باور عمیق است که شما آنچه را که لازم است دارید. تواناییها، منابع درونی، استعدادها و مهارتها برای ایجاد نتایج دلخواه شما. به خودتان ایمان بیدریغ داشته باشید و باور داشته باشید که خالق تمام تجربیاتتان تا به امروز شما بودهاید. شما موفقیتها را تجربه خواهید کرد و در این مسیر درد و رنج بسیاری را نیز ممکن است متحمل شوید.
ایجاد تغییر ممکن است برای شما ناراحت کننده و طاقت فرسا باشد. ممکن است به این معنی باشد که باید زمان، پول و تلاش بیشتری صرف کنید. ممکن است تغییر یا ترک یک موقعیت دشوار باشد و انتخاب شما ماندن در موقعیت راکد فعلی باشد، بنابراین پس چرا از اوضاع فعلی خود شکایت میکنید؟ شما یا میتوانید کاری در مورد آن انجام دهید یا نه. این انتخاب شماست و شما مسئول انتخابهای خود هستید.
از جملات تاکیدی روزانه برای تمرکز بر اهداف خود استفاده کنید و ضمیر ناخودآگاه خود را مجددا برنامهریزی کنید. به خاطر داشته باشید که اگر میخواهید نتیجه متفاوتی داشته باشید، باید رفتار خود را تغییر دهید. برای رسیدن به آنچه میخواهید باید ریسکهای لازم را بپذیرید. اگر قبلاً یک گام اولیه را در مسیر درست برداشتهاید، اکنون زمان آن است که برای گامهای بیشتری برنامهریزی کنید تا سریعتر به جلو حرکت کنید. این مسیری است که افراد موفق برای خود برمیگزینند.
برای ایجاد زندگی مورد نظر خود متمرکز بمانید. مغز ما هر ۴۰ ثانیه (یا کمتر) فوکوس خود را تغییر میدهد و گاهی اوقات پیشرفت در جهت اهدافمان غیرممکن به نظر میرسد. اما اگر میخواهید یاد بگیرید که چگونه به آنچه در زندگی میخواهید برسید، باید مهارتهایی را برای بهبود توانایی خود برای تمرکز بر موارد مهم توسعه دهید:
برای مثال:
تمام افکار خود را در طول روز یادداشت کنید تا به هم ریختگی ذهنی شما از بین برود.
کارهای روزانه که شما را به اهدافتان نزدیک میکند را اولویتبندی کنید و سپس بر طبق آن فعالیتهای خود را سازماندهی کنید.
یاد بگیرید که حد و مرز تعیین کنید و به درخواستهای نابه جای دیگران نه بگویید.
تحقیقات ثابت میکند که انجام چند کار متفاوت به طور همزمان سبب برهم خوردن تمرکز و کاهش بهرهوری میشود.
خودانگیختگی مستلزم این است که به خود ایمان داشته باشید، از منابع مختلف الهام بگیرید و علیرغم مشکلات پیشروی کنید.
در ابتدای مسیر ممکن است با اشتیاق و انگیزهی بالا شروع به حرکت کنید. اما اغلب مهمترین اهداف ما ماهها و حتی سالها طول میکشد تا محقق شود. با گذشت زمان، احتمالاً انگیزههایتان رکود خواهد یافت. به همین دلیل است که توصیه میشود برای حفظ و تقویت انگیزه در طول مسیر از استراتژیهایی مانند آنچه در زیر آمده است استفاده شود:
_به جای اینکه به طور همزمان اهداف زیادی را دنبال کنید، انرژی خود را در یک زمان روی یک موضوع متمرکز کنید.
_اهداف بزرگ را بشکنید. ایجاد گامهای کوچک عملی به تحقق رویاهای شما کمک میکند و دیدن پیشرفت مداوم یکی از رازهایی است که به حفظ انگیزهی ما کمک میکند.
_در عین پرداختن به موفقیتهای کوچک و رفتن به سراغ گامهای بعدی، از رویاپردازی و حل مسئله برای اهداف بزرگ نیز غافل نشوید.
_اطراف خود را با افراد حمایت کننده احاطه کنید. داشتن انگیزه مستلزم اجتناب از مخالفان منفینگر و جستجوی حمایت مثبت است. از افراد خانواده یا دوستان خود در مورد چگونگی به دست آوردن آنچه در زندگی در طلب آن هستید، کمک بخواهید.
اگر میخواهید زندگی خود را مطابق با علایق و رویاهای خود شکل دهید، محیط اطراف شما نیز باید تغییر کند. این تغییر در دکوراسیون اطراف شما باید لحاظ شود و چیدمان محیط کار و اتاق شما باید سبب انگیزهبخشی برایتان شود، همچنین درجهت این تغییر باید از دوستان منفینگر با باورهای محدودکننده نیز فاصله گرفته و اطراف خود را با انسانهای موفق، عملگرا و کسانی که به طور کلی دارای دیدگاه مثبتی به زندگی هستند، پر کنید.
از طریق یادگیری آموزهها و مهارتهای جدید است که سطح زندگی ما نیز دستخوش تغییر و بهبود میشود. بدین منظور میتوانید از تایمهای بلااستفاده خود برای مثال زمانی که در راه رفتن به سرکار یا منزل هستید، استفاده کنید و به پادکستهای مورد علاقهتان گوش دهید، کتاب بخوانید و یا ویدیوهای مربوطه به مهارت موردنظر خود را ببینید.