به همراه تفسیر پیشرفته و کامل
تست اهمالکاری تاکمن برای بررسی میزان گرایش افراد به اهمالکاری در امور روزمره و فعالیتهای تحصیلی یا کاری استفاده میشود. این تست به فرد کمک میکند که میزان تأخیر و به تعویق انداختن وظایف خود را بسنجد و بتواند نسبت به بهبود آن اقدام کند.
۹۰ سوال
نوجوان و بزرگسال
۱۰ دقیقه
تست هوش چندگانه گاردنر بر اساس نظریه هوشهای چندگانه است که توسط هوارد گاردنر، روانشناس و پژوهشگر آمریکایی، در اوایل دهه ۱۹۸۰ معرفی شد. این نظریه به منظور بررسی و توضیح تنوع استعدادها و تواناییهای انسانها توسعه یافت و به طور خاص به محدودیتهای نظریههای سنتی هوش، که معمولاً فقط بر هوش زبانی و منطقی متمرکز بودند، پاسخ میدهد.
تست هوشهای ۹ گانه گاردنر، به عنوان آزمونی برای اندازهگیری هوشهای چندگانه، بر پایه تئوری هوشهای چندگانه هوارد گاردنر، روانشناس و آموزگار آمریکایی، طراحی شده است. این تئوری معتقد است که هوش فردی به چندین بُعد یا نوع هوش تقسیم میشود و هر فرد میتواند در هر یک از این بُعدها به صورت مستقل قوی و ضعیف باشد.
پرسش نامه هوشهای ۹ گانه گاردنر، شامل نه بُعد یا نوع هوش مختلف است که به طور خلاصه عبارتاند از:
۱. هوش لفظی-زبانی: توانایی استفاده از کلمات و زبان برای ارتباط و بیان ایدهها.
۲. هوش منطقی-ریاضی: توانایی حل مسائل ریاضی، منطقی و تحلیلی.
۳. هوش فضایی: توانایی تصویرسازی و تفسیر فضاها و شکلها.
۴. هوش موسیقی: توانایی درک و تفسیر موسیقی و ریتم.
۵. هوش بدنی-جنبشی: توانایی کنترل دقیق حرکات بدنی و هماهنگی بین عضلات.
۶. هوش طبیعی: توانایی درک و ارتباط با عناصر و پدیدههای طبیعی.
۷. هوش بینشی: توانایی درک عمیق از خود و دیگران و شناخت دیدگاههای مختلف.
۸. هوش بینایی-دیداری: توانایی درک و تفسیر تصاویر و پیکرهها.
۹. هوش شخصی: توانایی شناخت و کنترل خود، همچنین درک احساسات خود و دیگران.
تست هوش گاردنر معمولاً به صورت سوالاتی طراحی میشود که به شخص کمک میکند تا در هر یک از بُعدهای هوشی مختلف نسبت به سوالات و وظایفی که مرتبط با آن بعد هستند، عملکرد خود را ارزیابی کند. با انجام این آزمون، افراد میتوانند نوع هوشهایی که در آنها قوی هستند و نوعهایی که ممکن است نسبت به آنها ضعیف باشند، را شناسایی کنند.
هدف تست هوشهای چندگانه گاردنر شناسایی و درک تنوع مهارتها و استعدادهای افراد است، بهویژه آنهایی که فراتر از هوش زبانی و منطقی قرار دارند. نظریه گاردنر معتقد است که هر فرد دارای ترکیبی منحصر به فرد از انواع هوش است که میتواند در موقعیتهای مختلف تقویت و به کار گرفته شود. این تست، به جای تمرکز بر یک نوع خاص از هوش، امکان شناسایی گستردهتری از استعدادها و نقاط قوت افراد را فراهم میکند.
نتیجه این تست معمولاً به شکل پروفایلی از انواع مختلف هوش نمایش داده میشود که میزان هوش فرد در هر دسته را مشخص میکند. این نتایج میتوانند به صورت نمودار یا درصد نشان داده شوند، به طوری که فرد و مشاور بتوانند حوزههایی را که نیاز به توسعه دارند یا در آنها بیشترین پتانسیل وجود دارد، شناسایی کنند.
تست هوش چندگانه گاردنر به عنوان ابزاری چندوجهی، میتواند در زمینههای مختلف به شناسایی و پرورش استعدادها و تواناییها کمک کند و به ارتقاء کیفیت آموزش، مشاوره و توسعه فردی و اجتماعی منجر شود.
این تست به دلیل تنوع و دقت در شناسایی استعدادها و تواناییهای مختلف، در زمینههای متعددی کاربرد دارد. این کاربردها شامل موارد زیر است:
شخصیسازی آموزش: معلمان میتوانند با شناسایی هوشهای غالب دانشآموزان، برنامههای درسی و فعالیتهای آموزشی متناسب با هر فرد را طراحی کنند.
گروهبندی دانشآموزان: با توجه به انواع هوش، میتوان دانشآموزان را در گروههای مختلف قرار داد تا در فعالیتهای خاص همکاری کنند.
تقویت نقاط قوت: برنامههای آموزشی میتوانند بر اساس نقاط قوت دانشآموزان شکل بگیرند و به رشد هوشهای مختلف کمک کنند.
توسعه فردی: مشاوران میتوانند با استفاده از نتایج تست، به افراد کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و بر اساس آن برنامههای توسعه فردی تنظیم کنند.
راهنمایی شغلی: با شناخت هوشهای مختلف، مشاوران میتوانند به افراد در انتخاب شغلهای مناسب بر اساس تواناییهایشان کمک کنند.
توسعه نیروی انسانی: در محیطهای کاری، میتوان از نتایج تست برای شناسایی نقاط قوت و ضعف کارکنان استفاده کرد و برنامههای آموزشی متناسب با نیازهای آنها طراحی کرد.
بهبود تیمسازی: با توجه به تنوع هوشها در تیمها، مدیران میتوانند ترکیب بهتری از اعضا برای پروژههای خاص ایجاد کنند.
در مطالعه ای به هنگام بررسی کاربرد تدریس بر اساس هوش چندگانه در فرایند اموزش خواندن به زبان اموزان میزان اعتبار این آزمون با آلفای کرونباخ برابر با ۰/۷۴ گزارش شده است. مطالعه شرر (۱۹۹۷) نشان می دهد که میزان آلفای کرونباخ این ابزار برای مولفه های آن از۰/۸۵ تا ۰/۹۰ متغیر می باشد.
اسحاق نیا و سیف(۱۳۸۵) در مطالعه ای میزان اعتبار این آزمون را با آلفای کرونباخ بررسی نموده و میزان آن را ۰/۹۰ گزارش کرده اند. در مطالعه دیگری میزان اعتبار این آزمون بااستفاده از آلفای کرونباخ برابر با ۰/۹۴ به دست آمده است. هچنین روایی این پرسشنامه در ایران با استفاده همزمان پرسشنامه خودکارآمدی همبستگی ۰/۸۸ را نشان می دهد(ابوالفضلی و غلامی، ۲۰۱۵).