کهن الگوی هرمس در میان رومیان به نام “مرکوری” (به معنی جیوه) شناخته شده است.
هرمس خدای پیامرسان کوه المپ است.
هرمس توانایی سخنوری و شیوایی در بیان دارد و مبدع ساز چنگ، اعداد و حروف الفباست.
در میان کهنالگوهای دیگر، تنها اوست که اجازه ورود و خروج به دنیای زیرین و قلمرو هادس را دارد؛ چرا که راهنمای ارواح به جهان زیرین است.
هرمس برای آدمها با خود شانس به همراه دارد و همیشه رفتاری کاملا دوستانه با انسانهای میرا دارد.
هرمس را به صورت مرد جوانی به تصویر کشیدهاند. هومر او را چون شاهزادهی جوانی توصیف میکند که تازه ریش درآورده است.
هرمس همیشه کلاه سفری با لبهی پهن بر سر داشت که گاهی دو بال کوچک بر آن دیده میشد. کفشهایش بالدار بودند و معمولاً عصایی به دست داشت؛ در انتهای عصا دو بال بود که دو افعی دور آن پیچیده بودند.
این نوعی چوبدستی جادویی و سمبل اقتدار و فناناپذیری پیامرسان کهنالگوها بود.
هرمس در طیفی از ویژگیهای خوب و بد قرار دارد؛ بهعبارتی او را هم بهعنوان پسر خوب میشناسند، هم پسر بد.
هرمس، فرزند زئوس و مایا بود. مادر هرمس، مایا، الههای خجالتی بود و در غار زندگی میکرد. در همانجا بود که یک شب زئوس به سراغش رفت و او را ملاقات کرد. مایا، فرزند اطلس، تیتانی بود که بهشت را بر شانههایش حمل کرد. او یکی از هفت دختر اطلس بود که صورت فلکی ثور را در آسمان جلوهگر میسازد.
هرمس در صبحگاه به دنیا آمد و در همان بدو تولد، شروع به حرکت و راه رفتن کرد. بعد از ظهر همان روز، بیرون غار، متوجه لاکپشتی شد که آهسته حرکت میکرد؛ به فکر افتاد که با این لاکپشت چه میتوان کرد و فورا اندیشهاش را عملی ساخت!
لاک او را از تنش جدا کرد، دو تکه نی به آن وصل کرد و هفت سیم محکم را به نیها بست؛ به این ترتیب، چنگ را ابداع و سپس شروع به نواختن آن کرد. موسیقی هرمسی شادی، عشق و خواب آسوده را فرا میخواند و آرامشبخش است.
بعد سراغ گاوهای آپولو رفت، آنها را دزدید کباب کرد و خورد! آپولو متوجه نبودِ گاوهایش شد و با درایت و هوش بالای خود، رد پای آنها را تا غار مایا گرفت!
به هرمس رسید و از او خواست تا جای گاوها را بگوید. هرمس با مکر، خود را به ندانم کاری زد و مظلومانه ابراز کرد کودک تازه متولد شدهای است که توانایی راه رفتن ندارد و دزدی گاوهای آپولو نمیتواند کار او باشد!
هرمس به دروغ، به سر پدرش قسم خورد که چیزی درباره گاوها نمیداند. آپولو به حرفهای او خندید؛ او را حقهباز و فریبکار خواند و گفت که مثل دزدهای حرفهای حرف میزند.
آپولو که حرفهای هرمس را باور نکرده بود، پیش زئوس رفت تا مشکلش را بازگو کند. زئوس هرمس را وادار کرد تا محل پنهان کردن گاوها را به آپولو نشان دهد.
در این میان، آپولو از چنگ هرمس خوشش آمد. خواستار آن شد و گفت حاضر است به جای آن، هر چیزی که میخواهد به او بدهد. هرمس مکار، در ازای چنگ از آپولو، پنجاه گاو، چوبدستی چوپانی و فرمانروایی حیوانات وحشی و مارها را خواست تا هنگام پیامرسانی به دنیای زیرین، او را همراهی و محافظت کنند. آخر شب هم به گهواره خود برگشت و با حالتی معصومانه، شروع به بازی کردن کرد.
رویدادهای روز اول زندگی هرمس، همگی بیانگر ویژگیهای بارز شخصیتی اوست!
او از همان ابتدا، شروع به ماجراجویی کرد و با ریسک بالا، گهواره خود را ترک گفت و به دنیای بزرگترها پا گذاشت.
او به عنوان خدای پیامرسان، کارهایی زیادی برای اهالی کوه المپ کرد!
برای مثال، او طبق دستور زئوس، به دنیای زیرین میرود تا پرسفون را بازگرداند؛ آرس را از حبس رهایی میدهد، به زئوس کمک میکند تا دیونوسوس را به دنیا بیاورد. آفرودیت، آتنا و هرا را برای مسابقه زیبایی همراهی میکند؛ که البته در این مسابقه؛ آفرودیت اول میشود.
هرمس همچون آپولو، پسر محبوب زئوس بود که میان احساسات و ذهن خود فاصله خوبی برقرار میکند؛ منطق بر او نیز حکمفرماست.
برای هرمس، حد و مرزی وجود ندارد! او میتواند به هرجایی که میخواهد، سفر کند. این کهنالگو راهنمای ارواح در جهان زیرین بود. به همین دلیل، تنها کسی بود که اجازه ورود و خروج به جهان زیرین را داشت.
هرمس همچون پدرش، زئوس، و برادرش، آپولو، سخنور و تاجر خیلی خوبی است.
او به راحتی میتواند در یک روز برای تجارت از شهری به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر سفر کند. بزرگنمایی، کسب درآمد، بستن قرارداد یا وارد شدن در چالشها برای انسانها، از اقدامات هرمس است.
ذهن هرمسی از کارهای غیرقانونی یا غیرعرف هراسی ندارد. گاهی به افراط یا تفریط میرسد و از تعادل خارج میشود! برای مثال، هرمس میتواند فرد نصحیتکننده در خط فکری درست باشد یا خلافکارترین فرد یک باند غیرقانونی!
تنها چیزی که هرمس در کارهایش به آن توجه میکند، این است که تهدید یا گفتگوهایش کارآمد است یا نه؟! هرمس به واسطه ذهن خلاقی که دارد، از پس هر چالشی به خوبی برمیآید.
هرمس، حیلهگری است که با چربزبانی هر چیزی را که بخواهد، بهدست میآورد. در روز اول زندگیاش با مکر، تمام گاوهای آپولو را دزدید و بعد با مظلومنمایی، کار خود را انکار کرد.
هرمس، کهنالگوی منفعتطلب است! مبتکر است و هر آنچه را بخواهد با حیلهگری یا دزدی به دست میآورد. اغلب به خاطر تیزهوشی، بسته به آنکه چه چیزی را از چه کسی دزدیده، به جای آنکه نکوهش شود، تحسین میشود. وقتی رابینهود است، از ثروتمندان ستمگر میدزدد و به فقرا میبخشد. مکاری است که به واسطه قهرمان بودن، مورد ستایش واقع شده است.
هرمس در مقام یک حیلهگر، کهنالگویی است که در یک مرد ضداجتماعی جذاب جلوهگر میشود. کسی که هرگز به خاطر دروغها و دزدیهایش احساس گناه نمیکند. هرچند این ویژگی میتواند به بعد مثبتی از شخصیت او تبدیل شود؛ با راهکارهای مختلف، تیزبینی و ذکاوتش میتواند به پیشبینی یا ذهنخوانی رفتار و عملکرد دیگران مشغول شود. فرد هرمسی میتواند از این توانایی در راستای حل بدیع و خلاقانهی مشکلات خود هم استفاده کند.
هرمس، راهنما ارواح در جهان زیرین بود و دیگران را از قلمرویی به قلمرویی دیگر، راهنمایی میکرد. نماد هرمس، سنگ است. ستونی کوچک یا هرمی از سنگهای کوچک بر هم نهاده که محدودهها، جادهها، مقبرهها و ورودی خانه را مشخص میکرد. هرمس، مشخص کنندهی محدودهها و مرزها و در عینحال خدایی فراتر از مرزها بود.
انسانها در مقاطعی از زندگی، به خاطر از دست دادن آدمهای مهم زندگیشان و یا از دست دادن یک نقش، به افسردگی، عدم اطمینان یا اضطرابی دچار میشوند که ناشی از مواجهه با پدیدهای نو است. آنان ممکن است به خاطر از سر گذراندن دورهای انتقالی از یک مرحله به مرحله دیگر، به روانشناس احتیاج پیدا کنند و آن روانشناس در نقش هرمسی خود، میتواند افراد را راهنمایی کند.
هرمس، برادر کوچکتر آپولو است که احساس رقابتجویی و بیشطلبی زیادی نسبت به او دارد. زمانی که هرمس بعد از آپولو به دنیا آمد، دستان خود را خالی دید و با تصور اینکه دستاوردی ندارد، سریعا سراغ دارایی برادرش رفت؛ گاوهایش را دزدید تا از او پیشی بگیرد. با اینکه هر دو برادر با مبادلات خود، مهارت و توانایی یکدیگر را یاد میگرفتند، اما این هرمس بود که از نقطه صفر، خودش را بالاتر از برادر بزرگترش کشاند.
برادران کوچکتر هرمسی، همانهایی هستند که برای جذب دیگران و گرفتن جایگاه برادر بزرگتر، با شیرینکاریهای کودکانه، توجه اطرافیان را به خودشان جلب میکنند.
در مقام کهنالگویی، هرمس، به عنوان برادر جوانتر، شیوه به کارگیری واژهها را یاد میگیرد تا از نزاعهای جسمانی که در آن زورش به برادر بزرگتر نمیرسد، خلاص شود. برای رسیدن به خواستهای که متعلق به برادر بزرگتر است، چه مادی و چه معنوی باشد، از سیاست و تدبیر استفاده میکند. برادر هرمسی کوچکتر، خود را همچون زیردستی میبیند که برای رسیدن به موقعیت باید بجنگد.
هرمس همواره حامی کودکان بوده و براساس روایتها، شاهد نجات کودکان زیادی از سمت هرمس هستیم. برای مثال، هرمس به دنیای زیرین رفت تا پرسفون را که توسط هادس دزدیده شده بود، بازگرداند.
او حداقل دو بار دیونوسوس را در دوران نوزادی، نجات داد و مانع آسیب دیدن وی شد. آرس نیز به وقت خردسالی، زندگی خود را به هرمس مدیون بود. هرمس، کهنالگو یا استعارهای است که آنچه را معصومانه، آسیبپذیر، الهی و مقدس است، با معنا بخشیدن به تجربهای دردناک، محافظت میکند.
حضور انرژی فعال هرمس در کنار کودکانی که در شرایط سختی چون تجاوز، گمشدن، غم عزیزان یا حس ناامیدی قرار گرفته و باز هم تسلیم نشدهاند، کاملا مشهود است. این کودکان با دریافت پیامی انگیزشی، شهامت پیدا کردهاند تا به راهشان ادامه دهند. کودک در این شرایط، به این پیام چنگ میزند که راه نجاتی پیدا میشود و روح او را از متلاشی شدن نجات می دهد.
هرمس به نوعی منجی کودک درون افراد بزرگسالی که دچار افسردگی شدهاند نیز به حساب میآید. او با ایجاد حس شوخطبعی و بازیگوشی، فرد را از مرحلهای که گرفتار جهان زیرین شده، رهایی میبخشد.
مردان هرمسی بسیار خوش سفر هستند. آنها همواره در حال رد کردن مرزهای مختلف و مسافرتکردن هستند. اگر به عنوان تورلیدر با او همراه شوید، با بیان شیوا و شیرین، چنان از تجارب سفر خودش برای شما تعریف میکند، که قطعا مجذوبش خواهید شد.
مرد هرمسی همواره در حال حرکت است. حضور فیزیکی این مرد کاملا پویا است و کمتر زمانی پیش میآید که او را منفعل و آرام در جایی بیابید. آرام و در حالت سکون نگهداشتن هرمس به اندازه در دست نگه داشتن جیوه، دشوار است.
هرمس، استاد ابتکار و خلاقیت است. او علاقه زیادی به چالش دارد و در مواجهه با هر مسئلهای به کمک قوه عقل و ابتکار عملی که دارد، به خوبی از پس آن قضیه برمیآید. هرمس زیبایی و شکوه را دوست دارد و عاشق شب، رویا و خوابیدن است.
با شیوایی تمام حرف میزند و مهارت بالایی در بیان و ادای کلمات دارد. چنانکه گاهی افراد مختلف، مجذوب ادبیات او میشوند. برای هرمس مهم است که آیا حرفهایش تاثیرگذار بوده یا نه؟
به خوبی میتواند با دیگران ارتباط بگیرد و تعامل برقرار کند؛ اما این رفتار کاملا دوستانه، جدا از روابط احساسی و عاطفی است.
اگر در جمع سرد و بیروحی قرار بگیرد، به آسانی میتواند با لحن شوخطبع، رفتار دوستانه و خونگرم خود، جو را کاملا صمیمی کند. هرمسیها دهان گرم، سخنان دلچسب و دلنشین و زبانی گویا و فعال دارند. شیرینی گفتار آنها، همهجا زبانزد است.
هرمس پیامرسان است؛ باتوجه به اینکه در حوزه سر قرار دارد، درگیر هیجانات و عواطف احساسی نمیشود. در نتیجه، اگر حامل پیامی باشد، بدون شخصیسازی و در نظر گرفتن عواطف، آن را به خوبی انتقال میدهد.
مرد هرمسی، فردی جزئینگر و سازگار است. او میتواند بسته به شرایطی که دارد، نقش و نقاب مختص به آن را برای خود انتخاب کند؛ جالب آنکه هیچیک از نقشها تاثیری بر دیگری ندارد. برای مثال، مرد هرمسی در جمع دوستانه خود میتواند فردی رفیقباز و راحت باشد و در یک قرار کاری، کاملا رسمی و شسته و رفته رفتار کند.
مرد هرمسی منجی کودکان است. جدای از اینکه حامی کودکان است، به کمک این ویژگی هیچگاه به خود سخت نمیگیرد! اگر چیزی بر وفق مرادش نباشد، به کمک کودک درونش، بیشتر جنبه مثبت و طنز داستان را نگاه میکند، تا اتفاق منفی که در جریان است.
بهواسطه سرزندگی و فعال بودن کودک درون، هیچگاه بیانرژی و بیاخلاق نیست. در هر حالتی، اولویت زندگی، حال خوبش است و در حفظ آن، مهارت بالایی دارد. نسبت به دیگران هم همینطور است؛ به راحتی میتواند کودک درون دیگران را قلقلک داده و در هر لحظه، لبخند به لبهای دیگران هدیه بدهد.
آنها در هر جمعی که باشند، مرکز توجه هستند و مجلس را با حرفهای شیرین و طنزآمیزشان در دست میگیرند. هر جا که باشند، دیگران را دور خود جمع میکنند؛ در بعضی از مواقع و به طور ناخودآگاه، این دیگران هستند که دور آنها جمع میشوند. از هر صنفی، دوستانی دارند! آدمهایی با تیپهای شخصیتی مختلف، در لیست دوستان آنها جا دارند؛ هر کجا که فکرش را بکنید، دوستی در آستین دارند!
در حضور بزرگان، اشخاص مهم و انسانهای متشخص، به راحتی میتوانند سر صحبت را باز کرده و حرف را ادامه بدهند! ممکن است با آنها حرفهایی بزنند یا شوخیهایی بکنند که حتی تصور بر زبان راندن آن کلمات در حضور این اشخاص، از ذهن هیچکس عبور نکند!
مرد هرمسی، نوجوان ابدی است. فکر میکند همیشه وقت دارد. او نه در عشق، نه در تحصیل، نه در کار و نه در هیچ رابطهای، ثبات ندارد. چالشهای مورد علاقهی هرمس، معامله کردن، پول درآوردن و دوست و همراه پیدا کردن است.
باتوجه به داستان تولد هرمس که پیشتر گفته شد، او شخصیتی حقهباز، خلاق و فعال دارد. پسران هرمسی خیلی زود به حرف زدن میافتند و زودتر از همسالانشان راه میروند.
کودک هرمسی بسیار کنجکاو و جستجوگر است. منتظر نمیماند تا دیگران به سوالاتش پاسخ دهند؛ بلکه خود مستقیما دنبال پاسخ سوالاتش میرود. تجربه مستقیم هرچیزی برای آنها، بسیار لذتبخش و خوشایند است.
اغلب از جمله کودکانی هستند که تمام وسایلشان را خراب میکنند و به اصطلاح، دل و روده وسایل را بیرون میکشند. اضطراب جدایی یا اجتماعی ندارند، با غریبهها به سرعت خو میگیرند و با آنها تعامل میکنند.
کودک هرمسی به شدت شیرین زبان است، کمتر موقعی پیش میآید که از شما درخواستی کند و شما بتوانید به او نه بگویید یا درخواستش را رد کنید.
بازیهایی که کودک هرمسی انجام میدهد، اغلب از جنس مندرآوردی است.
او به راحتی دوستانش را دور خود جمع میکند و بازی را که ابداع کرده است، روی آنها پیادهسازی میکند.
کودکان هرمسی به راحتی دروغ میگویند. گاهی برای توجیه خرابکاریهایشان، چنان دلایلی میآورند که ممکن است از حجم تعجب، شاخ دربیاورید که این بچه اینها را از کجا بلد است.
کودکان هرمسی، محدود به مکان یا زمان نیستند و از هرگونه محدودیتی سریعا فرار میکنند. به بهترین شکل ممکن بعد از هر شیطنت یا خرابکاری، خود را به کوچه علی چپ میزنند و جوری خود را مظلوم و ساکت نشان میدهند که گاهی شک میکنید که واقعا این چیزها کار او بوده است؟!
هرموقع با تله مظلومنمایی موفق به فرار نشوند، گناه کار خود را گردن دیگران میاندازند و همیشه خودشان بچه خوبه باقی میمانند.
ضربالمثل «خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج» یقینا وصفالحال پسر هرمسی است. نوجوان هرمسی، قوانین و چارچوبهای محدودکننده را میشکند و به سبک و سیاق خود زندگی میکند. او علاقهای به راههای سنتی و روتین برای ادامه روند زندگی خود ندارد. پسران هرمسی، ساختارشکنان فامیل و خانوادههایشان هستند.
نوجوان هرمسی هیچوقت برای گرفتن تایید از دیگران، کاری انجام نمیدهد؛ بلکه کاری را دنبال میکند که خلاقیت و انگیزهاش را بیدار میکند و خوشایند و مطلوبش است. برای مثال، ممکن است او علاقه زیادی به ساز زدن داشته باشد و هدف نهایی او حضور در یک ارکستر مطرح باشد! در این حالت، کاملا طبیعی است که تحصیلات آکادمیک را رها کند و دنبال چیزی برود که دوست دارد.
آنها استعداد، شانس و توانایی را با هم دارند. خوششانس بودنشان حتی در دوران تحصیل هم معلوم است! لغو شدن امتحان وقتی که آمادگیاش را ندارند، مطرح شدن سؤالها فقط از قسمتی که خواندهاند و مسائلی از این قبیل…
او معمولاً مسائل را صرفا هوشمندانه یا به وسیلهی احساسات، حل نمیکند؛ بلکه اهداف منفعتطلبانهای را در نظر دارد. نبوغ، شانس، توانایی و پشتکار در عرصههای گوناگون، ویژگیهای یک هرمس موفق هستند.
اینکه نوجوان هرمسی از یک شهر به شهر دیگر نقل مکان کند، از این شاخه به آن شاخه بپرد و تغییر مسیر دهد تا کار دلخواهش را پیدا کند، امری کاملا طبیعی است.
در طیف تضاد شخصیتی یا افراط و تفریطی که ذکر شد، ممکن است خصایص بدی چون دروغگویی و حیلهگری هرمس نمایان شود و به یک بزهکار تبدیل شود یا میتواند به زهد و عرفان و فلسفه مشغول شود.
مردان هرمسی به راحتی میتوانند با زنان دیگر ارتباط برقرار کنند. از نظر آنان، کشف یک زن شبیه به فتح کشوری تازه است؛ اما ممکن است بعد از کشف یک زن سریع از او دلزده بشوند.
مردان هرمسی به اندازه هادس، زئوس و پوزیدون، به تشکیل خانواده علاقه ندارند؛ تفکر آنان این است که با ازدواج، آزادی بیحد و مرزی که دارند، محدود میشود.
جنبه منفی، زمانی پدیدار میشود که بهطور ناگهانی وارد زندگی زنی میشوند. به همان نسبت حضور سریعشان، میتوانند خیلی سریع از زندگی او خارج شوند.
ویژگی بارز آنها در روابط، زیر پا گذاشتن قول و قرارها و عدم پایبندی به تعهداتشان است. اغلب این مردان، احساسات طرف مقابلشان را در نظر نمیگیرند و پایبندی در رابطه را زنجیری به دست و پای خود میدانند.
دیگر وجه تاریک وجود هرمس، زمانی است که با حیلهگری، تطمیع و دروغ به چیزی که میخواهد، میرسد و بعد، تمام چیزهایی را که گفته، فراموش میکند.
اما جنبه مثبت آنها زمانی نمایان میشود که زن ایدهآل خود را پیدا میکنند و وارد بعد عاشقی با او میشوند. از آن زمان، همراه شریک زندگیشان به ماجراجویی میپردازند.
مردان هرمسی اغلب با دیگران مردان به راحتی ارتباط برقرار میکنند و تعداد زیادی دوست، دور و بر خود دارند.
او فرد شوخطبع و خوشصحبتی است که دیگران او را دوست دارند و در تمام دورهمیهای دوستانه دعوت میشود. اما با وجود احساس صمیمیت زیاد با او، هرگز اجازه حرمتشکنی یا شوخی بیجا با هرمس را به خود نمیدهند.
مرد هرمسی زمان زیادی با دوستان مرد خود سپری میکند. اگر هم در معاملهای سود کند، با دست و دلبازی تمام، با دوستانش شریک میشود.
از هر قشر و صنفی دوست دارد، از تاجر تا موسیقیدان، از دزد تا ورزشکار در ردیف دوستان او قرار میگیرند. جالب اینکه اگر در هر یک از این مجامع دوستانه با سلایق مختلف حاضر شود، قالب آنجا را به خود میگیرد و به خوبی با آنها ارتباط برقرار میکند. به صورت کلی، مرد هرمسی، مردی کاملا معاشرتی است.
همانطور که گفته شد، مرد هرمسی، علاقه چندانی به ازدواج ندارد. ترجیح میدهد مجرد بماند و از دنیایی که برای خود ساخته، لذت ببرد. نه اینکه پایبند کسی باشد که دست و بال او را ببندد. در حقیقت، او ازدواج را وزنهای سنگین در زندگی شخصیاش میداند و حاضر نیست به خاطر کسی، ارتباطات یا کارهایش را محدود کند. کمتر زمانی پیش میآید که مرد هرمسی درگیر زنی شود و پایبند او باقی بماند.
مرد هرمسی دوست دارد در ازدواج هم آزادی عمل داشته باشد. تا زمانیکه مجبور نشود، اقدام به تشکیل خانواده نمیکند. او دوست ندارد هیچکس در کارهایش دخالت کند. دوست دارد هر زمان که دلش خواست، هر جا که تمایل داشت، حاضر شود! تحمل انتظار و توقع از کسی را ندارد؛ چرا که آنها را برآورده نمیکند و مردی بیاحساس تلقی میشود.
مرد هرمسی، زمانی که بلوغ فکری برای ازدواج رسید و احساس کرد وقتش رسیده و فرد مورد نظر را پیدا کرده، ازدواج میکند. از همسرش انتظار دارد که هیچ توضیحی از او برای کارهایش نخواهد و بگذارد در زندگی مشترکشان، مستقل زندگی کند. او همسری میخواهد که در نبودنش، به شکل مناسبی از خانه نگهداری کند و منتظر بازگشت او بماند.
کمتر زمانی پیش میآید همسر خود را در جریان کارهایش قرار دهد یا از او همفکری بخواهد. در سر خود به تنهایی و با تیزبینی از پس مسائل برمیآید و حوصله شنیدن پیشنهادات دیگران را ندارد. مرد هرمسی در ایدهآلترین حالت، با زن مستقلی شبیه به خودش ازدواج میکند.
ازدواج هستیا و هرمس میتواند خوشایند باشد! چرا که هستیا نماد گرمابخشی به خانه است و در عالم درونی خود به سر میبرد. در نتیجه، خیلی کاری به کار هرمس نخواهد داشت.
جدای این کهنالگو، آفرودیت هم زن مناسبی برای هرمس است؛ چرا که هر دو در لحظه زندگی میکنند، احساس مالکیت به چیزی ندارند و کاری را که دوست دارند، بدون در نظر گرفتن احساسات دیگران انجام میدهند. مردان هرمسی ممکن است تمایلات جنسی نسبت به مردان دیگر نیز داشته باشند.
پدران هرمسی در لحظه زندگی میکنند و واکنشهای لحظهای و سریع از جمله ویژگیهای بارز آنهاست. در واقع آنها اول کاری را که دوست دارند، انجام میدهند و بعد به عواقب آن فکر میکنند. این پدران ممکن است به سادگی پا روی مرزهای موجود بگذارند.
پدران هرمسی اغلب پدران خوبی از آب درنمیآیند و علاقه زیادی هم به فرزندآوری ندارند. در حالتی نقض این قضیه پیش میآید که خودشان پدران خوبی داشته باشند.
بهانهتراشی و به تعویق انداختن کارها با دلایل رنگارنگ، خصیصهای است که فرزندان هرمس از او یاد میگیرند؛ اینکه چطور پا روی ساختار و قوانین بگذارند و مرزها را رد کنند! پدری با این ویژگیها، قطعا الگویی برای فرزندانش میشود تا از او تقلید کنند.
فرزندان هرمسی، مرتب نیستند و این ویژگی را از پدر به ارث میبرند. به ضربالمثل “آدم عاقل یکبار از یکجا گزیده میشود”، اعتقادی ندارند و ممکن است بارها از یک نقطه ضربه بخورند اما از تجربههایشان درس نگیرند.
نکتهی مثبت در پدران هرمسی، این است که خوب میدانند چگونه با فرزندانشان بازی کنند، از همراهی با آنها لذت ببرند، قوهی تخیل خود را به کار بیندازند و درست مثل یک کودک رفتار کنند. پدر هرمسی، وقتی با فرزندش وقت میگذراند، هم خود و هم فرزندش، از وجود یکدیگر لذت میبرند.
اینکه زنی ادعا کند جدا از فرزندش، همسر خود را نیز بزرگ میکند، درمورد پدر هرمسی صدق میکند. پدر هرمسی به فرزندش میآموزد که زندگی سراسر ماجراجویی است؛ او باید هرکدام را کشف کند و از لحظه به لحظه زندگی خود لذت ببرد.
مرد هرمسی ممکن است نسبت به مردان دیگر احساس بهتری نسبت به دوره میانسالی خود داشته باشد. او این دوره را زمان مناسبی برای سیر و سفر و گشت و گذار مییابد.
اگر همچنان شبیه دوران جوانی، از این شاخه به شاخه دیگر بپرد و با زنان مختلفی رابطه برقرار کند، میانسالی ناخوشایندی را سپری خواهد کرد! چرا که در گذر زمان، دچار فقدان مالی میشود و احتمالش زیاد است که دزد، ولگرد و بیخانمان شود.
برخی از مردان هرمسی در دوران میانسالی، اتفاقات کشندهای را تجربه میکنند و برخی نیز به شدت افسرده میشوند. فرجام رفتارهای ضداجتماعی و جامعهستیزانه مرد هرمسی در میانسالی متفاوت است. ممکن است از نظر اقتصادی موفق باشد، اما همچنان اصلاحناپذیر باقی میماند. شاید هم رسوا شود، به زندان بیفتد یا به خاطر ارتکاب به جرم، فراری باشد.
مرد هرمسی بسیار تنوعطلب است و به نسبت بقیه، از عشق مصون است. این مرد به علایق و خواستههای خود بیش از هرچیزی بها میدهد و نسبت به علایق و عواطف دیگران، کاملا بیتوجه است. به خاطر تنوعطلبی زیادش، به راحتی روابط زیادی را تجربه میکند و رابطه قبلی خود را پشت در میگذارد.
اگر دلباخته شود، ممکن است احساسات عمیق و معناداری را تجربه کند. او دوست دارد در خانه خود آزاد باشد و کسی درکارهایش دخالت نکند! اگر زنی را با این مشخصات پیدا کند، احتمال ازدواجش با او، افزایش مییابد.
در هر صورت، ویژگی آشکارش آن است که به سختی با دیگران صمیمی و یا به فردی متعهد میشود و در روابط احساسی، سخت ارتباط برقرار میکند.
مردان هرمسی دوست دارند از فرصتهای خود به نحو احسن استفاده کنند و هر بستری از زندگی را، شانسی مجدد برای ادامه دادن و کشف کردن میدانند. مردان هرمسی شبیه به جوانان رفتار میکنند و در هر برههای، حس شادابی و سرزندگی با آنها همراه است. کمتر زمانی بیحس و حال هستند. کودک درونشان همیشه با آنها همراه است.
دروغگویی و کتمان حقیقت برای هرمس، مثل آب خوردن میماند. هرمس برای رسیدن به آن چیزی که میخواهد، دچار درگیریهای فیزیکی یا زوری نمیشود! او همهچیز را با کلام به بازی میگیرد. کمکم با رفتارهای ناشایستی که از خود نشان میدهد، میان خودش و دیگران شکاف به وجود میآورد که در آخر، منجر به ناراحتی و دلخوری میشود. رفتارهای هرمس چنانچه ادامهدار باشد و به بزرگسالی برسد، امکان دستگیری و زندان رفتن او را بالا میبرد.
هرمس در اولین روز از زندگی خود، شروع به دزدی و دروغگویی کرد. برای مرد هرمسی، علایق، خواستهها یا چارچوبهای دیگران معنا ندارد؛ اولویت او همواره خودش و خواستههایش است. مرد هرمسی ساختارشکن است؛ به آسانی از مرزهای خانواده و جامعه عبور میکند و کاری را انجام میدهد که دوست دارد. او باید بداند که احترام به حقوق دیگران و تخطی نکردن از یکسری مسائل عرف و ارزش نهادن به آنها از اساس زندگی است.
مرد هرمسی به اصطلاح دم به تله نمیدهد و روابط احساسی برایش تعریف نشده. از این رو، ممکن است نسبت به عواطف دیگران بیاعتنا به نظر برسد. با توجه به بیان شیوا و ادبیات مناسبی که دارد، به آسانی زنان را جذب خود میکند و متاسفانه اغلب زنان به این تصور که هرمس را شناختهاند، شیفته او میشوند و این درحالی است که هرمس چند چهره مختلف دارد و شبیه آفتابپرست است. به راحتی میتواند زنی را که به او علاقه دارد، ناراحت و غمگین کند.
باتوجه به ویژگی بارز هرمس، یعنی نداشتن هیچ حد و مرزی برای خود، ممکن است پدر هرمسی رفتار نامناسبی از خود نشان بدهد که در تربیت فرزندش، تاثیرگذار خواهد بود. کودک مرد هرمسی، الگوی رفتاری پدر را تقلید میکند. اغلب دختران پدران هرمسی نسبت به مردان دیگر سوءظن دارند و نمیتوانند به آنها اعتماد کنند. پسرانشان هم استاد دروغگویی و حیلهگری هستند.
هرمس مکار، میتواند بر زندگی دیگران، تاثیرات منفی و مخرب زیادی بگذارد. بهترین راه پیشگیری از آسیب زدن به دیگران، جنگیدن با نفس خود است. یعنی زمانی که هرمس دچار وسوسههای درونی میشود، بهتر است که در مقابل آنها بازداری داشته باشد.
آپولو، نگاهی روشن و شفاف به همه مسائل دارد. برای مثال، او به خوبی کلاهبرداری هرمس را تشخیص داد. آپولو، نگاه موشکافانهای به مسائل دارد و با نگاه استدلالی همهچیز را میسنجد.
او به هرمس کمک میکند تا با بهانهتراشی و نادیده گرفتن حقوق دیگران، مقابله کند. علاوه بر این، آپولو برای مسائل اخلاقی ارزش قائل است و این برای مرد هرمسی، امری ضروری است. اصولا منش خردمندانه آپولو به رفتار جوان ابدی بودن هرمس، ارجح است.
زئوس، قدرت آن را داشت که از هرمس بخواهد به دروغهایش پایان بدهد و گاوهای دزدیده شده را برگرداند. او حرفش را صریح و بدون ابهام زد و هیچ جایی برای عذرتراشی هرمس باقی نگذاشت. هرمس متوجه اقتدار زئوس شد و بی هیچ حرف اضافهای، کاری را کرد که زئوس گفته بود.
برای ترمز رفتارهای هرمس، جذبه و مصمم بودن انرژی زئوس ضروری است. معمولا زمانی که هرمس اقتدار بیرونی فرد دیگری را میبیند، از آن تاثیر میگیرد. اگر مرد هرمسی با مرد زئوسی رابطه خوبی داشته باشد، از این رابطه به نفع رشد شخصیتی و زندگی خود بسیار بهره میبرد؛ او از هوش و تیزبینی زئوس استفاده میکند.
حضور عشق در زندگی هرمس نقش بسیار موثری را ایفا میکند. زنی که مرد هرمسی به او نیاز دارد، کسی است که هرمس نتواند به آسانی او را به دست بیاورد و تصاحبش کند.
زنی که او را از دنیای تخیل و ذهن دور کند و بتواند با زندگی درونی و جسم خود، عمق بیشتری به رابطه ببخشد.
آپولو برای رشد به پرورش دیونوسوس درون خود نیاز داشت، همین دستورالعمل برای هرمس هم مناسب است.
راه دیگر رشد، آن است که مانند آپولو با آنیما یا زن درون خود پیوند برقرار کند.
نقش هرمس، ارتباطدهندگی است. از همین رو، قدرت بالایی در آموزش دیدن و آموزش دادن دارد. او راهنمای دنیای ارواح است، دلیل علاقه او به انجام این کار، دستیابیاش به حقایق معنوی است. مرد یا زنی که با این جنبه از هرمس آشناست، به دنیای آخرت و اسرار مرگ و زندگی پس از مرگ علاقهمند است و برای دستیابی به این نوع اطلاعات، صرفا به یک نفر بسنده نمیکند.
• در زندگی خود ریسک کنید و از انجام کاری که میخواهید انجام دهید، نترسید.
• دنبال چالش باشید و سعی در حل کردن آن داشته باشید.
• از ماجراجویی لذت ببرید و گاهی سفر کنید.
• تجربههایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.
• بعضی اوقات برای انجام کارهایی در روز برنامهریزی نکنید و بدون نقشه پیش روید.
• بر مهارتهای مذاکره و سخنوری خود بیفزایید.
• کارهایی که دوست دارید انجام دهید نه کارهایی که دیگران از شما میخواهند.
• برای گرفتن تایید از کسی، کاری را انجام ندهید.
• به واسطه تجربههایی که دارید، دیگران را راهنمایی کنید.
• هدایتگر و راهنمای دیگران شوید.
• گاهی کاری خارج از چارچوب کارهای روزمرهتان انجام دهید.
• تغییرات هرچند کوچک در روند کاری که انجام میدهید، به وجود بیاورید.
• بر قوه تخیل و خلاقیت خود متمرکز شوید.