کهن الگوی زئوس، از کلمه یونانی dios به معنای «درخشان» گرفته شده است.
زئوس، خدای آسمان، خدای باران و زاینده ابرها بود. او رعد و برقهای وحشتناک خلق میکرد. باتوجه به اینکه زئوس خدای آسمان بود، از بالاترین نقطه کوه المپ، در ارتفاعات شیبداری که ابرها احاطهاش کرده بودند، بر قلمروی خود حکمرانی میکرد.
زئوس از خدایان دیگر قدرتمندتر بود و بر آنها هم فرمانروایی میکرد.
مردهایی که در زندگی شخصی خود، نقش رئیس را ایفا میکنند، تمامکننده تصمیمات هستند، به کسی اجازه دخالت در امور را نمیدهند و تاجران موفقی هستند، انرژی فعال کهن الگوی زئوس را دارند.
زئوس، کوچکترین فرزند کرونوس و ریا بود. او بر سه خواهر و دو برادرش که همگی توسط کرونوس بلعیده شده بودند، ارجحیت داشت. او منجی همه خدایانی است که توسط کرونوس بلعیده شده بودند.
پیشگویی شده بود که کرونوس، صاحب فرزندی قدرتمندی میشود و از او شکست میخورد! به همین دلیل، کرونوس صاحب هر فرزندی که میشد، بلافاصله بعد از تولدش، او را میبلعید.
زمانی که ریا، زئوس را به دنیا آورد، نوزاد را توی غاری پنهان کرد و در قنداق کودک، به جای او، سنگ گذاشت. کرونوس به گمان اینکه توی قنداق نوزاد است، سنگ را بلعید. به این صورت، زئوس دچار سرنوشتی مشابه خواهران و برادرانش نشد. او با نقشهای که کشید، توانست خواهران و برادرانش را هم نجات دهد. در جریان این اتفاق، کاملا ویژگی قدرتمند بود زئوس، مشهود است.
زئوس، کمکم بزرگ شد و به سن بلوغ رسید.
او توانست متیس باهوش را ترغیب کند که مادهای تهوعآور به پدرش، کرونوس، بخوراند. همین امر باعث شد تا کرونوس، فرزندانش را بالا بیاورد. درنهایت، زئوس با کمک متیس، توانست برادران و خواهرانش را نجات دهد.
به این ترتیب، پیشگویی شکست کرونوس توسط فرزندش، به حقیقت پیوست.
زئوس همراه با برادرانش، پوزیدون و هادس و سایرین متحد شد. آنها با کرونوس و تیتانهایی که بر المپ حکمرانی میکردند، جنگیدند و پس از ده سال مبارزه، پیروز شدند.
بعد از پیروزی بر پدرشان، زئوس و برادرانش، پوزیدون و هادس، قرعهکشی کردند تا جهان را میان خودشان تقسیم کنند. در این قرعهکشی، آسمان به زئوس رسید، دریا به پوزیدون و جهانزیرین به هادس! زمین و کوه المپ هم بین هر سه برادر، مشترک در نظر گرفته شد. اما زئوس حکمرانی خود را به این ناحیه نیز کشاند. او از آسمان بر زمین و همه موجوداتش حکمرانی میکرد و این چنین، لقب خدای خدایان را به خود اختصاص داد.
ویژگی بارز مردان زئوسی، مهارت مدیریت بالا و ریاست به تمام امور است. از آنجا که بسیار جاهطلب و در پی قدرت هستند، علاقه خاصی به گستردگی قلمرو حکمرانی خود دارند.
مردان زئوسی دنبال تشکیل خانواده هستند تا بر خانواده خود حکمرانی کنند. آنان علاقه زیادی به فرزند دارند؛ چرا که با این روش میتوانند قلمرو خود را گسترش دهند. این مردان در زندگی زناشویی، ریاستطلب هستند. تصمیمگیری درمورد همه امور زندگی را وظیفه خود میدانند و به کسی اجازه دخالت در امورشان را نمیدهند. در واقع، مرد زئوسی از همسر خود، توقع دارد بدون ارائه هیچ نظری، به خانهداری و تربیت فرزندان مشغول باشد و از او میخواهد با داشتن حداقل اختیارات در زندگی مشترک، کنار بیاید.
تشکیل خانواده، بخشی از قلمرو مرد زئوسی است. او در کار و تجارت، حرف اول را میزند. به هر چیزی که میخواهد، میرسد و در طول مسیر، ترس و ابایی از چیزی یا کسی ندارد! اصولا جملههایی شبیه “خودم صلاح کار خودم را میدانم” یا “خودم بهتر میدانم” را از مردان زئوسی، زیاد میشنوید.
ترجیح میدهد کار خود را داشته باشد تا بخواهد برای کسی کارمندی کند. وقتی مرد زئوسی به صورت خویشفرما یا کارآفرین کار خود را شروع کند، اهمیتی به رقبا نمیدهد. او با این نگرش ادامه میدهد که خودش نفر اول این کار است. خانههای بزرگ و عمارتگونه یا ساختمانهای اداری بزرگ و لوکس، از نشانههای این کهن الگوست.
زئوس، خدای رعد و برق است و این انرژی، زمانی در شخصیت و رفتار او نمود پیدا میکند که بخواهد قاطعانه دست به کاری بزند. زئوس در جای لازم، درست شبیه صاعقه از فاصلهای دور میآید و قاطعانه ضربه میزند؛ چیزی که ما از آن به عنوان بیرحمی یاد میکنیم! زئوس، به هیچ عنوان تخطی از چارچوبها و قوانینش را نمیپذیرد. او بیدرنگ، با سرعت عمل و قاطعیت در کار، چیزی را که درست میداند، عملی میکند.
عقاب، نماد دیگر زئوس است. او از زمین اوج میگیرد، چیزی را که میخواهد، نشان میکند و بدون ترس، با قاطعیت سمت طعمهاش حرکت میکند و آنرا به دست میآورد. زئوس، با شتاب سمت چیزی که نشان کرده، حرکت میکند. او خدایی است که هم به امور کلی اشراف دارد هم امور جزئی! کمتر زمانی پیش میآید که زئوس کاری را شروع کند و چیزی بتواند حواسش را پرت کند.
زئوس، مذاکرهکنندهای است که مهارت بالایی در اقناع کردن طرف مقابلش دارد. او به راحتی و با گفتمان، میتواند بین دیگران اتحاد برقرار کند. از آنجا که بهصورت ذاتی، شخصیتی قوی دارد، در این مساله خیلیخوب عمل میکند. سیاستمداری مثل خون، در رگهای زئوس جریان دارد.
برای مثال، در تجارت، به راحتی با مردان دیگر وارد مذاکره میشود و روند را به سمتی میکشاند که خودش میخواهد. مشارکت زئوس با مردان، نسبت به دیگر خدایان، بیشتر است. حرفهای این کهن الگو به اصطلاح، بُرش بالایی دارد.
زئوس در مقوله تشکیل خانواده نیز در پی آن است که از طریق ازدواج با قدرتمندان دیگر، اتحاد ایجاد کند. پادشاهانی که برای گسترش قلمرو خود، با دختران کشورهای همسایه یا همجوار ازدواج میکردند، نمونه بارز مردان زئوسی هستند.
تنوعطلبی زئوس و تمایل به مسائل جنسی در او، بیش از دیگر مردان است. زئوس کهن الگوی هرزهای بود که پریان و الههها را اغوا میکرد و فرزندان زیادی از آنها داشت.
زئوس، اغلب برای اغوا کردن زنان تغییر شکل میداد؛ مثلا برای لدا، قو شد! برای دانائه، رگباری از باران طلا و برای اروپا به گاو نر تبدیل شد! او برای هرا تبدیل به گنجشک و برای آیو، خود را به شکل ابر درآورد! زئوس برای جلب توجه زنانی که نظرش را جلب میکردند، تظاهر میکرد که آسیبپذیر است و نقش عاشقی پرشور را بازی میکرد اما به محض اینکه میتوانست شکارش را اغوا کند، توجهش دوباره به قلمرو کاریاش معطوف میشد. نمونه بارز این ویژگی، افرادی هستند که به خواسته خود میرسند اما انگیزه روز اول را ندارند و آن را رها میکنند.
مردان زئوسی، تنها حاکم زندگی خود هستند و اختیار همه چیز را، خودشان به دست دارند. مردانی که حرف آخر را همیشه خودشان میزنند و خوب هم عمل میکنند، همان مردان زئوسی هستند.
از آنجایی که بسیار توانمند هستند، در هر جمعی که باشند، مرکز توجه هستند و چیز متفاوتی برای ارائه دارند. در مجامع، کاملا با اعتماد به نفس هستند و نظرات خود را آزادانه بیان میکنند. اغلب به نظرات دیگران توجهی ندارند و حرف، حرف خودشان است. زئوسیها، افرادی با اراده هستند و اعتقاد دارند همه باید از آنها پیروی و اطاعت کنند.
این مردان، عملگرا هستند! حرفی را که میزنند، عملی میکنند. در هر شرایطی، با قضایا منطقی برخورد میکنند و قدرت تصمیمگیری خوبی دارند. آنها به خوبی میدانند که در کجا، چه کاری انجام دهند. در هر حوزهای خود را صاحب قدرت میدانند؛ زیرا فکر، ذهن و عقلشان خوب کار میکند و تحتتاثیر عواطف و هیجان، قرار نمیگیرند.
از آنجا که در حوزه سر هستند، منطق بر آنها غالب است و از نظر احساسی، ارتباط نزدیکی با دیگران ندارند. اولویت آنها، همیشه کار است و کمتر زمانی پیش میآید که مرد زئوسی درگیر رابطه عاطفی با شخصی باشد. این مردان، نه تنها خودشان منطقیاند بلکه برای افراد منطقی هم ارزش بیشتری قائل هستند!
از نظر آنها، افرادی که تحتتاثیر غرایز، عواطف و احساسات خود هستند، بسیار آسیبپذیر و ضعیفاند و هیچگاه، در هیچ موردی، نمیتوان برای موفقیت در کاری، روی آنها حساب کرد.
خودکنترلگری بالایی دارند؛ به خوبی برای چیزی که میخواهند برنامهریزی میکنند و اگر در مسیر خود، مطمئن شوند هدف مناسبی را انتخاب نکردهاند، آن را رها میکنند و سراغ هدف دیگری میروند.
حافظه زئوس به قدری قوی است که اگر موضوعی را با او مطرح کنید، سالها بعد آنرا به یاد میآورد.
ذاتا قوی هستند و بدون زحمت بیشتر، میتوانند کارها را بهتر از دیگران انجام دهند.
حتی اگر در زمان رخ دادن اتفاقی، حضور فیزیکی نداشته باشند، به گونهای، از همهچیز با ریزترین جزئیات خبر دارند و تمام پس و پیش ماجرا را میدانند! به همین خاطر، گمان به داشتن موکل در دیدگاه عام یا مخبر برای افرادی که آنها را نمیشناسند، اصلا دور از ذهن نیست.
همیشه در راس هرم قرار دارند. نه لزوما بهخاطر علاقه خودشان به ریاست، بلکه براساس شایستهسالاری، دیگران هم آنها را برمیگزینند. به این ترتیب، هرجایی که حضور داشته باشند، ریاست بر عهده آنهاست. شاید همین امر، موجب حس تمایزی باشد که زئوس از دیگران دارد. او با تکبر و غرور به دیگران نگاه میکند و به اصطلاح نگاه بالا به پایین دارد.
با این حال، عملکرد مردان زئوسی به شکلی است که وقتی خودشان رشد میکنند، افراد نزدیک به آنها نیز ناگزیر از رشد و ترقی هستند! مردان زئوسی به اطرافیان خود کمک میکنند تا پلههای ترقی را بالا بروند و رشد کنند! زئوسیها، راه رشد هر کسی را به درستی و خوبی میدانند.
این مردان به راحتی استعدادهای افراد را کشف کرده و میگویند چه کار کنند تا موفق شوند.
تمایل و نیاز افراد را حتی اگر مطرح نکنند، میدانند و به آن آگاه هستند!
مردان با انرژی فعال زئوس، توانایی درک و فهم احساسات را ندارند؛ برای قدرت و ثروت ریسک میکنند و غالبا کارهایشان از نظر دیگران، غیرممکن به نظر میآید! ولی برای خودشان اینطور نیست و دقیقا میدانند که چه میکنند.
پسر زئوسی، همان پسر بچه خودمحور و خودرأی است که اگر چیزی بخواهد، باید بهدست بیاورد و نمیشود او را با هیچ چیزی گول زد. حافظه خوبی دارد و حتی با گذر زمان، یادش میماند که مثلا فلان وسیله را میخواسته!
زمانی که توانایی کلامی بهدست بیاورد، در هر جمعی که قرار بگیرد، آنقدر بزرگانه حرف میزند و اظهارنظر میکند که همه او را به عنوان بزرگمردِ کوچک، میشناسند.
مهارت ایجاد اتحاد کودک زئوسی، جایی نمایان میشود که همه بچهها را دور خود جمع کرده و با حس ریاستی که دارد، آنها را رهبری میکند تا نقشی را که او صلاح میداند، بازی کنند. در همه بازیها، کودک زئوسی رئیسبازی درمیآورد. برای تعدیل این احساس و رفتار مستبدانه در سن بزرگسالی، بهتر است در همین سنین، مفهوم عدالت به این کودکان آموزش داده شود.
در فعالیتها و مشارکتهای گروهی، نسبت به همسالانش، یک سر و گردن بالاتر است. در جمعهای خانوادگی یا بحث میان نوهها، همیشه حرف از هوش و تواناییهای کودک زئوسی است.
بزرگمردان کوچک زئوسی، از دو سالگی به راحتی قدرت “نه گفتن” دارند!
اگر نخواهند کاری را انجام دهند یا چیزی مخالف عقایدشان باشد، قاطعانه با آن مخالفت میکنند.
کودک زئوسی اگر تکفرزند باشد، قلمرو گسترده و عالم خودش را دارد که در آن زندگی میکند! اما اگر تکفرزند نباشد، بر خواهر یا برادرش هم فرامانروایی میکند.
پسر زئوسی، علاقهای به کتاب و کتابخوانی ندارد و ترجیحش، کارهای عملی و میدانی است! اسباببازیهایی که روایتی دارند یا فعالیتهایی که مهارتهای دستورزی را در کودک تقویت میکنند، برای این کودکان مناسب است.
پرحاشیهترین پسران، پسران زئوسی هستند! باتوجه به احساس تنوعطلب خود، با دختران زیادی ارتباط میگیرند ولی از آنجا که در حوزه سر و منطق قرار دارند، دچار هیجانات عاطفی نمیشوند و به دید تفریح بیشتر به این مسائل نگاه میکنند.
نوجوان زئوسی، تاییدی را که میخواهد از همسالانشان میگیرد. دیگران، او را به عنوان رهبر قبول دارند؛ هرجا که نیاز است، نظرش را میگوید یا تصمیم میگیرد چهکاری انجام دهند!
مشکل از جایی شروع میشود که با پسران مستبد دیگر، در یکجا قرار بگیرد. اصولا هر امپراتوری یک حاکم دارد؛ اگر زئوس نتواند در مقام قدرت باشد، چون دوست ندارد زیر دست کسی باشد و تحمل عملی شدن ایده کسی را غیر از خودش ندارد، به شدت خشمگین و ناراحت میشود و منتظر موقعیتی برای تلافی میماند.
نوجوان زئوسی، برای آینده، رویاها و برنامههای خاص خودش را دارد. تا زمان رسیدن به چیزی که میخواهد، برنامههایش را عملی میکند. نوجوان زئوسی، اغلب واقعبین و عملگرا است و دنبال فرصتهای مناسب است. برای پسران زئوسی، رسیدن به پول و ثروت شبیه بازیای میماند که بهطور غریزی در آن مهارت و حکم برنده را دارند.
مردان زئوسی، زن دوست هستند و از تعامل و روابط متعدد با زنان لذت میبرند. از آنجایی که این مردان، اغلب جایگاه و موقعیت مناسبی هم دارند، مورد توجه زنان زیادی قرار میگیرند. مرد زئوسی تصور میکند پول و قدرت، بخش مهمی از جذابیت اوست! او انتظار ندارد زن، او را به خاطر خودش دوست داشته باشد.
نقطه ضعف آنها در روابط، مسائل جنسی است! از این طریق زود گول میخورند و گمراه میشوند؛ کمتر زمانی پیش میآید که آنها به زنی متعهد و وفادار باشند! اما تمایل به گسترش قلمرو از زئوسیها، افرادی به شدت ازدواجی ساخته است! هرچند هدف آنها از ازدواج با هدف هرا (اسطوره ازدواج) کاملا متفاوت است.
با همه این تفاسیر، حتی با وجود علاقه زئوس به ازدواج و زنان، باز هم این مردان افراد احساسی نیستند؛ کاملا منطقی و از موضع قدرت با زن برخورد میکنند و از آنها میخواهند که تابع قوانین و خواستههای آنها باشند. مرد زئوسی اگر بخواهد عاشق و احساسی شود، باید انرژی کهن الگوهای دیگر را در خود فعال کند.
مردان زئوس بر زنان تسلط دارند؛ بسیاری از آنها را سمت خود جذب میکنند تا بتوانند از این طریق، به اهداف خود برسند. این ویژگی، باعث میشود زنانی را انتخاب کنند که موقعیت آنها را ارتقا میدهند! انتخابی کاملا حساب شده که شاید ناخودآگاه باشد.
مردان زئوسی در ارتباط با مردان دیگر خوب عمل میکنند و با تعداد زیادی از آنها تعامل دارند. زئوسیها، صفر یا صد هستند؛ یعنی با دیگر مردان یا رفاقت دارند یا رقابت! اما در هر صورت، مردان نقش پررنگی در زندگی زئوس دارند.
یکی از تواناییهای مردان زئوسی، استعداد آنها در مذاکره و سازش است. جمعهای مردانه که سبب بیشتر شدن اقتدار زئوسیها میشود، برای آنها جالب و دوست داشتنی است. تفریح لذتبخش مردان زئوسی، شرکت در دورهمیهای مردانه است که نقش متحدکننده را هم در این مجامع به خوبی ایفا میکنند. دوستان مردان زئوسی، اغلب افراد قدرتمند و ثروتمند هستند.
خانواده برای زئوس یکی از پراهمیتترین قلمروها به حساب میآید. مرد زئوسی، مردی است که زود ازدواج میکند و دنبال تشکیل خانواده است تا از طریق فرزندآوری، نسل و قلمرو خود را گستردهتر کند.
مرد زئوسی، تامینکننده مالی خوبی برای خانوادهاش است؛ اما از زن زندگیاش توقع دارد که فقط به امور خانهداری رسیدگی کند، در بقیه امور دخالت نکند و مطیع و پیرو نظرات زئوس باشد.
با نگاهی به پیشینه ازدواجی زئوس، متوجه میشویم که او همیشه جذب زنانی بالاتر یا همشأن خودش میشود. این رفتار، انعکاسی از قدرتطلبی زئوس است. او با زنی کاملتر یا همسطح خود تعامل میکند و اینگونه، تواناییها و ویژگیهای او را به خود منتقل میکند.
مردان بلندپروازی که با دختر رئیس خود ازدواج میکنند تا موقعیتی را که خودشان نمیتوانستند به دست آورند، از این طریق کسب کنند، مانند زئوس عمل میکنند.
رضایت افراد خانواده از اولویتهای مرد زئوسی است؛ چرا که آنها را نزدیکترین افراد به خود در این قلمرو میدانند؛ به همین خاطر، برای برطرف کردن نیازها و مایحتاج آنها، سخت تلاش میکنند. مرد زئوسی برای خانوادهاش شرایط رفاه کامل را فراهم میکند و به همه افراد خانواده، خیلی خوب رسیدگی میکند.
علاقه مردان زئوسی به کار و قدرت، منجر میشود تا آنها بیشتر وقت خود را برای این چیزها صرف کنند و به رابطه صمیمی با همسرشان اهمیت چندانی ندهند و ضمن اینکه همسر مرد زئوسی، معمولا توجه کافی و لازم را از شوهرش دریافت نمیکند و باید به این موضوع آگاه باشد تا رابطهشان به مشکل نخورد.
مرد زئوسی، خانواده و قلمرو فرماندهی خود را از طریق فرزندآوری، نسل به نسل ادامه و گسترش میدهد. مردان زئوسی فرزندان زیادی دارند.
علاقهمندی این مردان به داشتن فرزند زیاد، بخشی از کهن الگوی زئوس است. از فرزندانش انتظار دارد مطیع باشند و به خواستههایش عمل کنند؛ در مقابل، از آنها حمایت کرده و موجبات رشد و ترقی آنها را فراهم میکند.
پدر زئوسی، معیارها و چارچوبهای سختی دارد! میخواهد فرزندانش طوری رفتار کنند که مورد تاییدش باشد. کودکش ممکن است همه زندگی خود را صرف تلاش برای رسیدن به اهداف مورد نظر پدرش کند یا از کسب هر دستاوردی، ناامید شود.
زئوس، فرزندانی را که مطابق خواستهاش عمل میکردند، باهوش و پیشرو میدانست! فرزندانش را که هرگز اجازه نمیدادند احساساتشان از کنترل خارج شود، دوست داشت. آپولو و آتنا این خصوصیات را داشتند و از فرزندان محبوب پدر به حساب میآیند.
پدر زئوسی، از لحاظ عاطفی از فرزندانش دور است و حتی ممکن است حضور فیزیکی هم نداشته باشد؛ اما کماکان از اقتدار خود استفاده میکند، در جریان همهچیز قرار دارد و همهجوره آنها را حمایت میکند. او از نظر مالی فرزندانش را به خوبی تامین و از نظام پدرسالاری پیروی میکند.
پدر زئوسی، بنیانگذار خاندان و خواهان فرزندان و نوههای زیاد است تا دنبالهروی او باشند. همه تلاش او، صرف این هدف میشود که در زندگی و حتی پس از مرگ، خواستههایش را به فرزندانش تحمیل کند! اغلب این مسئله و تصمیمگیریهای فرد زئوسی تا بعد از مرگ و در زمان وصیتهای او، ادامه دارد.
زئوس، مردی است که در زندگی خود اهدافی را مشخص کرده و به آنها رسیده است. از زندگی خود، رضایت کامل دارد و تقریبا به هرچیزی که خواسته، رسیده! او فرد موفقی به حساب میآید؛ اما ممکن است دورهای سخت را نیز تجربه کند؛ شاید احساساتی که در دوران جوانی سرکوب کرده، در این دوران بروز کنند.
مرد زئوسی در این دوران نیاز به مسافرت و تعطیلات دارد تا کمی بیشتر به خود و درون خود فکر کند! این سوال که آیا واقعا چیزهایی که دارد، ارزش همه تلاشهایش را داشته یا نه، دائما در ذهن او مرور میشود.
برای مرد زئوسی که به بخشهایی از وجود خود یا روابطش بیتوجه بوده، میانسالی دورهی بروز مشکلات عاطفی بزرگ است. شاید فرزند جوانش مشکل بزرگی درست کند یا همسرش او را ترک کند. شاید هم دست به هوسبازیهای شرمآور بزند که باعث آبروریزی برای او شود.
در دوران میانسالی، توجه و تاکید مرد زئوسی از ذهن و منطق، سمت احساساتش میرود. دوره میانسالی، زمانی است که مرد زئوسی میخواهد زمان بیشتری برای روابط احساسی خود صرف کند و قوه احساس بر منطق او غالب میشود. در این دوره، مرد زئوسی ممکن است پسرانش را رقبای خود بداند و ممکن است مانع از پیشرفت آنان شود.
زئوس، مردی منطقی است که کمتر با احساساتش درگیر میشود. او از نظر عاطفی و احساسی از دیگران دور است. این ناپختگی عاطفی، باعث عکسالعملهای احساسی نامناسب، شرمندگی، گناه، محکومسازی و بیارزش کردن کسانی میشود که مثل او نیستند.
تواناییهای بالقوه و ذاتی زئوس، موجب حس غرور و تکبر او و نگاه بالا به پایینش به دیگران میشود! جمله با شاه فالوده نمیخورند، مناسب این زمان از زندگی مردان زئوسی است.
از آنجایی که جاهطلب است و ترس از دست دادن جایگاه خود را دارد، همیشه به اطرافیانش مشکوک است. بهخاطر همین، احتمال دارد مانع پیشرفت دیگران شود! همین امر، باعث میشود زئوس دشمنان زیادی برای خود بتراشد.
کم پیش میآید در کاری شکست بخورد؛ به همینخاطر توهم موفقیت در هر زمینهای دارد و ممکن است در حوزهای پا بگذارد که تخصص ندارد؛ در نتیجه شکست میخورد.
• به احساسات دیگران بهای بیشتری دهید.
• نگاه بالا به پایین نداشته باشید.
• کمی از غرورتان کم کنید.
• به همسرتان اجازه اظهارنظر بدهید.
• اگر کسی از شما اطاعات نکرد، او را مورد خشم خود قرار ندهید.
• خانواده و فرزندانتان به جز نیازهای مادی، به حضور گرم شما نیز نیاز دارند.
• مسئولیت همه کارها را به عهده نگیرید.
• به درون خود و مسائل معنوی بهای بیشتری بدهید.
• تمرینهای عملی برای بهبود حافظهتان انجام دهید.
• هدفی را تعیین و در راستای آن، سخت تلاش کنید.
• جاهطلب باشید و سعی کنید در کاری که انجام میدهید، بهترین خودتان را ارائه دهید.
• هنگام تصمیمگیری از قوه منطق و خرد خود کمک بگیرید.
• در جمعهایی که میروید، نظراتتان را بیان کنید.
• رهبری دیگران را به عهده بگیرید.
• خود را مسئول انجام کارهای مختلف کنید.
• تشکیل خانواده بدهید و مسئولیت آرامش و امنیت آنها را به عهده بگیرید.
• اگر کاری به طور مستقیم از شما خواسته نشده است، ولی بر پیشرفت سیستم و سازمان تاثیرگذار است، آن را انجام بدهید و منتظر نباشید که از شما خواسته شود.
• خودجوش باشید و خود مدیریتیتان را تقویت کنید.
• برای کارهایتان نظم و چارچوب داشته باشید.
• قبل از انجام هر کاری، چرایی آنرا دریابید.
• اگر کسی از قوانین تخطی کرد، قاطعانه او را مجازات کنید و دلرحمی به خرج ندهید.