آیا به تحسین شدن معتاد هستیم؟ چرا و چگونه میتوانیم بر آن غلبه کنیم؟
تحسین درونی توانایی احترام گذاشتن و تصدیق ویژگیهای مثبت، نقاط قوت، دستاوردها ومهارتهای ما است. اما اعتبارسنجی بیرونی تصدیق نقاط قوت و ویژگی های ما از سوی دیگران است. وقتی بالاخره سمت شغلی رویایی خود را بدست میآوریم، ترفیعی را که منتظرش بودیم دریافت میکنیم، رتبهی مورد نظرمان در کنکور را بدست میآوریم و …، لحظهشماری میکنیم تا آن را به نزدیکترین افراد خود خبر دهیم. در واقع آنچه که ما بدنبال آن هستیم این است که آنها بردهای ما را تایید کنند و بزرگی کار ما را متوجه شوند. در واقع نیاز به تایید و تحسین شدن از سوی دیگران یک نیاز رایج است که اکثر ما آن را تجربه میکنیم، اما مانند هر رفتار دیگری یک طیف برای این مسئله وجود دارد که در صورتی که از حد طبیعی و نرمال خود فراتر رود، به یک مسئله ی آسیبزا و بیمارگونه تبدیل میشود که عزت نفس و اعتمادبنفس فرد را تحت تاثیر قرار داده و توانایی تصمیمگیری او را مختل میسازد.
اما افرادی که دائماً به دنبال تایید و تحسین بیرونی هستند، چه شاخصههای رفتاری را از خود بروز میدهند؟
دستیابی به تعادل بین تایید درونی و از جانب خودمان و کسب تحسین بیرونی، برای داشتن عزت نفس سالم بسیار مهم است.
_احساس گناه در مورد تعیین حد و مرز با دیگران
_ تلاش بیش از حد برای جلب تحسین دیگران
_پریدن از رابطهای به رابطه دیگر بدون صرف زمان برای بهبود حال عاطفی و روانی خود، چرا که تنها ماندن برای شما سخت است.
_دشواری در انجام تصمیمگیری قاطعانه بدون نظر گرفتن از دیگران
_بله گفتن به وظایف و برنامه هایی که ترجیح میدهید نه بگویید اما برای بدست آوردن تایید دیگران خود را ملزم به پذیرش میکنید.
_ناتوانی در مخالفت یا به چالش کشیدن دیگران به دلیل ترس از قضاوت شدن یا رها شدن
_خود را به طور مداوم با دیگران مقایسه کنید و بدون اینکه نقاط قوت منحصر به فرد خود را بشناسید، احساس کمبود مزمن کنید.
_زمانی که در مرکز توجه نیستید، از نظر عاطفی مضطرب میشوید و تلاشهای زیادی در جهت جلب نظر دیگران انجام میدهید.
_اغراق در بیان و توصیف شرایط زندگی خود برای جلب همدردی و همراهی دیگران
فهرستی از تجربیات و خاطراتی که در زندگی خود در دوران کودکی و بزرگسالی تجربه کردهاید را در نظر بگیرید. این سوال را از خود بپرسید: آیا در کودکی احساس میکردم دیده نمیشوم و یا از توجه و تمجید سالم محروم بودم؟ اگر که اینگونه است، چرا و چگونه از این تعریف و تحسین محروم میشدید؟ سپس در نظر بگیرید که چگونه ممکن است در حق خود، تمجید و توجه سالمی را که هرگز دریافت نکردهاید، روا دارید. برای مثال، اگر در کودکی به طور معمول نادیده گرفته میشوید، آیا راههایی وجود دارد که در بزرگسالی به شیوهای سالم، این تحسین و تایید را به خود در امور مختلف نشان دهید. به طور مثال اینکه مرتباً بگویید که به خود بابت تمامی دستاوردها، تلاش ها و رنجهایی که متحمل شدهاید، افتخار می کنید و به تواناییهایتان ایمان دارید.
اگر به کمک بیشتری نیاز دارید، با یک متخصص سلامت روان تماس بگیرید. آنها میتوانند شما را با در نظر گرفتن تجربیات دوران کودکیتان راهنمایی کرده و ابزارهایی برای کمک به شما ارائه دهند.
سعی کنید رفتارها و افکار بیش از حد اعتبار جویی خود را با روشهای خودآرامبخشی که برای شما مفید هستند، مانند مدیتیشن ذهن آگاهی و یوگا جایگزین کنید. یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داد که ۸ هفته مدیتیشن ذهن آگاهی میتواند مغز را از نظر فیزیکی تغییر دهد و ماده خاکستری را در مناطقی از مغز که مربوط به تصمیمگیری، همدلی و تنظیم عاطفی است افزایش دهد. تمرین مدیتیشن به بهبود خودکنترلی شما در هنگام تعیین مرزها و تصمیمگیریهایی که مطابق با خواستههای واقعی شما هستند کمک کند.
استفاده از جملات تاکیدی مثبت نیز میتواند برای تایید خود استفاده شود. سعی کنید جملات تاکیدی را با نیازهای خاص خود تنظیم کنید. به عنوان مثال، اگر میخواهید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید، ممکن است جملات تاکیدی را امتحان کنید: “من مطمئن هستم” یا “من کافی هستم”. جملات تاکیدی مثبت میتواند به شما کمک کند خودگویی منفی را با ذهن آگاهی و توانمندسازی بیشتر جایگزین کنید.
هنگامی که پذیرش و تایید شما توسط دیگران بر نحوه تصمیم گیریهای شما تأثیر میگذارد، از آنچه برای شما مهم است، اینکه چه چیزی به شما انگیزه میبخشد و چه چیزی شما را خوشحال میکند، آگاهی نخواهید داشت. ممکن است در انجام کارهایی که از آن لذت خاصی نمیبرید گیر کرده و به عاداتی ادامه دهید که مضر هستند. اگر این برای شما صادق است، وقت آن است که انرژی خود را بر روی تماس با آنچه واقعا برای شما مهم است متمرکز کنید. شروع کنید به پرسیدن سوالاتی مانند: برای چه چیزی ارزش قائل هستم؟ چه چیزی مرا در طول شب بیدار نگه میدارد؟ ترجیح میدهم وقتم را چگونه بگذرانم؟ شروع کنید به بررسی کردن آنچه واقعاً برای زندگی خود میخواهید، و اقدامات خود را با ارزشها، اصول و اهداف خود هماهنگ کنید. وقتی مطابق با آنچه برایتان ارزش قائل هستید زندگی کنید، زندگی شما بسیار ساده تر و بیدردسرتر و لذتبخشتر میشود.
به جای تصمیمگیری بر اساس آنچه دیگران آن را تایید میکنند، تصمیمگیری را بر اساس آنچه برای شما مناسب است شروع کنید. وقتی آگاهانه در مورد نحوه صرف وقت خود تصمیم میگیرید و متعهد به انجام کارهایی هستید که برای شما ارزشمند است، میتوانید زندگی خود را آنطور که میخواهید بسازید.
وقتی تعهد جدیدی به عهده میگیرید، باید با خودتان صادق باشید و واقعاً ارزیابی کنید که آیا آن را به این دلیل انجام میدهید که این کار برای شما مناسب است یا به این دلیل است که میخواهید تأیید بقیه را به دست آورید و یا از عدم تأیید جلوگیری کنید.
قبل از بله گفتن به یک کار یا تعهد جدید وقت بگذارید. یک قدم به عقب بردارید، بنشینید و برنامه خود را مرور کنید، سپس از خود بپرسید: واقعاً چه چیزی برای من ضروری و مهم است؟ آیا میتوانم درخواست طرف مقابل را قبول کنم یا این با منافع و خواستههای من در تداخل است؟ زمانی که متوجه کارهایی میشوید که با انجامشان میخواهید تأیید دیگران را به دست آورید، حذف آن وظایف و جایگزینی آنها با چیزهایی که امکان رشد و تحقق اهداف شخصی شما را فراهم میکند، برای شما آسانتر خواهد بود.
وقتی متوجه شدید که به دنبال تایید از سوی دیگران هستید، از خود بپرسید که آیا شخصی که از او اعتبار و تایید میخواهید فردی “ایمن” است یا ممکن است از شما سوء استفاده کند. در نظر بگیرید که آیا آنها در گذشته مرزهای شخصی شما را نقض کردهاند یا خیر. در صورت وجود این مسائل، میتوانید افرادی را برای دوستی و مصاحبت انتخاب کنید که بیشتر حمایت کننده هستند و به حدود تعیین شده شما احترام میگذارند.
به جای جستجوی تاییدیه از دیگران، کمی آرامتر قدم بردارید و از خود بپرسید که دقیقا به چه چیزی نیاز دارید و راهی برای تأیید اعتبار خود از درونتان بیابید. بسیار مهم است که با عدم جستجوی تحسین و تایید از افرادی که به طور بالقوه میتوانند باعث ناراحتی شما شوند و مرزها و حدودتان را نادیده گیرند، کاهش آسیبپذیری را تمرین کنید.