احتمالا برای شما پیش آمده است زمانی که میل زیادی به مصرف شیرینیجات داشتهاید، اما به دلیل اینکه سعی دارید مصرف قند خود را کاهش دهید، از خوردن آن خودداری میکنید یا هنگامی که دلتان میخواهد لباس و یا خوراکی مورد علاقه خود را بخرید، اما به دلیل پایبندی به برنامهریزی مالی خود، از آن صرفنظر میکنید. زمانی که سرکار هستید در جهت انجام به موقع و باکیفیت کارهایتان، کمتر به سراغ گوشی موبایل خود میروید و آن را به وقت دیگری موکول میکنید.
تمامی این مثال ها که در بالا مطرح شدند، مصادیق خودکنترلی هستند. در واقع به تعویق انداختن پاسخگویی به نیازها و هیجانات مختلف، معادل به عقب انداختن خواستههای کوتاه مدت به نفع پاداش های بلندمدت است. این توانایی به تعویق انداختن نه تنها برای دستیابی به اهداف در بلندمدت، بلکه برای رسیدن به موفقیت و آسایش در زندگی نیز ضروری است.
خودکنترلی توانایی تنظیم و تغییر پاسخهای خود برای اجتناب از رفتارهای نامطلوب، افزایش رفتارهای درست و مطلوب و در نتیجه دستیابی به اهداف بلندمدت است. به عبارت دیگر با بهرهگیری از توانایی خودکنترلی ما میتوانیم خود را از انجام کارهایی که نمیخواهیم انجام دهیم و یا به لحاظ احساسی رویارویی با آن برایمان خوشایند نیست، درحالیکه ممکن است وسوسه انگیز هم باشد، بازداریم. طبق تحقیقات انجام شده خودکنترلی سبب سلامتی روانی و جسمی افراد میشود و به ارتقای بهرهوری آنها در زندگی کمک میکند. کلمات دیگری که ممکن است به جای خودکنترلی بشنوید عبارتند از نظم و انضباط، اراده، خویشتنداری و مقاومت.
۱_بهرهمندی از عزتنفس و سلامت جسمانی و روانی
۲_برخورداری از توانایی نه گفتن قاطعانه
۳_ مدیریت کارامد احساسات و خویشتن داری
۴_آگاهی یافتن نسبت به نقاط قوت و ضعف و رسیدن به خودشناسی
والتر میشل روانشناس در طول دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ یک سری آزمایشات معروف را انجام داد که به بررسی اهمیت تأخیر در ارضای رضایت می پرداخت. در این آزمایش کودکان در صورتی که در همان زمان اولیه، خوراکی طلب کنند، یک خوراکی دریافت کرده و یا اینکه میتوانند مدت کوتاهی منتظر بمانند تا دو خوراکی دریافت کنند.
در این مرحله، محقق کودک را با یک وعده غذایی و تنها در اتاقی رها می کرد. جای تعجب نیست که بسیاری از بچهها همان لحظهای که آزمایش کنندگان اتاق را ترک کردند، غذای حاضر و آماده را انتخاب کردند. با این حال، برخی از بچهها توانستند برای دریافت دومین غذا صبر کنند. محققان دریافتند کودکانی که میتوانستند ارضای نیاز خود را به تأخیر بیندازند و خودکنترلی بیشتری داشته باشند تا پاداش بیشتری نیز دریافت کنند، نسبت به کودکانی که بلافاصله تسلیم وسوسه خود میشدند، عملکرد تحصیلی بهتری نیز در آینده از خود نشان میدادند.
تصور کنید با سرعت زیاد در جاده رانندگی می کنید و یک راننده با سرعتی پایین راه شما را قطع میکند. ممکن است که که بخواهید بر بوق خود بکوبید و بر سر او فریاد بزنید یا واکنشی بدتر از آن.
برای اینکه پاسخ آرامتر وسنجیده تری بدهید، یاد بگیرید که افکارتان را کند کنید تا بتوانید تکانههای درونی خود را به تعویق بیندازید. آرامش، مدیتیشن، تنفس عمیق و تمرکز حواس راههایی عالی برای تمرین صبوری و صعه صدر هستند. هر چه بیشتر خود را کنترل کنید، به احتمال زیاد با آرامش به رویدادهای استرس زا نزدیک میشوید و به جای اینکه تنها بر اساس وسوسههای درونی عمل کنید، پاسخهای متفکرانه ای را انتخاب میکنید.
دستیابی به خودکنترلی بدون یک جهت گیری خاص دشوار است. به عنوان مثال، اگر میخواهید ۱۰ کیلو وزن کم کنید، بنابراین باید از خوردن دسر مورد علاقه خود صرف نظر کنید. در این راستا، برنامهریزی کردن قبل از رویارویی با موقعیت حساس و برانگیزاننده، کمک کننده است. به جای اینکه امیدوار باشید در زمان رویارویی با یک شرایط چالشی، به اندازه کافی قوی خواهید بود، بهتر است که از قبل به راههایی فکر کنید که اشتهای خود را کاهش دهید، بنابراین اینگونه احتمال موفقیت شما نیز بیشتر خواهد شد. استفاده از عوامل حواس پرتی میتواند به شما در بهبود کنترل خود در طولانی مدت کمک کند. در نهایت خواهید آموخت که میتوانید احساسات ناخوشایند را مدیریت کنید و نیازی نیست که به تمام درخواستهای آنی خود بله بگویید.
گاهی اوقات ما فاقد خودکنترلی هستیم زیرا دقیقاً نمیدانیم چه چیزی میخواهیم. وقتی هدف مشخصی دارید، کنترل خود راحتتر است زیرا میتوانید روی انتخابهایی تمرکز کنید که شما را در مسیر درست هدایت میکند. یک درمانگر متخصص میتواند به شما کمک کند تا بفهمید دقیقاً چه چیزی به شما انگیزه میدهد، و میتواند ابزاری قدرتمند برای کمک به شما برای رسیدن به اهدافتان با استفاده از خودکنترلی باشد.
با این اوصاف، داشتن اهدافی که برای شما معنادار باشد، مهم است. هدفی را فقط به این دلیل تعیین نکنید که شخص دیگری شما را به سمت آن سوق میدهد. به درون خود نگاه کنید و دریابید که چرا هدفتان برایتان اهمیت دارد.
همانطور که خودکنترلی میتواند به شما در دستیابی به اهداف و بهبود سلامت جسمی و روانی شما کمک کند، فقدان خودکنترلی نیز میتواند اثرات نامطلوبی بر عزت نفس، تحصیلات، شغل، امور مالی، روابط و سلامت و رفاه کلی شما داشته باشد. یادآوری این عواقب میتواند به شما کمک کند تا زمانی که برای افزایش کنترل خود تلاش میکنید انگیزه خود را حفظ کنید. فراتر از ارضای کوتاه مدت نگاه کنید و به ارزش بلندمدت فکر کنید.
اگر تمرین خودکنترلی برای شما پیچیده و سخت است، با یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا یک درمانگر خودکنترلی را در قالب بازی اجرا کنید. این تصویرسازی به شما کمک می کند با احساسات خود در یک محیط کنترل شده و بدون تهدید عواقب منفی روبرو شوید. برای شروع، به یک موقعیت ساده فکر کنید که در آن معمولاً با کنترل خود دست و پنجه نرم می کنید. همانطور که خودکنترلی شما بهبود می یابد، به موقعیت های دشوارتر یا چالش برانگیزتر بروید.
اگر مدتی زیادی از آخرین چکاپها و آزمایشهای دوره ای شما گذشته است، به فکر پیگیری وضعیت سلامت جسمانی خود باشید. یک بیماری زمینهای ممکن است مسائل مربوط به خودکنترلی شما را تشدید کند. برای این منظور، اگر علائم افسردگی، اضطراب یا سایر مشکلات سلامت روان را تجربه میکنید، فورا از یک متخصصً کمک بگیرید.
تعیین تعداد زیادی هدف به طور همزمان (مانند تهیه فهرستی از چندین تصمیم برای سال نو) معمولاً رویکردی ناکارآمد است. کاهش اراده شما در یک زمینه میتواند کنترل شما را در زمینههای دیگر کاهش دهد. بهتر است یک هدف خاص را انتخاب کنید و انرژی خود را روی آن متمرکز کنید. هنگامی که رفتارهای مورد نیاز برای رسیدن به هدف را به عادت تبدیل کردید، دیگر نیازی به تلاش زیادی برای حفظ آنها نخواهید داشت. سپس میتوانید از منابع خود برای کار روی اهداف دیگر استفاده کنید.