“توسعه فردی” از جمله مفاهیمی است که در سالهای اخیر زیاد از آن میشنویم؛
در واقع هر فعالیتی که فرد انجام دهد و باعث ارتقاء آگاهی و هویتش شود، کیفیت زندگی او را بهبود بخشد و منجر به دستیابی به اهداف و تحقق رؤیاها شود، توسعه فردی است.
احتمالاً همه ما در طول زندگیمان از این قبیل فعالیتها را انجام دادهایم اما آنچه در مقاله حاضر بررسی میکنیم و به آن میپردازیم انجام فعالیتهای منسجم در راستای رشد شخصی و توسعه فردی در قالب طراحی برنامه آن است که شامل اقدامات گام به گام برنامه ریزی شده خواهد بود.
بخش عمده اطلاعات این مقاله از کتاب “مدیریت بر خود و برنامه ریزی توسعه فردی، ایدههایی برای تغییر، انتخاب مسیر موفقیت و توسعه شخصی” نوشته آقای دکتر بهزاد ابوالعلایی و نشر سازمان مدیریت صنعتی انتخاب شدهاست.
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید…
این مصرع حال من و امثال من را که در حد ناچیزی از مقوله یادگیری اثربخش و موثر اطلاعاتی داریم ترسیم میکند…
جایی که تمام ساعات روزهای هفته یک نونهال هشت ساله باهوش و خلاق را با کلاسهای فوق برنامه مدرسه و موسیقی و ورزشهای مختلف پر میکنند و به خیال خود شرایط توسعه فردی را برایش ایجاد میکنند.
آخر پدر و مادر مهربان و عزیز…
بیاییم اول از همه بدانیم توسعه چیست و سپس به توسعه فردی فرزندمان کمک کنیم.
زمانی که در بحث تولید از توسعه یاد میشود در اکثر مواقع با رشد دچار اشتباه میشود.
برای مثال اگر مزرعهای در سال گذشته دو تن گندم داده و امسال این مقدار به سه تن رسیده توسعهای روی کاغذ صورت نگرفته، بلکه رشد پنجاه درصدی داشته و امکان دارد به لحاظ کیفیت این محصول نسبت به سال قبل دچار افت شده باشد که این نه تنها توسعه مثبت نداشته بلکه منفی هم بوده است.
پس زمانی که فرزند شما همزمان کلاسهای زبان فرانسوی و آلمانی را طی میکند و ورزشهای اسکواش و تکواندو و سوارکاری را میآموزد و در کلاسهای آزمون کنکور شرکت میکند لزوما به معنی توسعه فردی ایشان نیست.
شاید اگر به جای همه این کلاسها به یادگیری یکی از دورههای برنامه نویسی یا عکاسی یا طراحی دوخت میپرداخت، مسیر بسیار زیباتر و درخشانتری را میپیمود و برای خود و جامعه بسیار مفیدتر بود.
پس شاید قدم اول برای توسعه فردی خود و دیگران، یافتن راه درست استفاده از علایق و استعدادهای شخصی باشد.
فرض کنید میخواهید درآخر هفته بههمراه خانواده به یک پیکنیک بروید، برای عالی انجام شدن این تفریح چه کارهایی انجام خواهید داد؟
بیایید این مسیر را با هم در حوزه توسعه فردی قدم به قدم طی کنیم احتمالاً اولین کاری که انجام میدهیم این است که ببینیم دوست داریم به کجا برویم. در مسیر رشد هم همینگونه است؛
ابتدا باید بنشینید و با خود فکر کنید، وضع مطلوب و هدفی که میخواهید به آن برسید چیست و کجاست؟
وضع مطلوب وضعیتی است که اگر طی برنامهای توسعهای فردی خود به آن برسیم احساس رضایت، موفقیت، غرور و افتخار میکنیم.
این وضعیت مطلوب یا به بیانی دیگر هدف باید ویژگیهایی داشته باشد؛
باید هدفگذاری SMART باشد.
این موضوع در مقالات مربوط به هدف گذاری کاملاً توضیح داده خواهد شد اما آن اندازه که اینجا باید به آن اشاره میشود، در واقع منظور ما این است که هدف باید مشخص، قابلاندازهگیری، دستیافتنی، واقعگرایانه و قابلدستیابی در محدوده زمانی مشخص باشد، که بهتر است به زمان حال آن را بنویسیم تا نسبت به آن احساس مالکیت و نزدیکی بیشتری داشته باشیم.
بعد از آنکه مشخص کردیم میخواهیم به کجا برویم و مقصدمان کجاست، باید وضع فعلی را بررسی کنیم. اینکه کجا هستیم چه امکاناتی داریم و یا در قالب توسعهی فردی اینکه الان کجا ایستادایم، نقاط قوت و ضعف رفتاری و عملکردی ما در چیست.
دانشها، مهارتها و علاقهها، استعدادها و انگیزههای ما باید به صورت دقیق مشخص شود. بهتر است در کنار ارزیابیهای خودمان از دیگران هم بخواهیم به ما بازخورد دهند و نظراتشان را بشنویم این کار از بروز خطا در شناخت خود جلوگیری میکند.
حال در قدم سوم باید وضع موجود را با وضع مطلوب مقایسه کنیم و فاصلهها و شکافها را به صورت درست و کاربردی مورد تحلیل قرار بدهیم. امکانات ما محدود است و این تحلیلها باعث میشود بتوانیم بهخوبی اولویتبندی انجام دهیم.
و در مرحله آخر باید دست به برنامهریزی اجرایی و عملیات بزنیم این کار را با مشخص کردن اقدامات لازم مرتبط با هر اولویت انجام میدهیم. برای این مرحله میتوانیم از روشهای زیر استفاده کنیم:
برای شروع باید برای انجام توسعه فردی برنامه ریزی کرد و این برنامهریزی چهار مرحله دارد:
۱) تعیین هدف و وضع مطلوب
۲) شناخت دقیق وضعیت موجود
۳) مقایسه وضع موجود و وضع مطلوب و تحلیل شکاف میان آنها
۴) برنامه ریزی اجرایی