کهن الگوی آپولو خدای خورشید، هنرپیشگی و کمانگیری است.
رومیان آپولو را “درخشنده” ، “تابان” و “خالص” مینامیدند.
آپولو خدای خورشید، هنرپیشگی و کمانگیری است.
بین خدایان یونانی، آپولو از نظر رتبه و اهمیت مقام دوم را بعد از زئوس دارد.
هر چیزی که در حیطه نظم، مقررات و قوانین باشد، مربوط به آپولو است.
اولویت آپولو مسائل منطقی و ذهنی است و تاکید این کهن الگو بر مسائل عینی، قابل مشاهده است.
آپولو به عنوان یک کهن الگو، نمایانگر آن بخش از شخصیت است که جویای تعاریف روشن و شفاف است و توانایی کشف مهارتهای مختلف را دارد.
آپولو فرزند لتو و زئوس و برادر دوقلوی آرتمیس (الهه شکار و ماه) است. مادر آپولو که از الهههای المپ به شمار میرفت، هنگام حاملگی تمام سرزمینهای موجود را پشت سر گذاشت تا مکانی برای زایمان پیدا کند؛ اما چون شدیداً مورد حسادت هرا (الهه ازدواج و زناشویی) بود، هیچ یک از نقاط زمین حاضر نشدند او را پذیرا باشند و به او پناه بدهند؛ چرا که از خشم هرا میترسیدند.
لتو خشمگین از این بیمهری زمین و دریا، به سوی جزیره دلوس رفت. جزیره دلوس هم پناهگاه لتو شد. در عوض لتو ثروت زیادی به او بخشید و حراست معبد فرزندش آپولو را نیز به او واگذار کرد. دلوس چندین بار از سمت هرا تهدید شد که اگر لتو را بپذیرد، از حیوانات مرجانی و فکهای دریایی احاطه و سپس در اعماق آبهای سیاه مدفون خواهد شد ولی جزیره پیمان خود را با لتو نشکست و به لتو اجازه زایمان داد.
بعد از نه روز و نه شب که لتو درد زیادی را تحمل کرد، سرانجام فرزندانش آرتمیس و سپس آپولو را در جزیره دلوس به دنیا آورد. آرتمیس از همان لحظه بعد از تولد، قابله مادر در به دنیا آوردن برادرش آپولو شد.
قوهای آوازخوان، پرندگان مورد علاقه آپولو بودند که در آستانه به دنیا آمدنش در جزیره دلوس هفت بار جزیره را دور زدند. زئوس هم به مناسبت تولد آپولو به او اسبهای بالدار هدیه کرد.
آپولو و آرتمیس هر دو شکارچیهای ماهری بودند و در تیراندازی و هدفگیری مهارت بالایی داشتند. آپولو خدای خورشید بود و تیر و کمانی زرین داشت. آرتمیس خدابانوی ماه بود و تیر و کمانی نقرهای داشت.
آرتمیس خواهر بزرگ آپولو تیراندازی را به او یاد داد. هر دو الهه به قدری توانمند بودند که میتوانستند هر جسمی که هدفگذاری میکردند، بدون خطا مورد اصابت خود قرار دهند.
هم آرتمیس و هم آپولو از آنجا که در حوزه سر قرار دارند و منطق بر احساساتشان قالب است، به عنوان خدایان دستنیافتنی به حساب میآیند که بهخاطر پاک و منزه بودنشان هم مورد احترام واقع میشدند.
آپولو، پسر محبوب زئوس (خدای خدایان) بود که از نظر توانمندی و قدرت بعد از پدر قرار دارد. آپولو نماد آن دسته از مردانی است که به دنبال جلب رضایت و اجرای اوامر پدرشان و مطیع اوامر و خواستههایشان هستند. مرد آپولویی تسلیم خواستههای پدرش است بهگونهای که، شاید زندگی ناکرده پدر را زندگی کند یا دقیقا جا پای پدرش بگذارد.
پسران محبوب آپولویی فقط تا حد خاصی حق رشد دارند و تا جایی دستاوردهای مختلف بهدست میآورند که انتظارات پدر است نه بیشتر. با اینکه آپولو هدفمند، آیندهنگر و مقلد رفتارهای پدر است، با این حال به اندازه پدرش جاهطلب نیست و در راستای رسیدن به قدرتی که میخواهد، بیرحمانه رفتار نمیکند.
مهارت در تیراندازی به استعداد ذاتی، تمرین و اراده و پشتکار نیاز دارد. تیرانداز ماهر نماد شخصیتی است که در زندگی هدف دارد و در جهت رسیدن به آن سخت تلاش میکند تا به چیزی که میخواهد برسد و هیچ کاری را نیمهکاره رها نمیکند.
ذهن مرد آپولو کاملا منطقی است و به راحتی با واقعیت عینی و ملموس رابطه برقرار میکند. منطق علت و معلولی هر پدیده همان برنامهریزی است که از ابتدا در ذهن آپولو شکل گرفته است. در واقع او پیشبینی میکند در پی هر عملی چه پیامدی بهوجود میآید و براساس آن به خوبی برنامهریزی میکند و سپس دست به اقدام میزند.
برای رسیدن به هدف باید درک و احساس درستی از آینده و رویدادهای آن داشت. آپولو به خوبی میداند چه چیزی میخواهد، رویابافی و خیالبافی بیهوده نمیکند و این خصیصه از توجه وی به مسائل عینی و عدم توجه به مسائل انتزاعی نشأت میگیرد.
اگر هدفی مشخص کند میداند چیستی و چرایی و چگونگی هدفش چیست؛ هدفش را به خوبی میشناسد و مسیر درست و متناسبی برای آن کشف میکند و با برنامهریزی به سمت هدفش حرکت میکند. اهدافی که آپولو انتخاب میکند، کاملا واقعبینانه هستند و امکان دستیابی به آنها به واسطه تلاش و پشتکار میسر است.
در موسیقی که آپولو مینواخت، شفافیت و خلوص پدیدار بود. جوهره و تاثیری را که موسیقی آپولویی میگذارد، میتوان در دو واژه اعتدال و زیبایی خلاصه کرد. آپولو، قانونمدار و منظم است. همین خصیصه در موسیقی او کاملا مشهود است. موسیقی آپولویی گونهای از موسیقی ناب است که هماهنگی زمانی و ابعادی دارد و روحبخش است.
شاید این جمله که موسیقی آپولو شسته رفته و تمیز است، بیانگر ویژگی این موسیقی باشد. برای مثال موسیقی دیونوسوسی (خدای لذت و شادی) از نظمی که موسیقی آپولویی برخوردار میباشد به دور است. امروزه شاید آهنگهای پاپ یا شش و هشت، نمونه بارز موسیقی دیونوسوسی و آهنگهای کلاسیک نمونه بارز موسیقی آپولویی باشد. موسیقی “کلاسیک باخ” انعکاسی از آپولوست.
قانونگذاری و موسیقی، هر دو بیانگر غریزه درونی آپولو و علاقه آن به نظم است. هر کجا که بینظمی و هرجومرج باشد، آپولو بههم میریزد و احساس بیقراری میکند. برای مثال، قرینه نبودن وسایل یا اینکه همه چیز در یک خط نباشد، میتواند ذهن آنها را مثل خوره بخورد. محلهایی که وسایل نامتقارن چیده شده باشد، مطلوب این کهن الگو نیست.
ایدهآلگراهایی که به دنبال ایجاد نظم و آرامش و حکومت قانون در اجتماع هستند تا عدالت و انصاف را حکمفرما کنند، بدون شک از کهن الگوی آپولوی وجود خود پیروی میکنند. مرد آپولویی با همان الگوی رفتاری اطاعت از پدر از قوانین نیز پیروی میکند. برای مثال در رانندگی هیچگاه شاهد تخلفهای رانندگی از آنها نیستید، حتی اگر پلیسی در خیابان نباشد او خودکنترلگری بالایی دارد و خود به خود قانون را رعایت میکند و به آن پایبند است.
کهن الگوی آپولو بر مسائل ذهنی و منطقی تاکید دارد. مرد آپولویی از تعامل و ارتباط نزدیک با دیگران خوشش نمیآید و ممکن است از بیرون اینطور به نظر برسد که نسبت به احساسات دیگران بیتوجه است. اما نکته آنجاست که آپولو حتی شناخت و درک درستی از احساسات خودش هم ندارد و از آنجایی که منطق برای او اساس و پایه است، توجهی به مسائل عاطفی ندارد؛ نه اینکه به عمد به احساسات دیگران بیتوجه باشد!
این کهن الگو واقعبین است و هر مسئلهای که پیش بیاید ابتدا تمام جزئیات عینی آن را بررسی میکند و به دور از هیجاناتش سعی میکند مسئله را حل کند. در مواجهه با مسائل هیچگاه درگیر برداشت و احساسات شخصی خود نمیشود و دیدگاهی خردمندانه و معنوی به همه مسائل دارد.
درست برعکس خواهرش آرتمیس که هیجانات بر تصمیمگیریهایش تاثیر مستقیم میگذارند. این از اصول آپولو است که میتواند از رنجهای عاطفی خود فاصله بگیرد و به درکی هوشمندانه از شرایط خود برسد و بعد از بررسی همه جوانب کار، دست به اقدام و عمل بزند. کاری که همیشه به خوبی آتنا (خدای عقل و خرد) از پس انجام آن برمیآید.
مرد آپولویی همان مرد اتو کشیده و قانونمندی هست که با منطق، نظم و مسائل علمی سر و کار دارد.
اصولا مردان آپولویی را همیشه مرتب با لباسهای تمیز یا کت و شلوار به تن میبینید. آنها علاقه خاصی به نظم و انضباط دارند و از هرجومرج و آشفتگی بیزارند. این افراد پیوسته پیرو قوانین هستند و حتی اگر کسی ناظر رفتار آنها نباشد هم، قوانین را رعایت میکنند. به طور کلی هرچیزی که به نظم و قوانین سر و کار دارد مربوط به آپولو است.
مرد آپولویی در هر جمعی که حاضر باشد، به آسانی تایید دیگران را میگیرد. آپولو همیشه در جمع میدرخشد. زیبایی از هر نوع، چه در هنر و موسیقی و شعر، چه جوانی و سلامتی و اعتدال، همه در آپولو جمع است. ممکن است در روابط عاطفی موفق عمل نکند و با دیگران به مشکل بخورد.
مردان آپولویی به تفکر بیش از احساسات، به فاصله بیش از نزدیکی و به ارزیابی عینی بیش از شهود ذهنی علاقه دارند. از آنجا که این افراد در حوزه سر، به سر میبرند سایرین آنها را افرادی خشک، سرد و بیعاطفه میدانند.
تلاش و اراده قوی آپولو از صفات بارز اوست. حتی اگر به صورت ذاتی در زمینهای استعداد نداشته باشد، با سختکوشی به چیزی که میخواهد میرسد و بهصورت اکتسابی آن را بهدست میآورد. کمتر زمانی پیش میآید که آپولو کاری را نیمه تمام رها کند. عموما در هر موقعیتی که باشد با کوشش درازمدت به مهارت کامل میرسد.
ریاضی و نجوم، علوم مورد علاقه آپولو هستند و در هر حالتی مردان آپولویی، موسیقی کلاسیک را به انواع موسیقی دیگر ترجیح میدهند.
مردان آپولویی بسیار محتاط هستند و ریسک نمیکنند. قهرمان بازی برای کسی درنمیآوردند و اگر مسئلهای بهوجود بیاید، همه جزئیات را بررسی میکنند و مستقیماً با مشکلات درگیر نمیشوند. آنان ترجیح میدهند جوانب امر را مشاهده کرده و از دور، دست به عمل بزنند. اگر دعوا یا نزاعی پیش بیاید، در وهله اول با پلیس تماس میگیرند و از هیچ طرفی جانبداری نمیکنند.
علاقه زیادی به کار و تلاش دارند و تعطیلات و تفریح برای آنها معنایی ندارد. حتی اگر درآمد کمی داشته باشند، درآمد مالی خود را بودجهبندی میکنند تا هم خرج زندگیشان کنند هم پسانداز داشته باشند.
بسیار آیندهنگر و محتاط هستند و تا رسیدن به اهدافشان دست از تلاش برنمیدارند و براساس معیارهای جامعه برای خود مسیر مشخص میکنند.
مردان آپولویی از لحاظ عاطفی از خانوادهشان فاصله دارند. عاشق شدن که امری غیرقابل پیشبینی است، شاید هدیه زندگی به آنها باشد تا از زندگی یکنواخت موفق، ولی بیشور و هیجان خارج شوند.
کودکان آپولویی بسیار کنجکاو و جستجوگر هستند و دوست دارند همه چیز را از نزدیک ببینند و کنجکاوی کنند. نام همه وسایل و کاربرد آنها را از شما میپرسند و در حافظه خود نگه میدارند.
این کودکان اهل رویاپردازی و خیالبافی نیستند و مثل دیگر همسالان خود دوست خیالی ندارند. از همان کودکی با امور عینی و واقعی به نسبت امور انتزاعی ارتباط بهتری برقرار میکنند.
اجتماعی و برونگرا هستند. در کارهای گروهی مشارکت دارند و همیشه از جمله کودکان محبوبی هستند که بقیه دوست دارند با او دوست شوند. با این حال دوست صمیمی و نزدیک ندارند. در تیمهای ورزشی یا بهترین بازیکن یا یکی از بهترینها هستند.
در مسابقات مدرسه یا ورزشی که برگزار میشود، خوب عمل میکنند و حتی ممکن است برنده شوند.
اگر استعداد چیزی را نداشته باشند، با تمرین و ممارست، مهارت خود را ارتقا میبخشند. حتی ممکن است به مقام استادی برسند. اگر در عرصهی دیگری استعداد داشته باشند، توجه خود را به آن معطوف میکنند.
منظم و مرتب هستند و همیشه وسایل و اسباب بازیهای خود را سالم نگه میدارند و برای هر چیزی جای مخصوص به آن ر ادارند. کمتر کودک آپولویی است که اتاق بههم ریخته داشته باشد.
گوش به فرمان حرفهای پدرشان هستند و به گفتههای او عمل میکنند. اهل جرزنی یا تقلب کردن نیستند و هر چیزی را با تلاش به دست میآوردند.
دوران بلوغ برای پسران آپولویی زمان عصیان و نافرمانی شبیه به دیگر نوجوانان نیست. در دوره بلوغ نوجوانان تاثیر بیشتری از دوستان خود میگیرند تا خانواده و عموما از خانواده حرف شنوی کمتری دارند؛ اما نوجوان آپولویی با توجه به ویژگی پسر محبوب پدر، از این قاعده مستثنا است و همچنان تابع اوامر پدرش است.
با توجه به اینکه فردی منطقی است، درگیر تلاطمهای عاطفی، هیجانات، احساسات و روابط جنسی نمیشود. درگیریهای ذهنیاش اغلب اهداف بلندمدت یا کسب مهارتهای مختلف و برنامهریزی کاری و تحصیلی است.
اهدافی که در نیمه اول زندگی برای خود تعیین میکند، اغلب در این سن به ثمر میرساند. نمرات خوب، جایزههای مختلف و بورس تحصیلی، چیزهایی است که آپولوی نوجوان به آن میرسد. در زمینه تحصیلی، شاگرد اول کلاس است که همیشه در ردیف اول مینشیند و گوش به فرمان معلم است و به اصطلاح میان همسالانش، دانشآموز “چایی شیرین” محسوب میشود.
خوشبختانه احتمال اعتیاد و بزهکاری در نوجوانان آپولویی خیلی کم است، چرا که آنها در قید و بند بایدها و نبایدها هستند و از خطمشیها و قوانین عبور نمیکنند.
مردان آپولویی برای زنانی احساسی اصلا گزینه مناسبی نیستند؛ چرا که مردان با انرژی فعال آپولو عاشقپیشه نیستند و فاصله عاطفی خود را با دیگران حفظ میکنند.
آنها به راحتی عاشق نمیشوند و معتقدند برای یک رابطه، توافق، تمجید و احترام کافی است و اصولا قلب خود را به روی کسی باز نمیکنند؛ مگر آنکه زنی عاشق آنها باشد. اگر دری به تخته بخورد و عاشق زنی شوند، شیفته زنی میشوند که مستقل و جذاب است.
مرد آپولویی، بیشتر از آنکه در جسم یا تخیلات خود زندگی کند، در سر خود زندگی میکند و در زمینهی عشق، خام است. معمولا روابطش چاشنی رقابت هم دارد. اگر از چیزی برنجد یا ناراحت شود، ممکن است به بدترین حالت آن را تلافی کند. اغلب نیمه پنهان تاریکی دارند و به شدت کینهتوز هستند.
مردان آپولویی ارتباط خوبی با همنوعان خود دارند و از معاشرت با افراد مسن و مقتدر لذت میبرند. در کنار خود مشاور یا مربی دارند که در این جایگاه باشد. مردان آپولویی توانایی بالایی در مذاکره کردن دارند و به تعهدات، قول و قرارهایی که میگذارند پایبند هستند.
از اینکه مرکز توجه باشند لذت میبرند و تنهایی را دوست ندارند. با اینکه دوستان نزدیک و صمیمی ندارند اما جمع را به تنهایی ترجیح میدهند.
مردان آپولویی معاشرت با کسانی را دوست دارند که نسبت به خودشان توانمندتر باشند، اما با این حال باز هم تعامل و ارتباط نزدیک و صمیمی با کسی ندارند.
مردان آپولویی مناسب ازدواج کردن برای زنان غیراحساسی هستند. معیار ازدواج مردان آپولویی عشق و علاقه نیست؛ بلکه میزان نزدیکی و هماهنگی با فرد مقابلشان است. برای مثال، زن آتنایی (اسطوره عقل و خرد) جفت مناسبی برای آپولو است. آمار مردان آپولویی که ازدواجهایی حول محور کار دارند نیز بالاست.
ازدواجهایی که یادآور آتنای هوشمند و منطقی است. هر دوی آنها برنامههای خاص زندگی خودشان را دارند و از آن لذت میبرند. اما اگر زن او احساساتی باشد، عواطف برایش در اولویت باشد، اهداف بلندمدتی نداشته باشد و در لحظه زندگی کند، مثل آفردویت (اسطوره زیبایی و هنر) قطعا در زندگی مشترک با آپولو به مشکل میخورند.
بهطور کلی مرد آپولویی در ازدواجی که هیجان و عاطفه در آن نباشد موفقتر است.
برای او که جنبه غریزی و عاطفی زندگی را بیارزش تلقی میکند، انتخاب همسر یک انتخاب از ته قلب نیست. او صرفا خود زن را نمیبیند، بلکه برایش اهمیت دارد که به عنوان یک زوج چگونه به نظر میآیند. از نظر او ازدواج نهادی اساسی برای فرهنگ و تمدن است. مرد آپولویی حتی اگر ازدواج کند با همسرش نیز فاصله عاطفی را حفظ میکند و اغلب رابطههای آنها شکل خواهر_ برادری است.
پدران آپولویی حتی نسبت به فرزندشان فاصله عاطفی را حفظ میکنند. او یا پدر خیلی خوبی است یا پدری خنثی! با عدالت با فرزندانش برخورد میکند و سعی دارد چارچوب درست زندگی را به آنها آموزش دهد تا در مسیر درستی به سمت اهدافشان حرکت کنند.
آن دسته از پدرانی که عید به عید فرزندان خود را بغل یا ناز و نوازش میکنند، همان پدران آپولویی هستند.
اگر علایق فرزندانش با او مشابه باشد و همزمان با بزرگ شدن، نقطه نظرهای خود را با او در میان بگذارند و از اهداف و برنامههایشان حرف بزنند یا درگیر فعالیتی همچون علایق تخصصی، بازی، یا گروه موسیقی مشترک شوند، ارتباطی بسیار لذت بخش و خوبی را باهم تجربه خواهند کرد.
آپولو فرزندی میخواهد که شبیه به خود باشد. منطقی عمل کند، برای زندگی کاری و آینده خود ارزش قائل باشد و از سنین کم برای خود هدف تعیین کند و برای آن برنامهریزی داشته باشد.
مرد آپولویی با اینکه خسیس به نظر میسد، اما به خاطر اینکه آیندهنگر است، در همه چیز صرفهجویی میکند و بیشتر پولش را پسانداز میکند. اگر سهامدار باشد، حقوق بازنشستگی او، با سرمایهگذاریهایی که کرده، افزایش مییابد و اگر کارمند باشد تا زمان بازنشسته شدن صاحب خانه میشود.
فاصله عاطفی آپولو با دیگران ممکن از در دوران میانسالی موجب رنجش یا زمینه افسردگیاش شود. دوره میانسالی میتواند نمود سرکوب احساسات و زندگی نکرده آپولو باشد.
پدر و پدربزرگهایی که همچنان در سن پیری تمیز و مرتب لباس میپوشند، به خود میرسند و شما را تشویق میکنند که برای زندگی خود بجنگید و با تلاش هر چیزی را که میخواهید بهدست آورید، مردان آپولویی هستند.
با توجه به اینکه مرد آپولویی فردی احساسی نیست و از دیگران فاصله میگیرد، بعد از مدتی دچار تعارضات عاطفی میشود و حس سرکوب شدهاش، نمود بیرونی پیدا میکند. او نمیداند که دوریگزینی برای شناخت آدمها مناسب نیست و باید خود را در معرض روابط قرار بدهد.
مرد آپولویی چون توانمند است، اغلب نگاه بالا به پایین به دیگران دارد که این موجب تکبر و خودشیفتگی شدیدش میشود.
مردان آپولویی عموما از سمت همسران خود طرد میشوند. در ابتدای زندگی، آپولو مردی مسئولیتپذیر، متعهد و باهوش است که به مرور زمان عدم بروز عاطفهاش به همسرش نمایان میشود و این احساس به زن القا میشود که او وسیلهای است برای رسیدن به خواستههای مرد و خبری از شور و اشتیاق نیست. عمق نداشتن روابط آپولو اغلب موجب طردشدگی وی میشود.
بخش پنهان وجودی آپولو کینهتوز و جنگستیز است. اگر در رقابت با کسی باشد با بیرحمی تمام طرف مقابل را از میدان به در میکند و با قاطعیت دست به انتقام میزند که موجب دشمنتراشیهای زیادی میشود.
مرد آپولویی ممکن است در یک زندگی سرشار از موفقیت، دچار این تصور شود که میتواند بیش از توان خود عمل کند. در چنین شرایطی دچار توهم میشود که نیروی جاودانه دارد. مرد آپولویی به غلط تصور میکند چون در یک عرصه متخصص است، می تواند در هر حوزهای از پس هر کاری بربیاید که این امر میتواند موجبات شکست در زمینههای مختلف را با خود به همراه داشته باشد.
مرد آپولویی توازنی میان کار و خانواده برقرار نمیکند و همیشه برای اعضای خانواده عضوی غیرقابل دسترس است که اگر زمانی به آن نیاز باشد، اغلب اوقات حضور فیزیکی ندارد.