طرح مشاوره EDU GOLD

| ظرفیت محدود!

ورود | ثبت نام

Warning: imagecreatefrompng(https://mozafarinia.com/wp-content/themes/ostadsho/assets/images/bg1.png): failed to open stream: HTTP request failed! HTTP/1.0 403 Forbidden in /home/mozafar4/public_html/wp-content/themes/ostadsho/functions.php on line 0

Warning: imagecreatefrompng(https://mozafarinia.com/wp-content/themes/ostadsho/assets/images/bg2.png): failed to open stream: HTTP request failed! HTTP/1.0 403 Forbidden in /home/mozafar4/public_html/wp-content/themes/ostadsho/functions.php on line 0

Warning: imagecreatefrompng(https://mozafarinia.com/wp-content/themes/ostadsho/assets/images/bg3.png): failed to open stream: HTTP request failed! HTTP/1.0 403 Forbidden in /home/mozafar4/public_html/wp-content/themes/ostadsho/functions.php on line 0

Warning: imagecolorallocate() expects parameter 1 to be resource, bool given in /home/mozafar4/public_html/wp-content/themes/ostadsho/functions.php on line 0

Warning: imagecopy() expects parameter 2 to be resource, bool given in /home/mozafar4/public_html/wp-content/themes/ostadsho/functions.php on line 0
captcha

کهن الگوی هستیا

خواندن این مطلب
14 دقیقه

زمان میبرد!

معرفی کهن الگوی هستیا

کهن الگوی هستیا در میان رومیان با نام “وستا” شناخته شده است.
هستیا نخستین فرزند ریا و کرونوس و خواهر ارشد خدایان نسل اول کوه المپ است. او اولین فرزند کرونوس بود که توسط پدرش بلعیده شد و آخرین فرزندی بود که از شکم پدر بیرون آمد و نجات یافت؛ و اینگونه است که او تنها فرزندی است که مدتی را به تنهایی در شکم پدر در تاریکی و خفقان سپری کرده است.

تبار شناسی کهن الگوی هستیا
هستیا اولین خدا از دوازده خدایان اصلی کوه المپ بود، اما جالب است بدانید در شجره نامه و درخت خانوادگی المپی‌ها، هستیا را به حساب نیاوردند و زمانی که دیونوسوس (خدای شور و سرمستی) ارتقاء درجه پیدا کرد و جزء یکی از خدایان نسل اول شد، هستیا هیچگونه اعتراضی نکرد و این درحالی بود که دیونوسوس جایگاه هستیا را اشغال کرده بود.
کهن الگوی هستیا - hestia

هستیا کهن الگوی درون محور است که به عنوان ملایم‌ترین و مهربان‌ترین الهه المپ شناخته می‌شود. هستیا با‌ وجود خود در یگانگی قرار دارد و بیش از دیگر الهه‌ها نامرئی است. هستیا همانند آتنا و آرتمیس، خدا بانوی باکره است که هرگز قربانی امیال و نیازهای دیگران نشده است.


نماد هستیا دایره است و جالب است بدانید که اولین آتشدان‌ها و معابد هم بصورت دایره شکل بوده‌اند و هیچ خانه و معبدی مقدس نمی‌شد، مگر آنکه هستیا به آن وارد می‌شد و همه جا را با ورودش متبرک می‌کرد. هستیا اسطوره آتشکده و معابد است.


این انرژی در افراد نوعی احساس معنوی و آرامش ایجاد می‌کند و در خانه‌ها و معابد باعث حضور نور، گرمی و امکان پخت و پز می‎شد.


در بین المپی‌ها کمترین اطلاعات از هستیا در دست است، تا جایی که هیچ نقاش و مجسمه سازی وی را به تصویر نکشیده است. با‌وجود این هستیا بسیار محترم شمرده می‌شود و آدم‌های میرا بیشترین پیشکش را به درگاه او نثار کرده اند.


در سه منظومه هومر اطلاعات اسطوره ای اندکی تحت عنوان “هستیا، آن دوشیزه ارجمند” وجود دارد و وی یکی از سه کهن الگویی است که آفرودیت قادر به آن نیست وی را تحت اختیار خود در بیاورد.



نمادشناسی کهن الگوی هستیا:

هستیا، خدا بانوی باکره:

هستیا همانند آتنا و آرتمیس خدا بانوی باکره کوه المپ است. در میان سه کهن الگوی باکره از سن و سال بیشتری برخوردار است. بارزترین تفاوت هستیا با این دو کهن الگو در آن است که برخلاف این دو برای کشف دنیا و پدیده‌ها به بیرون نمی‌رود و سفر هستیا به درون خود است و در خانه و معبد کنار آتشدان می‌ماند.


هستیا همچون آتنا و آرتمیس هرگز قربانی خواسته‌ها و امیال و نیازهای دیگران نشد و بر اهداف خود متمرکز ماند. برای هستیا خانه‌داری یک وظیفه پرمعنا و مهم به حساب می‌آید. خانه‌هایشان اغلب پر از گل و گیاه است، چرا که هستیا علاقه خاصی به پرورش آنها دارد.


اگر زن هستیایی قلم خوبی داشته باشد به راحتی می‌تواند کتابی من باب خانه‌داری و فعالیت‌های روزمره زندگی زن خانه‌دار بنویسد.


هستیا بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر امور و کارهای خانه را انجام می‌دهد و از این کار لذت می‌برد؛ زن هستیایی آدم پشت صحنه و گمنامی است که توجه کسی را به خود جلب نمی‌کند. آنچنان در این کار غرق می‌شود که گذر زمان را فراموش می‌کند.


در نتیجه به قول یونانی‌ها زمان کایروسی است (اگر لحظه خاصی از زمان براى تحقق چیزی خوب و مناسب باشد، این لحظه کایروس آن چیز به حساب می‌آید).


به این معنا که همراه و ذوب در زمان است که از نظر روانشناختی فعالیت‌هایی که در گذر زمان حس نمی‌شوند بسیار خوب است.


نگهبان آتش معابد:

دعا و مراقبه کردن، هر دو شیوه تمرکز بر درون هستند. این کهن الگو انرژی دریافتی خود را از درون، سکوت و تنهایی خود دریافت می‌کند و امکان شکوفا شدن آن در جوامع مذهبی بیشتر فراهم است.

زنان هستیایی در صومعه‌ها و عبادتگاه‌ها زنان گمنامی هستند که دور از جلب توجه کسی به عبادت می‌پردازند.


نکته مهم در رابطه با این زنان آن است که زنان عضو این مجامع ترکیبی از هستیا با دیگر کهن الگوهای قدرتمند را به نمایش می‌گذارند. برای مثال ترکیب هستیا و آفرودیت منجر به شکل‌گیری سنت “ترزای اویلایی” می‌شود که عارفی پرشور و با جذبه بنیانگذار آن است.


یا ترکیب هستیا و دیمیتر منجر به شکل‌گیری “مادر ترزایی” می‌شود که برنده جایزه صلح نوبل است؛ این مادران روحانی ارشد که جایگاه والایی دارند، اغلب علاوه برداشتن انگیزه معنوی، ویژگی رهبری نیز در آنها دیده می‌شود که بیانگر آن است که در کنار انرژی فعال هستیا، انرژی فعال آتنایی در آنها نیز وجود دارد.

مادر ترزا - آرکتایپ هستیا

آگاهی متمرکز بر درون:

هستیا یک کهن الگوی درون‌محور است که بیشتر زمان خود را به مراقبه سپری می‌کند و هنگام این مراقبه کاملا در آن غرق می‌شود. هستیا متمرکز بر شهودیات است و هر آن چیزی که نیاز به ادراک دارد، مبنای آن را فهم شهودی خود قرار می‌دهد.


شیوه فهم شهودی هستیا درباره رویداد‌ها نگریستن به درون است.


این انرژی امکان این را برای ما فراهم می‌کند تا با متمرکز شدن بر آنچه که شخصا برایمان حائز اهمیت است، در ارتباط با ارزش‌های خود باقی بمانیم. با این انرژی فرد از قید وابستگی به ثروت، مقام، جایگاه و نتایج کار‌ها رهایی می‌یابد و وجود خود را بدون این‌ها کامل میداند در نتیجه از عوامل بیرونی رها می‌شود و با دگرگونی حوادث خوشحال یا مات و مبهوت نمی‌شود.


هستیا برای دستیابی به اهداف و انجام برنامه‌هایش برتجارب درونی و فردی خود تامل دارد. بواسطه این انرژی به آسانی میتوان در هر موقعیتی اصول مهم و اساسی را تشخیص داد و شخصیت دیگران را عمیقا شناسایی کرد.


زمانی این بینش درونگرایانه به کمک‌مان می‌آید که میان اطلاعات و داده‌های دریافتی از طریق حواس پنجگانه‌مان دچار تناقض و تعارض شده‌ایم و این درک و فهم شهودی هستیا است که می‌تواند در این مواقع به تصمیم‌گیری آسان و رهایی از این تناقض‌ها کمک کند.


هستیای یگانه با خویشتن به دنبال آرامشی است که از سکوت بدست می‌آید و این همان چیزی است که در گوشه نشینی و خلوت با خود یافت می‌کند.


پیر زن دانا:

هستیا اولین فرزند ریا و کرونوس و خواهر ارشد خدایان نسل اول و عمه و خاله خدایان نسل دوم کوه المپ است.

وی مسن ترین الهه المپ است که هیچ رویداد بیرونی بر احساسات وهیجاناتش تاثیر نمی‌گذارد و منجر به خوشحالی یا ناراحتی وی نمی‌شود و هستیا با ثبات کامل روند زندگی خود را طی ‌می‌کند.


اصولا از بازی‌ها و درگیری‌های خانوادگی دوری می‌کند و کمترین حاشیه‌ها را دارد. هستیا نمونه بارز زنی با تجربه و پخته‌ای است که سرد و گرم روزگار را چشیده است و نه تنها این تجارب باعث آسیب‌دیدگی روحش نشده است، بلکه شخصیتی تکامل یافته‌تر بدست آورده است.


افراط‌ کاری‌های کهن الگو‌های دیگر با وجود انرژی فعال هستیا متعادل می‌شود.


توجه به درون:

هستیا کهن الگوی مرکزیت درون است. هستیا مرکزیت استواری است که به فعالیت‌ها عمق و معنا می‌بخشد. آتشدان دایره شکل هستیا، که آتش درون آن روشن شده است حکم ماندالا را دارد. ماندالا انگاره‌ای است که در مراقبه می‌بینیم و نمادی از تمامیت یا کل را دربردارد.


هستیا پیوندی است که وحدت و نزدیکی جوامع و افراد را میسر میسازد. زمانیکه این کهن الگو محوریت روحانی و ارتباط با دیگران را فراهم کند، تجلی خویشتن را شاهد خواهیم بود.


مرکزیت درون، منبعی درونی است که علارغم آشفتگی‌های بیرونی و هیجانات روزمره زندگی به زن حس استواری میدهد.



ویژگی‌های شخصیتی آرکتایپ هستیا:

هستیا خدای بانوی آتشکده و معنویت است. این افراد درون محور هستند و به عنوان شخصیتی معتدل، شرافتمند و مهربان شناخته می‌شوند. آرامش درونی هستیا یک آرامش ذاتی است. هستیا بر خود و درون خود متمرکز است تا دیگران.


زن هستیایی دارای یک حضور درونی و سکوت است، که هیچ چیزی نمی‌تواند به جز ماهیت وجودی‌اش موجب وابستگی یا درگیری ذهنی او شود. این زن از هرگونه قید و بند و اتفاقات دنیوی رها است و بر روی تجارب درونی خود متمرکز است. زندگی برای او معنای خاصی دارد و هستیا همواره به دنبال رسالت خود در زندگی می‌گردد.


روح معنوی در هر جمعی از هستیا نشات می‌گیرد و جالب است که هستیا در جمع‌ها هم برای خودش تنهایی خلق می‌کند. فرد بی‌حاشیه‌ای است که در امور افراد دیگر هیچ‌گاه دخالت نمی‌کند.


حضور هستیا به شخصیت زن حس کمال و یگانگی می‌دهد که خود باعث می‌شود زن هستیایی نیازی به تائید از دیگران نداشته باشد و حس آرامش و امنیت را از خود ‌بگیرد.


این افراد بینش روحانی دارند و همیشه در پذیرش آگاهانه مسائل و اتفاقاتی هستند که برایشان پیش آمده. این جمله “حتما به صلاحم بوده” اصطلاح معروف هستیایی‌ها است. کسی که انرژی فعال هستیا را دارد رقابت‌جو نیست و ذات اصلی‌اش گرایش به تنهایی است.


بسیاری از تنها‌یی‌های اجباری که غالبا در حس فقدان، سوگ و اشتیاق شدید برای بودن با دیگران تجربه می‌کنیم موجب بازیابی هستیای درون می‌شود.

کهن الگوی هستیا - آرکتایپ هستیا - hestia

کودکی کهن الگوی هستیا:

دخترک هستیایی جلب توجه نمی‌کند و کمتر پیش می‌آید موجب واکنش دیگران شود.
کودک مطیع و سر ‌به ‌زیری که سرکشی و لجبازی ندارد. بی سر‌ و‌ صدا و هیاهو است و برای دیگران مزاحمتی ایجاد نمی‌کند. زمانی که ناراحت و غمگین می‌شود در اتاق خود خلوتی پیدا می‌کند تا در تنهایی به آرامش برسد. عموما طبع آرامی دارد.

کودکی کهن الگوی هستیا

ویژگی درونگرا بودن کودک هستیایی به اشتباه به ترس یا خجالتی بودن تعبیر می‌شود. دانایی و آرامش این کودک موجب می‌شود که دیگران جذب این کودک شوند و این متانت و وقار چیزی است که از کیفیتی همچون روح کهن نشات می‌گیرد.



نوجوانی و بلوغ هستیا:

هستیای نوجوان از هیجانات و التهاب‌های عاطفی و احساسی دوران بلوغ که دیگر همسالانش را درگیر کرده است به دور است. کاملا بی‌حاشیه است و در فعالیت‌های گروهی یا ماجراجویی‌های این دوران کمرنگ عمل می‌کند. کاملا خودبسنده است و برای تائید یا جلب توجه کسی کاری نمی‌کند.


همسالانش در محیط‌های اجتماعی مثل مدرسه او را به خاطر سکوت و آرامشش دوست دارند و ممکن است از او بخاطر بی طرف بودن‌ها در نزاع یا پایه نبودن برای غیبت و کارهای مهیج این سنین و بصورت کلی خنثی بودن هستیا از او شاکی و عصبی شوند.


امکان دارد در دوران بلوغ به اعتقادات و باورهای مذهبی راسخ‌تری دست پیدا کند. اغلب از جمله افرادی است که از گمنام و ناشناس بودن در محیط‌های اجتماعی مثل مدرسه یا دانشگاه خرسند است.


جالب است بدانید اگر فردی با خصوصیات هستیا در دانشگاه حضور داشت یا به خاطر اثر دیگر کهن الگوهاست یا به اجبار و خواست خانواده چرا که هستیا به تنهایی دغدغه اینکار‌ها را ندارد.


 

رابطه کهن الگوی هستیا با زنان:

زنان هستیایی با وجود ویژگی‌های دورنگرایانه‌شان چند دوست صمیمی دارند که اغلب خود آنها هم ویژگی‌های هستیایی دارند و در محافل و جمع‌های دوستانه‌شان شنونده رازداری هستند که سر‌صبر به مشکلات و دغدغه‌های دوستان خود گوش می‌دهند و آنها را به آرامش دعوت می‌کنند.


هیچ‌گاه پایه غیبت و بحث‌های حاشیه‌ای نیستند و محافل گفت‌و‌گو‌هایشان رنگ و بوی سیاسی و روشنفکرانه ندارد. هستیا برای دوستانش پناهگاهی است که بواسطه آتش وجودی‌اش به آنها آرامش می‌دهد.



رابطه کهن الگوی هستیا با مردان:

زن هستیایی نیاز چندانی به روابط عاشقانه ندارد. اگر با مردی ازدواج کند توقع زیادی از مرد ندارد و مرد را محدود نمی‌کند. زنان هستیایی بسیار سازگار هستند و در هر شرایطی با همسرشان کنار می‌آیند و از آنها کمتر موقعی پیش می‌آید که شکایت یا عیب‌جویی کنند.


بواسطه آرامش ذاتی که دارند جاذب مردانی هستند که در زندگی آرامش و همسری وفادار و خانه‌دار می‌خواهند. مردان برای هستیا حکم رئیس خانه را دارند که نان آور است و هستیا در مقابل آن نقش گرمادهندگی به خانه را ایفا می‌کند.


هستیا مردانی را ترجیح می‌دهد که پذیرای درونگرا بودن آنها هستند و به آنها فرصت سفر به درون خود را می‌دهند و به دنبال ظرافت‌های زنانه یا همراهی در مجامع عمومی با همسرشان نیستند و برایشان خانه و خانه‌داری در الویت است.

 


ازدواج کهن الگوی هستیا:

هستیا اسطوره باکره است و مثل کهن الگوی هرا نیست که به دنبال ازدواج باشد، اما اگر ازدواج کند در قالب یک همسر سنتی درمی‌آید. مسائل جنسی برای هستیا در الویت نیست ولی در روابط‌ جنسی منعطف و پذیرا هستند.


اهل غر زدن و عشوه یا طنازی نیست و همانطور که در ویژگی‌های این کهن الگو گفتیم مرکز کنترل وی درون خودش است و برخلاف زن وابسته‌ و مطیعی که نشان می‌دهد کاملا رها و بی نیاز از سایرین است.


زندگی هستیا بدون حضور مرد متفاوت خواهد بود، اما هیچ‌گاه بی‌معنا و بی‌هدف نخواهد گذشت. در یک کلام در روابط زناشویی‌اش یک زن کدبانو است که وفادار و پایبند است مگر آنکه آفرودیت راهی به درونش بیابد.

 

هستیا و هرمس دوگانگی کهن الگویی:

اشکال استوانه شکل و دایره شکل نماد اصول نرینگی و مادگی است. در یونان باستان ستون‌های استوانه‌ای شکل خارج خانه‌ها که هرم نامیده میشود، نشان هرمس و آتشدان‌های گرد داخل خانه نشان هستیا بود.

در هندوستان و مناطق دیگر مشرق زمین، ستون و حلقه با یکدیگر جفت می‌شوند.


ستون افراشته نرینه به حلقه یا دایره مادینه وارد می‌شود و با یکدیگر جفت می‌شوند، درحالی که در یونان و روم این دو نماد هرمس و هستیا هستند که اگرچه به یکدیگر مربوط هستند اما جدا از یکدیگرند.


برای تاکید بیشتر بر مسئله جدایی هرمس و هستیا به باکرگی و دوشیزه ابدی بودن هستیا که هرگز به او راهی نیست اشاره می‌شود.


از دوران یونان باستان، فرهنگ غرب میان نیروهای نرینه و مادینه، ذهن و جسم، منطق و عشق، فاعل و مفعول تمایز و دوگانگی ایجاد کرده است که در موارد ذکر شده به مورد اول از آن زمان تا به امروز برتری بیشتری داده شده است.


در زمانی که هستیا و هرمس در معابد و خانه‌ها مورد ستایش و عزت و احترام بوده‌اند، ارزش‌های زنانه و مادینه هستیا ارج و قرب بیشتری داشت اما از آن زمان رفته رفته آتش مقدس هستیا دیگر شعله‌ور نیست و دیگر به آن احترام گذاشته نمی‌شود.


در این حالت اهمیت بازگشت به درون برای بازیابی معنا و آرامش و توازن و ارزش‌های خانه و خانواده کم‌کم محو می‌شود.



کهن الگوی هستیا و فرزندان:

اگر درون مادر هستیایی کهن الگوی دیمیتر هم فعال باشد او مادری فوق العاده و تمام عیار می‌شود. گاهی اوقات به خاطر رجوع به درون خود شاید از فرزندانش فاصله بگیرد و شبیه به دیگر زمان‌ها به آنها محبت نکند.


مادران هستیایی خود رقابت جو نیستند و برای مقام و منصب نه برای خودشان نه برای خانواده‌شان تلاش نمی‌کنند و نمی‌جنگند، به همین خاطر مادری سخت‌گیر نیستند و معمولا فرزندانشان را آزاد می‌گذارند تا خودشان راهشان را پیدا کنند.


هرچند چنین مادری برای کمک به حل مشکلات اجتماعی خوب عمل نمی‌کند، چراکه خود مهارت بالایی در آن ندارد. فرزندان هستیا به تنگ نمی‌آیند که سرکشی کنند یا از خانه فرار کنند و دلیل این امر آن است که هستیا ارتباط خوب و سالمی با فرزندانش دارد و محیط با امنیت و آرامشی را در خانه برایشان فراهم می‌کند.

کودکی - آرکتایپ هستیا - کهن الگوی هستیا - hestia

میانسالی کهن الگوی هستیا:

پشت سر زن هستیایی همیشه اثر و ردپایی از خرد و دانایی دیده می‌شود. درحالیکه پا به سن می‌گذارد همچنان با‌شکوه و با متانت است. به زندگی خود ادامه میدهد و به نظر می‌رسد در این سن برای زن هستیایی همه چیز سرجای خودش است.

کهنسالی کهن الگوی هستیا - آرکتایپ هستیا - hestia

اگر متاهل باشد کدبانویی است که خانه و کاشانه خود را دوست دارد و اگر مجرد باشد به دنبال مردی نیست و به این مساله اهمیتی نمی‌دهد و اگر مشغول به کاری باشد، بخش‌ جدایی نا‌پذیری از آن شده و نقش مهم خود را به عهده دارد.



بحران‌ها و تعارض‌های آرکتایپ هستیا:

با‌توجه به ویژگی‌های هستیا و تمرکز وی بر من حقیقی درون، روان او فاقد منفی بودن است و همین امر موجب شده تا مشکلات روانی رایج در آن دیده نشود. اما با این حال اساسی‌ترین مشکلات زن هستیایی به فقدان‌هایش مربوط می‌شود نه به آنچه که دارند.


بیوه‌شدن و آشیانه‌خالی، دو بحران اصلی است که زنان سنتی با آن مواجهه می‌شوند. با اینکه زن هستیایی اکثرا هم نقش مادر را دارد هم نقش پدر، اما شخصا نیاز عمیق و جدی به ایفای این دو نقش ندارد.

بنابراین در حالت فقدان این دو نقش که همسر خود را از دست بدهند و یا فرزندش به خانه‌ی بخت بروند و از او جدا شوند را احساس نمی‌کنند و این امر مایه افسردگی ‌آن‌ها نیست.


بحران هستیا درجایی است که با دنیای بیرون نمی‌تواند کنار بیاید. اگر بواسطه هر رویداد یا اتفاقی نتواند سنگر‌بان خانه خود باشد و نیاز به تامین کردن بعد مالی زندگی‌اش داشته باشد، به احتمال زیاد شکست می‌خورد چراکه نمی‌تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد و ممکن است به جمع بزرگواران بی‌بضاعت بپیوندد.


اگر با کهن الگوی هستیا همانند سازی کنیم:

زندگی کردن در قالب زن هستیایی به معنای وجود نامرئی و گمنام است.

برای درک بهتر این موضوع زنی را تصور کنید که تمام وظایف و مسئولیت‌های خانه به عهده‌اش است و گرمابخش خانه و خانواده است، اما هیچکس قدردان زحماتش نیست و این زن دقیقا نقش عوامل پشت صحنه را دارد.


جالب آنکه حتی اگر کسی قدردانش نباشد و احساساتش جریحه دار شود، سکوت می‌کند و هیچ اعتراضی ندارد.


اگر با زن هستیایی همسانی کنید دیگر ابراز احساسات برایتان بی‌معنا می‌شود، چرا که هستیا انزوا طلب است و ابراز احساسات از راه‌های مستقیم در زن را سرکوب ‌می‌کند و شیوه و روش آن غیر‌ مستقیم است و همیشه عواطف و احساسات درونی هستیا چیزی فراتر از آن است که در ظاهر نشان می‌دهد.

کهن الگوی هستیا - آرکتایپ هستیا - hestia

آرکی تایپ هستیا زن ابرازگری نیست و این اصطلاح “آب‌های آرام، عمیق‌اند” وصف حال عواطف هستیا است.
اگر مردی دلباخته هستیا باشد حتی اگر هستیا هم عاشق او باشد، دور از تصور است که مرد از احساس واقعی هستیا مطلع شود.

گرمای درون هستیا دور از دسترس است و هیچگاه در کلام و آغوش بیان نمی‌شود.


خلوتی که برای هستیا با ارزش است ممکن است رفته رفته به انزوا تبدیل شود چون اطرافیانش درکی از آن ندارند و ممکن است او را به حال خود رها کنند.


کارهای خانه مرجع شادی و آرامش و نوعی مراقبه برای هستیا است که وقتی می‌بیند همه زحماتش ظرف زمان کوتاهی به هم‌ریخته می‌شود، احساس پوچی می‌کند.


زن هستیایی وقتی می‌بیند که تلاش‌هایش از نظر دیگران بی‌ارزش و بی‌معناست از پای درمی‌آید.



راهکارهای تعدیل و پرورش انرژی هستیا:

تعدیل انرژی هستیا:

• به ذات و درون خود نگاه تازه‌ای داشته باشید.
• احساسات خود را بیان کنید و بروز دهید.
• نظرات خود را عنوان کنید و منفعل نباشید.
• شور و هیجان بیشتری در زندگی خود ایجاد کنید.
• از حالت تنهایی و انزوا بیرون بیایید و سعی کنید گاهی هم در جمع حضور پررنگ تری داشته باشید.
• برای بیان احساساتتان از ابزار کلام استفاده کنید.
• برای خودتان هدفی مادی و دنیوی تعیین کنید و در راستای رسیدن به آن سخت تلاش کنید.
• به ظاهرتان بیشتر رسیدگی کنید.
• بجای خانه داری، وظایف زناشویی را اولویت خودتان قرار دهید.


پرورش انرژی هستیا:

• زمان‌هایی را به تنهایی سپری کنید.
• برای خود به نشانه آتش شمع روشن کنید.
• فعالیت‌های خانه را جوری مدیریت کنید که از آن لذت ببرید و متوجه گذر زمان نشوید.
• بیش از آنکه حرف بزنید بیشتر گوش دهید.
• کارهایتان را در آرامش انجام دهید.
• به جز مسائل مالی برای خود اهداف معنوی تعیین کنید.
• مکانی مقدس در خانه برای خود فراهم کنید و در آنجا به مراقبه و مدیتیشن بپردازید.
• زمانی از وقت روزانه‌تان را به عبادت بپردازید و برای لحظاتی هم که شده فارق از دنیای بیرون در آن غرق شوید.
• زمان بیشتری را صرف شناخت درون خود کنید.
• به دنبال رسالتتان در زندگی بروید.

کهن الگوی هستیا و کار:

از آنجایی که آرکتایپ هستیا اهل رقابت نیست، محیط کاری رقابتی برای این افراد مناسب نیست.

مادیات و جایگاه و قدرت چیزی نیست که هستیا در طلب آن باشد. به صبر و شکیبایی شناخته می‌شود و منبع انرژی گرما‌بخش در محیط کار است. زن هستیایی اهل خبرچینی یا شرکت در بحث و گفت‌های همکاران نیست.

 

کهن الگوی هستیا و کار:

از آنجایی که آرکتایپ هستیا اهل رقابت نیست، محیط کاری رقابتی برای این افراد مناسب نیست.

مادیات و جایگاه و قدرت چیزی نیست که هستیا در طلب آن باشد. به صبر و شکیبایی شناخته می‌شود و منبع انرژی گرما‌بخش در محیط کار است. زن هستیایی اهل خبرچینی یا شرکت در بحث و گفت‌های همکاران نیست.

آرکتایپ هستیا و کار - hestia
زن هستیایی در حیطه تخصصی خود، خوش می درخشد. اگر لازمه آن شغل، پایداری و صبر باشد مثلاً برای عکاسی، زن هستیایی ایده آل است، چون نوعی “نگاه به درون” در چشمانش موج می زند، درست مثل گربه ای غرق در درون خود، که نگاهی به محیط اطراف خود می اندازد.

نظرات کاربران



دیدگاهتان را بنویسید