قدرت قدردانی؛ چگونه قدردانی می‌تواند زندگی ما را تغییر دهد؟

شاید شما نیز با من موافق باشید که همه‌ی ما انسان‌ها زمانی به ارزش واقعی چیزی پی می‌بریم که آن را تنها به مدت کوتاهی در اختیار داشته باشیم و بدانیم که روزی از ما گرفته می‌شود یا آن را از دست می‌دهیم.

برای مثال هنگامی که به بیماری مبتلا می‌شویم و درد جسمانی شدیدی را متحمل می‌شویم، آرزو داریم که هر چه زودتر سلامتی کامل‌مان بازگردد و با خود پیمان می‌بندیم که در آینده مراقبت بیشتری از خود به عمل آورده و قدردان سلامتی خود باشیم.

یا با خود فکر می‌کنیم که اگر به یک مسافرت یک هفته‌ای به مقصد مورد‌علاقه خود برویم، قطعا خوشحال بوده و از آن لذت کامل می‌بریم. اما زمانی که ما به خواسته‌های قلبی خود می‌رسیم، تنها در یک دوره‌ی ‌زمانی کوتاه شاد بوده و شکرگزاری واقعی را به عمل می‌آوریم. آن‌چه که رخ می‌دهد به لحاظ روان‌شناختی پدیده‌ سازگاری یا عادت نام دارد.

فرایندی که طی آن ما به سرعت با تجربیات محیطی خو گرفته و تمامی چیزهایی که روزی در آرزوی آن بوده‌ایم، دیگر جذابیت نخستین خود را از دست می‌دهد.

روان‌شناسان اینگونه اظهار می‌دارند که فرایند سازگاری ریشه در این مفهوم دارد که تمامی انسان‌ها دارای یک «خط پایه» شادی هستند که مدام به آن باز می‌گردند.

وقتی رویدادهای مثبتی در زندگی ما اتفاق می افتد، برای مثال، وقتی به خانه ای بزرگتر و بهتر نقل مکان می کنیم، ترفیع شغلی می گیریم، یا در قرعه کشی برنده می شویم، تمامی این‌ها یک شادی موقتی را  در ما ایجاد می کنند، در حالی که ما به سرعت خود را با شرایط وفق داده و به همان سطح شادی قبلی خود باز می گردیم.

این نشان می دهد که مهم نیست چه اتفاقی برای ما می افتد یا چه کاری انجام می دهیم، ما هرگز نمی توانیم در دراز مدت، شادی خود را حفظ کنیم.